جلسه دهم از دوره سوم کارگاههای آموزشی مجازی ویژه همسفران کنگره ۶۰، نمایندگی نائین با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» با استادی همسفر سمیه عضو لژیون سردار رهجوی راهنما همسفر مینا در روز شنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۳ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته «قضاوت و جهالت» است؛ قضاوت به معنی قاضی بودن و جهالت به معنی جهل و نادانی، این دو رابطه مستقیمی با هم دارند. هرچه سطح دانایی بالاتر باشد، قضاوت در مورد دیگران کمتر است و انسان جاهل بیشتر در مورد دیگران قضاوت میکند و در هر کاری دخالت میکند. همه انسانها کامل نیستند و ممکن است خطایی از آنها سر بزند که قضاوت یکی از این خطاهاست.
قضاوت در امور حقوقی به معنی تصمیمگیری برای پایاندادن به اختلاف بین دو نفر است که انجام آن، کار قاضی عادل است. هر انسان ناگزیر است در همه لحظات زندگی، در مورد هر کاری حکم کند؛ پس قضاوت همهجا برای انسان صادق است؛ اما نکته مهم اینجا است که در قضاوتکردن قدرت تشخیص درست باشد، آیا حکمی که صادر میکنیم درست است یا غلط؟ مشکل انسانها ناشی از عدم تشخیص صحیح و جهالت نشئت میگیرد.
بزرگترین دشمن انسان جهل و ناآگاهی اوست؛ زیرا انسان جاهل مانند عقربی است که میتواند به خودش نیش بزند. یک انسان جاهل به خود اجازه میدهد در مورد دیگران و اعمال آنها قضاوت کند و جهالت باعث میشود که به دنبال آن خودخواهی، کینه، نفرت، خرافات، ترس و منیت و هزاران مشکل دیگر به وجود آید. زمانی که جهالت باشد نتیجه آن عدم امنیت است و با رسیدن به آگاهی، امنیت خود را نمایان میسازد؛ همانگونه که آقای مهندس به ما یاد دادند دنبال کسب دانایی عام باشیم. دانایی عام یعنی علم زندگی و چگونه سالم زیستن و یعنی آگاهی لازم برای قضاوتکردن درست در مورد خود و قضاوتنکردن در مورد دیگران؛ زمانی که دیگران را قضاوت میکنیم نهتنها در مسیر تزکیه و پالایش قرار نمیگیریم، بلکه باعث میشود بصیرت و آگاهی که باعث دیدن معایب ما میشود از بین برود.
در کنگره یاد گرفتهایم زمانی که دیگران را قضاوت میکنیم باعث میشود انرژی ما از بین برود؛ انرژی که باید صرف کارهای خودمان مانند آموزش و درمان شود. قضاوتکردن در ما تخریب ایجاد میکند و باعث میشود دیگر آرامش و آسایش نداشته باشیم. انسان در هر جایگاهی باشد دائماً در حال قضاوت است.
چند سال پیش کسی به همسرم به علت مصرف موادمخدر و تنبلی، کار نمیداد و مجبور شد برای برادرش در مزرعه کار کند و بعد از دو ماه تقریباً فلج شد و چند ماهی زمان برد تا دوباره سلامتی خود را به دست آورد.
یک شب در منزل پدرش که همه مهمان بودند؛ هر کس نظری میداد و هر طوری که میخواست او را قضاوت میکرد. یکی میگفت: دیگر توانایی کار نداری، دیگری میگفت: تو دیگر نمیتوانی کارکنی.
بهگونهای سخن میگفتند که یعنی فقط منتظر مرگ باش! آن شب من و فرزندانم با گریه به منزل برگشتیم، از خدا خواستم آن چه لایقش است به او بدهد. باورتان نمیشود همسرم بعد از دو ماه کار پیدا کرد و ظرف یک سال به لطف خدای مهربان قدرت و توانایی لازم را به دست آورد که در حال حاضر همه میگویند: چه شد که اینقدر کار میکند.
به نظر من زمانی که مورد قضاوت دیگران قرار میگیریم، آن زخم باعث رشد و آن درد باعث تغییر ما میشود و ما در جایگاهی قرار میگیریم که دیگران میفهمند صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.
از سوی دیگر در جهانبینی مثلث جهالت در مقابل مثلث دانایی قرار میگیرد. کسی که در مورد دیگران قضاوت میکند شاید از ترس، منیت و ناامیدی باشد و انسان گاهی با قضاوتکردن دیگران میخواهد از خود فرار کند؛ ما نمیدانیم دیگران چه زندگی داشتند و در چه شرایطی هستند نباید آنها را قضاوت کنیم (اگر میخواهی کسی را قضاوت کنی باید کفشهای او را بپوشی) ما ظاهر امر را میبینیم و از باطن آن خبر نداریم و نباید چیزی را که با چشم میبینیم سریع مورد قضاوت قرار دهیم.
در کنگره یاد گرفتهایم قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم. خدای مهربانم را سپاسگزارم که مرا لایق این مکان پر از آرامش دانست تا آموزش بگیرم و در آرامش باشم و این آرامش را سپاسگزار آقای مهندس دژاکام و خانواده محترم ایشان هستم. انشاءالله لطف خداوند همیشه و همهجا شامل حالشان و سلامتی گواری وجود پر مهرشان باشد.
رابط خبری: راهنمای تازهواردین، همسفر سارا، عضو لژیون سردار
عکاس: مرزبان خبری، دنور همسفر طیبه
ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر سمانه
همسفران نمایندگی نائین
- تعداد بازدید از این مطلب :
90