جلسه چهاردهم از دوره چهلوسوم جلسات آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی خمین با استادی ایجنت محترم مسافر بهرام، نگهبانی مسافر باقر و دبیری مسافر حمیدرضا با دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ در روز پنجشنبه هفتم تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کار نمود.
سلام دوستان بهرام هستم یک مسافر
عرض تبریک دارم فرا رسیدن عید غدیر خم را خدمت عزیزان و همچنین رهاییهای شعبه را تبریک عرض مینمایم. از نگهبان عزیز و راهنمای لژیون نهم آقای طاهر که شرایط این خدمت را برای من فراهم نمودند سپاسگزارم.
دستور جلسه حرمتهای کنگره ۶۰ میباشد.
حرمتهای کنگره ۶۰ را در طی هر جلسه نگهبان دوبار میخواند و همه ما این حرمتها را به اندازه کافی شنیدهایم ولی آن قسمتی که باید خیلی به آن توجه کنیم قسمت اول حرمتها است که میگوید کنگره مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخصی با ورود در آن مکان باید حرمت آن را حفظ کند. بعضی از کلمات و یا جملات بار معنایی عمیقی دارند و باید خیلی به آنها توجه کنیم. اینجا از کلمه باید استفاده شده و زمانی که از کلمه باید استفاده میشود دیگر تکلیف آن موضوع مشخص است.
حرمتها مجموعه قوانین و آدابی هستند که در یک مکان یا سازمان یا مجموعهای تعریف شدهاند که ما ملزم به اجرای آنها میباشیم و باید این حرمتها را رعایت کنیم و اگر نقطه مقابل حرمتها را بخواهیم در نظر بگیریم میشود هتک حرمت و زمانی که ما از کنار حرمتها به راحتی بگذریم و آنها را اجرایی نکنیم هتک حرمت میشود.
زمانی که انسانی حرمتها را رعایت نکند و در مقابل هتک حرمت کند محروم میشود. از حال خوش، از رزق و روزی و از همه آن چیزی که در کنگره باید به دست بیاورد محروم میشود و از آنها فاصله میگیرد این حرمتها فقط برای شنیدن نیست که ما آنها را یاد بگیریم و در ذهن خود مرور کنیم بلکه ما باید به این حرمتها اعتقاد داشته باشیم و بدانیم هر کدام از این بندهایی که در حرمتها نوشته شده است هر کدام یک ریشهای دارد و هر کدام یک پایه و اساسی دارد و یک تفکر مهمی پشت هر کدام از این بندها بوده است و هر کدام از اینها با یک دلیلی نوشته شدهاند. با اعتقاد به اینها وارد ایمان میشویم و وقتی که ایمان داشته باشیم عمل میکنیم و وقتی که عمل کنیم به باور میرسیم و زمانی که به باور رسیدیم تمام قوانین هستی و تمام نظامات الهی یاور ما میشوند و به ما کمک میکنند تا بتوانیم از این مرحله زندگیمان عبور کنیم.
مولانا میگوید
این سو کشان سوی خوشان
وان سو کشان با ناخوشان
یا بگذرد یا بشکند
کشتی در این گردابها
این انتخاب خودمان است که نگاهمان به این حرمتها و قوانین کنگره ۶۰ و آموزشهای کنگره چگونه باشد و کشتی ما عبور کند یا بشکند.
یک جاهایی در زندگی میگوییم که چرا مشکلات من حل نمیشود؟ چرا زندگی من اینگونه شده است؟ اگر اینطور باشد یک جای کار میلنگد و این بسته به نگاه ما و عملکرد خود ما دارد.
در کنگره اگر حرمتها را به درستی رعایت کنیم میشود همان بهشت برین که آقای مهندس میگویند و فقط سلامأ سلاماست و با هیچکس هیچ حسابی نداریم.
تمام روابط دوستیمان که میگوییم سلام دوستان، معطوف به مکان، زمان و فضای کنگره است بیرون از کنگره ما دیگر ارتباطی با یکدیگر نداریم و روابط کاری و مالی و خانوادگی با یکدیگر نداریم بنابراین اگر به این موضوعات و بار معنایی آنها توجه کنیم و بدانیم که اگر در کنگره هتک حرمت بکنیم چه اتفاقی برای ما میافتد اصلاً نمیتوانیم به راحتی از این مسائل عبور کنیم و تفاوتی ندارد که سفر اولی یا سفر دومی باشیم، مرزبان باشیم یا راهنما و یا ایجنت یا دیدهبان باشیم فرقی نمیکند مسئولیت را اگر میپذیریم باید کار خود را به درستی انجام بدهیم.
دانشمندان زیادی وجود دارند که کتابهای علمی بسیار زیادی را نوشتهاند ولی خیلی از آنها اقبال پیدا نکردند و نتوانستند که آن علوم را آموزش دهند و در اختیار دیگران قرار بدهند، به خاطر اینکه یک ساختار و بستر مناسبی برای آموزش آنها فراهم نشده است ولی ما در کنگره سادهترین و در عین حال پرکاربردترین و مهمترین علوم دنیا را داریم و نکته اینجاست که همه این علوم کاربردی میشوند.
آقای مهندس با درایتی که دارند یک بستر و یک موقعیت مناسبی را فراهم کردهاند که ما در این ساختار بتوانیم بنشینیم و در صلح و آرامش در کنار یکدیگر آموزشها را فرا بگیریم و یکی از رموز این ساختار و بستر مناسب قطعاً رعایت کردن همین حرمتها و قوانین است.
ما در کنگره احترام و عمل به حرمتها و قوانین را فرا میگیریم که بتوانیم در زندگی خود به کار ببریم آنوقت اعتقاد و ایمان ما را رسانده است به باور قلبی و در این صورت قوانین هستی که گفتیم به ما کمک میکنند. همانطور که گفتیم کنگره میخواهد یکسری صفات ما را تغییر دهد و به صفات خداوندی نزدیک کند یکی از بارزترین صفات خداوند بخشندگی است. ما باید بخشندگی را در کنگره یاد بگیریم و بخشنده باشیم باید از وقتمان مالمان و جانمان بگذریم و در کنگره خدمت کنیم.
خدمت کردن یکی از موضوعاتی است که به ما کمک میکند تا در کنگره بتوانیم تغییر کنیم. یکی از این خدمتها این است که من بتوانم در آزمون راهنمایی شرکت کنم و تمام تلاشم را انجام دهم تا قبول شوم و این جایگاه خدمتی را تجربه کنم و در انتقال علم کنگره سهیم باشم و دیگری خدمت مالی است که یکی از اضلاع کنگره است به خصوص که در حال ساختن یک ساختمان هستیم و این ساختمان الان نیازمند پول است. زمانی که من تعهدی انجام دادهام و آن را به زبان آوردهام اگر آن را پرداخت نکنم مانند همان کشتی است که در گرداب گیر کرده است.
انسان جایگاه ویژهای دارد که ما باید با پذیرش مسئولیتهای خود به آن جایگاه برسیم. انسان کسی است که بار امانت الهی را پذیرفت همان امانتی که آسمانها و زمین از پذیرش آن سر باز زدند و شانه خالی کردند. انسان پذیرفت که جانشین خداوند بر روی زمین باشد حال اینها سادهترین مسؤلیتهایی است که انسان میتواند انجام دهد.
برای حصول به هر هدفی باید خواسته قوی داشته باشیم باید اعتقاد داشته باشیم باید ایمان داشته باشیم و بعد وارد عمل بشویم و از عمل کردن به باور برسیم وقتی در صراط مستقیم این مراحل را طی کردیم آنوقت تمام نیروهای الهی به ما کمک میکنند. زمانی که ما یک خواستهای داریم باید تا به انجام نرسیدن آن خواسته همان خواسته را مد نظر داشته باشیم در وقت دعای کنگره وقتی میگوییم یک خواسته یا یک دعا، به خاطر این است که تمرکز کنیم بر روی یک خواسته و اگر خواسته ما قبولی در آزمون راهنمایی است باید تمام تمرکز ما روی همان خواسته باشد.
گاهی اوقات ما نمیدانیم که خواسته ما چیست و هر روز از این هستی یک چیزی میخواهیم.
یک زمانی یک چیزهایی را نمیدانستیم و در قبال آنها هم هیچ مسئولیتی نداشتیم امروز در کنگره آموزش گرفتیم و کنگره خیلی چیزها را به ما یاد داد و الان خیلی چیزها را میدانیم و در قبال چیزهایی که میدانیم مسئول هستیم و باید مسئولیت خود را بپذیریم. ما در پی هم روان شدهایم تا بدانیم آنچه نمیدانیم منظور از ما، من و شما نیستیم منظور من و منهاییست که در گرو من هستند، من و آن هفتاد منی که بها و تاوان دادهاند تا من امروز اینجا باشم در کنگره و آموزش بگیرم و بدانم آن چیزی را که نمیدانم و در قبال آن چیزی که میدانم مسئولیت پذیر باشم و آنها را به انجام برسانم تا تأثیراتش را در زندگی خودم و آن هفتاد من ببینم و مسؤلیتم را درقبال آنها هم به انجام برسانم.
ممنونم از اینکه به صحبتهای من گوش دادید.
رهایی
نویسنده: مسافر علی
عکاس: مرزبان خبری مسافر حمید
- تعداد بازدید از این مطلب :
272