جلسه سیزدهم از دوره بیست و یکم کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی باباطاهر همدان با استادی راهنمای محترم مسافر جلال، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسه «حرمت کنگره ۶٠، چرا رابطه مالی و کاری و فامیلی در کنگره ممنوع است» پنجشنبه ٧ تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ١۶:٣٠ شروع به کار کرد
خلاصه سخنان استاد:
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b7_%db%b1%db%b7%db%b4%db%b3%db%b3%db%b7.jpg)
سلام دوستان جلال هستم مسافر
خدا را شکر میکنم که بار دیگر توفیق حاصل شد در این جایگاه بنشینم و خدمت کنم. تشکر میکنم از بنیان کنگره۶۰، خانواده محترمشان، تمام دیدهبانها، همه خدمتگزاران کنگره ۶۰ و تشکر از راهنمای محترم آقای محمد رضا کرمی.
اما در مورد دستور جلسه: همه ما میدانیم حرمت کنگره ۶۰ در هر جلسه دو بار خوانده میشود، از اهمیت بالایی برخوردار است. ولی یک چیز خیلی مهم است. بعضی از دوستان میآیند اینجا مینشینند حتی گوش نمیدهند چی میگوید. حرمت وقتی خوانده میشود همه باید گوش بدهند. کنگره مکان مقدس و امنی است که هر کس با ورود به آن باید حرمت آن را حفظ کند.
استثنا نگذاشته است، چون مکان مقدسی است و من که مصرف کننده بودم و آمدم که مثل قبل شوم و به خاطر این نوشته است جمعیت احیای انسانی چون من را دارد احیا میکند. اگر مقدس باشد باید به قوانین احترام بگذاریم و چرا امن؟
به خاطر اینکه اینجا هیچ چیز تو را تهدید نمیکند. هیچ کس نیامده اینجا ما را بزند. هیچ کس نیامده است اینجا که اخاذی کند. هیچ کس نیامده است به من ضربه بزند. همه کسانی که میآیند به کنگره هدفی را دنبال میکنند.
اول نوشتار میگوید دروغ گفتن، الفاظ ناشایست بیان کردن، علیه شخصی سرزنش کردن، بدون اجازه صحبتکردن، لباس و پوشش نامناسب استفاده کردن. خود آقای مهندس گفتند ما به بیرون کاری نداریم ولی وقتی میآیید کنگره باید لباس و پوشش مناسب داشته باشید. لباسی که در شأن یک کنگرهای باشد.
همه اینها را رعایت نکنم چی میشود؟ از مسیر اصلی خودم خارج میشوم. کار اصلی کنگره چی هست؟ درمان و این موضوع اول به خود من ضربه میزند. همه موارد کنگره حساب شده است و روی آن فکر شده است. تمام اینها حساب شده است. من اگر بخواهم از اینها عبور کنم صد در صد به خودم ضربه میزنم. امیدوارم که بتوانیم اینها را رعایت کنیم.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b7_%db%b1%db%b8%db%b1%db%b5%db%b2%db%b9.jpg)
قسمت دوم دستور جلسه تولد و یکسال رهایی علی عزیز هست. علی عزیز ١۴٠١/٠٣/١٩ با مصرف شیره وارد لژیون یکم شد. منتها ظاهری آمد. گفت: مصرف من شیره است. ما هم برنامه مصرف شیره دادیم. یک مدت آمد جلوتر سیدیهای را به موقع مینوشت. خیلی ساکت و درست حرکت میکرد. چون آمده بود رها شود.
من خودم فکر میکردم علی رها نمیشود، چون همیشه دیر میآمد ولی یک مدت که جلوتر رفت فهمیدم که قصدش رهایی است. فقط بعد از یک مدت آمد گفت: پاهایم درد میکند و اذیت میکشم. گفت که من صبحها هم یک مقدار شیره میخوردم. چون پروتکل خوراکی فرق میکند.
در کنگره وقتی میگویند باید راستش را گفت به خاطر این است که باعث میشود به خودت ضربه بزنی، ولی چون هدف داشت هر چقدر سختی کشید اما ادامه داد. پلهاش را بردم بالا سفرش طولانی شد ولی اذیت کشید. شیره خوراکی با کشیدنی خیلی تفاوت دارد خیلی اذیت شد.
ولی با مشکلات با صبر و شکیبایی جنگید. در تاریخ ١۴٠٢/٠٢/٢٣ رها شد. خدماتی که علی در کنگره انجام داده در ساخت همین مکان خیلی زحمت کشید. الان هم در قسمت نشریات با آقا مرتضی خدمت میکند و همه کتابها و جزوهها و دیسپ که به دست دوستان میرسد همه اینها را علی آقا زحمت میکشد.
علی آقا آمد گفت که نمیتوانم همسفرم را به کنگره بیاورم. اما دوستان یک سری مشکلات هست که یک عدهای از همسفران نمیتوانند به کنگره بیایند ولی کسانی که نمیتوانند همسفرانشان را به کنگره بیاورند این یک نقص است. اگر من تغییر کرده باشم همسفرم خواهان کنگره میشود. درست است من تغییر کردم، موادم را کنار گذاشتم، ولی هنوز نتوانستم به خانواده نزدیک شوم.
انشالله که علی آقا بعد از این تولد همسفر خود را به کنگره بیاورد چون بدون همسفر نمیتوانیم به صلح و آرامش برسیم. من این روز را به علی آقا تبریک میگویم خدمت بنیان کنگره ۶۰ تبریک میگویم، خدمت خانواده علی آقا هم تبریک میگویم. انشالله که در سفر دوم در مسیر خود موفق باشد. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید سپاسگزارم.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b7_%db%b1%db%b8%db%b1%db%b1%db%b0%db%b8.jpg)
اعلام سفر مسافر علی
سلام دوستان علی هستم مسافر
با بیش از ٢٩ سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتیایکس مصرفی شیره، روش درمان دی اس تی، داروی درمان شربت OT، ١٢ ماه با راهنمایی راهنمای عزیزم آقای جلال اسماعیلی سفر کردم، ورزش در کنگره فوتسال، آزادی و رهایی یک سال و پانزده روز.
![](/EditorFiles/Image/Screenshot_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b8-%db%b2%db%b2%db%b3%db%b8%db%b5%db%b1_Gallery.jpg)
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b7_%db%b1%db%b7%db%b4%db%b2%db%b2%db%b8.jpg)
تایپ: مسافر سعید و جواد
عکس: مسافر مرتضی
مرزبان کشیک: مسافر صابر
تنظیم و ارسال: مسافر مسعود مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
153