جلسه دهم از دوره پنجم کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی با استادی همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر مریم با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز شنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که با کنگره آشنا شدم، از راهنمای عزیزم تشکر می کنم که به من اجازه این خدمت را دادند تا بتوانم آموزش بگیرم و تجربه کسب کنم.
در مورد دستور جلسه «قضاوت و جهالت»، ما اگر کسی را قضاوت کنیم چه بخواهیم و چه نخواهیم یک روز در مورد همان موضوعی که قضاوت کردهایم گرفتار میشویم؛ اگر در مورد صفتی که در دیگران است قضاوت کنیم اثرات کارهای خودمان در زندگی ما جاری میشود و حتماً در مورد همان موضوع امتحان میشویم؛ چون اگر در مورد دیگران و صفت بدی که دارند قضاوت کنیم در واقع همان صفت را در خودمان داریم چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان؛ مثلا من از دروغ گفتن بدم میآمد، هر کس که این کار را انجام میداد محکوم میکردم و در ذهن خود با او وارد جنگ میشدم؛ اما پس از مدتی تبدیل شدم به کسی که دروغ میگوید یا اینکه قبل از این که ازدواج کنم در مورد موضوعی کسی را قضاوت کردم و دقیقاً عین همان موضوع برایم اتفاق افتاد؛ از روی جهل و نادانی بود که این کار را انجام دادم؛ قضاوت کردن دیگران از روی جهالت و نادانی است؛ در نتیجه اين قضاوتها ناراحتیهایی برای شخص پیش میآید و مهمتر اينکه آرامش خود را از دست میدهد؛ برداشت من از این دستور جلسه این است که فقط و فقط در مورد خودم و افکارم قضاوت کنم و در واقع خودم را با کارهایی که انجام میدهم قضاوت کنم.
آقای مهندس در سیدی «قضاوت و جهالت» فرمودند: «اگر جهالت را با نادانی مترادف بگیریم به معنای عدم است، بود نیست، نور، بود است؛ یعنی چیزی وجود دارد؛ اگر نوری وجود نداشته باشد تاریکی و ظلمت به وجود میآید و اگر هیچکجا نوری وجود نداشته باشد؛ قطعاً آنجا تاریک خواهد بود»؛ مسئله نادانی و دانایی هم همین است؛ موقعی که هیچچیزی نباشد، میشود نادانی یا همان ناآگاهی؛ برای قضاوت کردن، پیشنیاز لازم است؛ ولی برای جهالت و نادانی هیچ پیشنیازی لازم نیست.
همانطور که از خود کلمه پیداست قضاوت به معنی قاضی بودن و جهالت به معنی جهل و نادانی است؛ هر چقدر انسان جاهلتر و نادانتر باشد، در هر موردی قضاوت انجام میدهد؛ وقتی شخصی در مقام قاضی قرار میگیرد؛ باید حرفهای دو طرف را بشنود، آن موقع میتواند قضاوت انجام دهد؛ ما در زندگی روزمره خود دائم در حال قضاوت کردن هستیم؛ آیا امروز به کنگره بروم یا نروم؟ ظهر قرمهسبزی درست کنم یا نکنم؟ کفش بخرم یا نخرم؟
در تمام موارد، انسان موجودی است که لحظهبهلحظه به دلیل اختیاری که به او داده شده، سر یک دو راهی قرار گرفته و دائماً در حال قضاوت کردن است؛ چون سرنوشت در اختیار خود ماست، به ما اختیار داده می شود که مواد مصرف کنیم یا نکنیم، درمان کنیم یا نکنیم؛ نه تنها مواد بلکه در مورد هر نوع عمل ضدارزشی به ما اختیار داده شده که آن کار را انجام دهیم یا ندهیم.
قضاوت در مورد دیگران باعث میشود انرژی که باید صرف کارهای خود، درمان و آمورش کنیم از بین برود؛ قضاوت کردن در مورد دیگران آرامش و آسایش را از ما میگیرد و در ما تخریب ایجاد میکند؛ کسانی که دائم در حال قضاوت کردن دیگران هستند، در زندگی شخصی هدف و برنامه مشخصی ندارند؛ حتی قضاوت کردن در مورد خانواده هم باید درحدی باشد که وارد حریم خصوصی آنها نشویم.
قضاوت، رابطه مستقیمی با جهالت دارد؛ قضاوت به معنی حکم کردن و جهالت به معنی عدم آگاهی و ندانستن است؛ قضاوت زمانی اتفاق میافتد که من در مورد آن موضوع یا شخص آگاهی کامل نداشته باشم و فقط براساس ظواهر قضاوت انجام دهم؛ قضاوت در مورد دیگران اشتباه است؛ به قول بزرگی «اگر میخواهید درباره راه رفتن کسی قضاوت کنید باید مدتی با کفش های آن شخص راه بروید.»
ممکن است قضاوت کردن از ترس، منیت و ناامیدی باشد؛ گاهی اوقات با قضاوت کردن میخواهیم از خود فرار کنیم؛ نباید در مورد کسی قضاوت کنیم؛ زیرا نمیدانیم زندگی او چگونه و در چه شرایطی است، بیشتر قضاوتها در ظاهر است؛ هر چیزی که چشم ما میبیند؛ سریع مورد قضاوت قرار میدهیم؛ فکر نمیکنیم که شاید اینطور که ما میبینیم نباشد.
رابط خبری: همسفر ندا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوازدهم)
عکاس: همسفر لیلا مرزبان خبری
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مینا خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی شیخبهایی
- تعداد بازدید از این مطلب :
536