سلام دوستان فرهاد هستم یک مسافر:
ابتدا از خداوند سپاسگزارم بابت حضورم در کنگره ۶۰، از آقای مهندس تشکر میکنم، چنین بستری را فراهم نمودند تا به این حال خوش برسیم، از راهنمای بزرگوارم تشکر میکنم که همیشه با محبت به ما آموزش میدهند.
اولین خدمت من در ساخت همین شعبه به خاطر شغلی که داشتم بود، سپس با لژیون سردار آشنا شدم، چقدر لذت بخش بود و روز به روز با گرفتن آموزش به آگاهی من افزوده میشود.
در لژیون سردار؛ فلسفه بخشش به من آموزش داده شد که ببخشم و در مقابل، انتظاری نداشته باشم.
خداوند در کلام الله میفرمایند:
کسی که برای من و در راه من دیناری ببخشد، من ۷۰ برابر به او پس خواهم داد!
مانند؛ زمانی که شما یک دانه گندم میکارید و آن یک دانه تبدیل به هفت خوشه و هر خوشه به ۷۰ خوشه گندم تبدیل میشود، در واقع این درسی است که ما از طبیعت و از کلام الله میآموزیم.
روزی پسری با مادرش به آجیل فروشی رفت چون صاحب مغازه از پسر خوشش آمد به او گفت یک مشت پسته بردار و داخل جیبت بریز!
پسر گفت: امکان دارد که خودتان این کار را انجام دهید؟
صاحب مغازه هم همین کار را انجام داد. زمانی که از مغازه بیرون آمدند، مادر از فرزند پرسید: پسرم چرا خودت این کار را انجام ندادی؟
پسر پاسخ داد؛ زیرا مشت آن فروشنده خیلی بزرگتر از مشت من بود.
مشت خداوند هم همین گونه است. ممکن است گاهی از لحاظ مالی به انسان ندهد ولی گاهی مسیری جلوی پای انسان میگذارد که هزاران سال، قابل استفاده برای او و بقیه انسانها میشود.
من در زندگی به پدر و مادرم خیلی کمک کردم و همیشه میگفتم: چرا خداوند پاسخ خوبیهای مرا نمیدهد؟
همیشه در تاریکیهای درونم ناسزا میگفتم تا اینکه خداوند مسیر کنگره را به من نشان داد تا هزاران سال بتوانم از ثمرات آن بهره ببرم.
لژیون سردار هم از این قاعده مستثنی نبوده و برای من آموزش بسیاری داشته، آموزشی همراه با عشق، محبت، ایمان و عمل سالم..
تایپ: مسافر میلاد لژیون یازدهم
تنظیم و ارسال: مسافر حسن لژیون دوم
نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
217