هفتمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سیرجان؛ با دستور جلسه: "حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است" با استادی: راهنما مسافر سیروس، نگهبانی: مسافر منصور و دبیری: مسافر حمید در روز یکشنبه مورخه: 03/04/1403 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که این فرصت نصیبم شد تا این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم و تشکر می کنم از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان.
دستور جلسه این هفته در مورد حرمت کنگره 60 است و یکی از کابوسهای من این بود که برای این دستور جلسه، استاد جلسه باشم چون خودم جزو افرادی بودم که حرمت را به درستی رعایت نمی کردم و خدا می داند که لطمه های خیلی سنگینی به واسطه رعایت نکردن حرمت متحمل شدم. من بر این عقیده هستم که در کنگره، جایگاه ها آدمها را انتخاب می کنند تا فرد در آن جایگاه آموزش بگیرد.
در جنگ های جهانی که نگاه می کنیم کسانی که شکنجه گر بودهاند، قبلاً اسیر شدهاند و همه راه های شکنجه را یاد گرفتهاند و الان که آزاد شده اند بعنوان یک شکنجه گر کار می کنند. اما در کنگره ما شکنجه و شکنجه گر نداریم و فقط بحث آموزش است و اکنون من در جایگاه مرزبانی ملزم به نظارت و اجرای حرمت کنگره هستم چون در جایگاه مرزبانی باید خیلی محکمتر رعایت حرمت ها را پیگیری کنم تا دیگران لطمه هایی که من در گذشته متحمل شدم را با آگاهی که به آنها می دهم تجربه نکنند و حتی در پیام حرمت کنگره ۶۰ هم نوشته شده است که «بر مسئولین واجب است تا از وقوع این اعمال جلوگیری کنند»، ننوشته است که بگذارید اتفاق بیافتد و بعد بپرسید چرا این کار را انجام دادی؟
در کنگره دقیقاً اینگونه است که اول آگاهی یک موضوع را به رهجو می دهند و او را از همه خطراتی که در سفر اول می تواند برای او اتفاق بیفتد آگاه می کنند و آگاهی حرمت کنگره هم در هر جلسه ۲ مرتبه به رهجو داده می شود. در اینجا چند مورد از مواردی که در پیام حرمت نوشته شده و تجربه من هم در آن است را می خوانم.
یکی ارتباط بیرون از کنگره؛ این مورد باعث می شود من با ارتباط گرفتن با رهجویی که مشخص نیست آیا درست سفر می کند یا خیر همنشین شوم و اگر او سیگاری باشد شاید به سفر سیگار من هم لطمه بزند یا اینکه مشورت اشتباه او می تواند من را از راه درست درمان، خارج کند و با هر مشورت اشتباه، ذهنیت من از مسیر درمان به هم می ریزد و شاید خود را ملزم به تحمل درد بیشتری کنم. در کنگره فقط از صحبتهای یک نفر باید پیروی کنیم و آن شخص فقط راهنمای آن شخص است. در دنیای واقعی مشخص نیست که چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ می گوید. در کنگره اگر در مسیر درمان هستید، همیشه به راهنمایتان راست بگویید. ماده مصرفی، پله های درمان و هر اتفاقی که برای شما اتفاق می افتد را درست توضیح دهید.
وقتی من وارد کنگره می شوم باید دوربینم روی خودم باشد و نگاه به هیچکس نکنم و از هیچکس راهنمایی نگیرم به جز راهنمای خودم و هر مشکلی که در مسیر درمان برایم پیش می آید را به راهنمایم بگویم تا هیچ زمان از مسیر درمان خارج نشوم.
علیه شخصی سرزنش کردن؛ در کنگره هر کس هر اشتباهی انجام میدهد به هیچکس مربوط نیست مگر اینکه خود شخص با راهنمای خود در میان بگذارد و آن هم فقط برای کمک کردن به او میباشد. در کنگره به فرد دارو داده میشود و به او میگوییم که درمان بر مبنای داروی مناسب، مقدار مناسب و زمان مناسب است و اگر فرد کوتاهی کند به خودش لطمه زده است. حتی برای اینکه پیام کنگره را به هر فرد دیگری بدهم باید مراقب باشم که پیام، فقط دادن آدرس و ساعات شروع جلسات میباشد، نه اینکه دست شخص را بگیرم و به راهنمای تازه واردین معرفی کنم.
دریافت و پرداخت کردن پول؛ من مبلغی را از یک رهجو قرض میگیرم و نمیتوانم آن مبلغ را به او پس بدهم و این کار باعث میشود که من از خجالت، دیگر به کنگره نیایم و طرف مقابل هم به دلیل اینکه در کنگره ضرر مالی کرده است دیگر حضور پیدا نکند و این گونه من هم به خودم و هم به دیگری لطمه زدهام.
تلفن دادن و تلفن گرفتن؛ من نیازی به داشتن شماره هیچ رهجویی ندارم و حتی آقای مهندس می گویند: راهنما هم نباید شماره بدهد زیرا رهجو سه روز در هفته در شعبه حضور دارد و یک روز هم در پارک میباشد و هر صحبتی که داشته باشد در این زمان ها میتواند بین راهنما و رهجو مطرح شود.
بقیه زمان را به مشارکت دوستان اختصاص میدهم و از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.
تایپ: راهنما مسافر سیروس
عکس، ویرایش و بارگذاری: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
56