جلسه دوازدهم از دور سوم لژیون ماهشهر به استادی و نگهبانی راهنما مسافر محسن و دبیری مسافر محمد حسن با دستور جلسه « حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ » جمعه ۸ تیر ۱۴۰۳ ساعت ۸ صبح در پارک فردوس ماهشهر آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر
خدمت همهی خدمتگذاران خداقوت میگویم و انشاالله که سفر اولیها برای آزمون راهنمایی سال جدید شرکت کنند و برنامه بگذارید و تلاش خود را انجام بدهید و به نظر من وقتی وارد خدمت بشوید تازه آموزش گرفتن شروع میشود و فکر نکنید که ۱۰ ماه به کنگره آمدید و آموزشها تمام شده است و تازه استارت آموزشها خورده میشود.
در مورد دستور جلسه که حرمت کنگره ۶۰ است، تنها نوشتاری که دوبار در جلسه خوانده میشود حرمت کنگره ۶۰ است. من همیشه میگویم دروازه ورود به آسایش و آرامش حفظ حرمت و قوانین الهی است و در کنگره آن را تمرین میکنیم. یک جمله من را جذب کنگره کرد این بود که دردِ اعتیاد، دردِ بی خدایی است و یک زمانی فکر میکردم که دردِ بی خدایی این است که شما روزه نگيريد و نماز نخوانید ولی زمانی که وارد کنگره شدم گفت نه، به میزانی که شما از قوانین الهی و حرمت الهی رَد میشوید و آن را اجرا نمیکنید شما به سمت تاریکی میروید.
وقتی به کنگره آمدم و بحثِ قوانین و حرمت کنگره شد به خودم گفتم اگر حرمت را اجرا کردم میتوانم بیرون هم این قوانین الهی را اجرا کنم. در اول حرمت میگوید که کنگره مکان مقدس و امنی میباشد و امن و مقدس بودن به خاطر این است که ما از سمت تاریکی آمدیم و به سمت روشنایی میرویم و چند نمونه از قوانین الهی اولِ حرمت است مثل قضاوت کردن، دروغ گفتن، سرزنش کردن و اینها چند موردِ کوچک است ولی به آنها که نگاه میکنم متوجه میشوم که اصلا من اینها را نمیتوانستم اجرا کنم و الان هم به طور صددرصدی نتوانستم اجرا کنم.
یک نکته را به عنوان راهنما بگویم که دوربینم روی خودم باشد و اگر کسی بندی از حرمت را اجرا نکرد، به من ارتباطی ندارد و من روی خودم کار میکنم. منِ راهنما را در خیابان میبینید که از چراغ قرمز رَد میشوم و نباید بگویید که کنگره بَد است و منِ راهنمایی که خارج از قوانین رفتهام مقصر هستم. آقای مهندس میفرماید که یک نفر با کبریت یک جنگل را آتش میزند و شما نمیتوانید بگوید که آتش مقصر است و آن شخصی که آتش زده مقصر میباشد.
من برای خودم مشخص کردم که اگر بندی از حرمت را نتوانستم اجرا کنم، پیراهن تقوا تنِ آن نمیکنم و توجیه نکنم که بگویم که آقای مهندس این بند را برای آبادان نگفته است و آنجا میگویم که این بند از حرمت را من نمیتوانم اجرا کنم و باید روی خودم کار کنم.
در زمان خواندن حرمت کنگره ۶۰ نباید صحبت و رفت و آمد کنیم. حرمت دوبار در جلسه خوانده میشود و من خودم در هفته ۸ بار حرمت را میشنوم، چون خیلی مهم است و آقای مهندس میفرماید که شما هفتهی سه بار به جلسه میآیید و ۶ بار در هفته حرمت را گوش میکنید و اگر حرمت را اجرا کردم در کنگره ماندگار هستم و به آن حالِ خوش میرسم. اینجا نه گفتن را یاد بگیریم، ما پول قرض نمیدهیم و قرض نمیگیریم و ارتباطی بیرون از کنگره نداریم و اینجا عمل سالم را انجام میدهیم و عملِ به ظاهر نیک را انجام نمیدهیم.
به افتخار خودتان.
گروه سایت نمایندگی ماهشهر
تایپ و ارسال مطلب: مسافر صادق
- تعداد بازدید از این مطلب :
57