جلسه سوم از دوره چهارم جلسات لژیون سردار همسفران نمایندگی جواد با استادی راهنما همسفر زهرا ، نگهبانی پهلوان همسفر معصومه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه (حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه مالی، کاری و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟) ساعت ۱۴:۴۵ روز دوشنبه ۴ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240627_223518_671.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند بزرگ را بسیار شاکر و سپاسگزارم که اذن و اجازه خدمت در این جایگاه را به من داده است؛ همچنین از استاد سردار عزیز و خانم معصومه عزیز، نگهبان لژیون سردار بسیار سپاسگزارم که من را لایق این جایگاه دانستند. البته قرار گرفتن در جایگاه استادی لژیون سردار با اینکه استرس به همراه دارد؛ اما یک حس خوب و آرامش خاصی را در انسان بهوجود میآورد.
دستور جلسه امروز لژیون سردار "حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" هر مکانی برای اینکه بخواهد به بهترین شکل ممکن اداره شود و به آن اهداف و برنامهریزیهایی که در ذهن دارد برسد؛ لازم است که یکسری قوانین در آن وضع شود و فرقی هم نمیکند که این مجموعه بزرگ باشد و یا کوچک. درکل ما برای انجام هر کاری نیاز به جهانبینی داریم. اگر جهانبینی ما در زندگی، کار و حتی در خانواده بالا برود، راحتتر میتوانیم با آن موضوع برخورد کنیم. ما هرجا از وادی اول که در مورد تفکر است، فاصله بگیریم؛ مشکلاتی در زندگی ما انسانها بهوجود میآید؛ البته فرقی هم نمیکند که مشکلات بزرگ باشند یا کوچک. حتی اگر در آشپزی کردن یا در خواب و بیداری یا در استحمام کردن، فکر و اندیشه نداشته باشیم، مطمئناً با مشکلات روبهرو خواهیم شد. در مسائل بزرگ هم قضیه به همین صورت است؛ مثلاً اگر بخواهیم ازدواج کنیم یا صاحب خانه شویم یا صاحب شغل و درآمد شویم، وادی اول مطرح میشود.
اهدافی که در حال اجرا شدن هستند، نیاز به پشتوانه دارند؛ البته این پشتوانه توسط افراد باتجربه و افرادی که علم و دانش در آن زمینه را دارند، صورت میگیرد که یکسری قوانین را در مورد آن اهداف وضع میکنند؛ درنتیجه مجموعههایی موفق میشوند که از قوانين مستحکمی برخوردار باشند.
اساس کار کنگره برمبنای عدالت، معرفت و عملسالم است؛ مطمئناً کنگره برای اینکه بهتر بتواند به اهداف خود برسد، حتماً تفکری داشته است؛ همچنین طبق تجربههایی که بین بزرگان، ریشسفیدان، دیدهبانان و آقای مهندس بهوجود آمده، یکسری قوانین در آن وضع شده است تا با آرامش و امنیت به هدفهایی که مدنظر است، برسند. درواقع اگر قوانین وجود نداشته باشند و یا قوانین و حرمتها زیر پا گذاشته شوند، افراد و بزرگان آن مجموعه به جای اینکه به دنبال رسیدن به هدفهایشان باشند، تمام تلاش خودشان را در جهت رفع و رجوع کردن اختلافهایی که در این زمینهها به وجود آمده است، میکنند، به همین دلیل فرصت برای پرداختن به ارزشهایشان کم میشود.
اکنون میخواهیم ببینیم که اهداف کنگره چه موضوعاتی هستند؟ که ما میگوییم کنگره مکان مقدس و امنی است که مسافران با حال خراب و با جهانبینی پايين وارد این سیستم میشوند و به دنبال راهی میگردند تا حال خودشان را خوب کنند و یکسری تغییرات را در زندگی خود بهوجود بیاورند و به رهایی برسند؛ همچنین همسفران هم ممکن است که در کنار خود یک فرد مصرفکننده قرص داشته باشند و یا افکار منفی در ذهن دارند و یا مشکلات و بههم ریختگیهای دیگر. حال ما میگوییم که باید همه افراد داخل کنگره چه ایجنت، مرزبان، راهنما، مسافر و همسفر حرمتها و قوانین را رعایت کنند؛ در این زمان است که کنگره رشد میکند و افراد میتوانند به حالخوش برسند و به دیگر افراد که خواستار رهایی و درمان هستند، کمک کنند؛بنابراین یکی از نتایج رعایت کردن حرمتها و قوانین، خوب کردن حال افراد آن مجموعه است تا رشد کنند و کمک کنند تا ادامهدار باشد. در غیر این صورت اگر قوانین اجرا نشوند، اتفاق بدی که رخ خواهد داد، این است که حال افراد بد میشود و آمار رهایی و رشد کنگره پایین میآید و از طرفی دیگر بیاحترامی نسبت به جایگاهها بیشتر میشود و افراد نسبت به یکدیگر ارزش و احترامی قائل نیستند.
آقای مهندس در سیدی حرمت فرمودهاند: «اگر ما در کنگره پلیس، قوه قضائیه و امثال این مجموعهها را نداریم، به خاطر این است که خود ما کمک میکنیم تا قوانین در کنگره اجرایی شوند و تکتک ما نگهبان این مجموعه باشیم». اگر دیدیم که فردی حرمتها را رعایت نمیکند، باید به او تذکر بدهیم؛ علیرغم اینکه حرمتها دوبار در کارگاهها خوانده میشود؛ اما انسانها باز هم فراموشکار هستند. ما باید بدانیم زمانیکه پشتسر یک لژیون یا یک راهنما یا ایجنت حرف میزنیم، این عمل من جز حرمتها نیست و با این کار داریم حرمت کنگره را زیر پا میگذاریم. برای نمونه ما یاد گرفتهایم که باید لباس مناسب بپوشیم؛ یعنی باید مدل لباس پوشیدنمان با جمعهای خانوادگیمان فرق داشته باشد؛ زیرا کنگره یک مجموعه علمی و فرهنگی است و ما در مکانی قرار داریم که باید هم همسفر و هم مسافر نوع پوششان در روزهای خصوصی و عمومی متفاوت باشد؛ همچنین باید میزان آرایشم را خودم رعایت کنم؛ چون در پس این موضوعات همان تفکر و تجربهای است که باعث میشود تا کنگره در میان راه از ادامه باز نماند.
البته گاهی اوقات ممکن است که موقع اجرایی کردن حرمتها و قوانين یکسری از حقهها به سراغ من بیایند که اصلاً کن متوجه آنها نشوم؛ یعنی ذرهذره در من بهوجود بیایند، مانند مثالی که در کتاب ادموند و هلیا وجوددارد؛ یعنی جن ادموند و هلیا ذرهذره آنها را با حقه خود فریب میدهند که به منطقه ممنوعه بروند و از رودخانه عبور کنند تا به آن گیاه برسند؛ چون میدانستند که ادموند و هلیا در این مورد دانایی دارند و به همین راحتی از آب عبور نمیکنند. منظورم این است که یک وقتهایی ما نیز دقت نمیکنیم و دچار همان حقهها میشویم و در ذهنمان آن کاری را میخواهیم انجام بدهیم که برای ما خوب جلوه میکند و فکر میکنیم که اگر غیبت کنیم، هیچ اشکالی ندارد یا اگر یک حرفی به مرزبان بزنیم هیچ اشکالی ندارد؛ چون حق را میگوییم. درحالیکه نمیدانیم نَفس ما ذرهذره آن کار را برای ما کوچک جلوه میدهد تا کمکم ما را به سوی خطاهای بزرگتر ببرد. اگر ارزش هر کاری پیش من همسفر پایین بیاید، من مدام آن کار را تکرار میکنم؛ بنابراین ما باید یادمان باشد که همگی ما در برابر حرمتها مسئول و مؤظف هستیم؛ زیرا حرمتها برای این است که من همسفر بتوانم به آسانی در این مسیر قرار بگیرم و آموزشها را دریافت کنم تا به خوبی سفر کنم.
درواقع کمتر مجموعهای پیدا میشود که در آن هم مرد و هم زن با وجود افراد مصرفکننده که با کمترین دانایی و جهانبینی و با بالاترین تخریبها وجود دارند، بتواند با صلح و آرامش و با آن محبتی که بین اعضا وجود دارد، کارهایش را انجام بدهد و پیش برود.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240627_154105_343.jpg)
تایپ: همسفر سمیه، دبیر و عضو لژیون سردار
ویراستار: همسفر معصومه، عضو لژیون سردار
عکاس خبری: مرزبان خبری گروه خانواده، همسفر مهری
ارسال: راهنمای تازهواردین، همسفر حمیده عضو لژیون سردار
همسفران نمایندگی جواد
- تعداد بازدید از این مطلب :
135