حرمت کنگره ۶۰، چرا در کنگره رابطهٔ کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ حرمت کنگره ۶۰، برای من که دنبال راهی میگشتم تا از بیماری اعتیاد و مسائل و مشکلات بسیاری که جسم و جانم وزندگیام را درگیر کرده بود، نجات پیدا کنم و بهعنوان رهجو وارد مکانی میشوم که مقدس است؛ از این بابت که جهت کاهش درد و رنج انسانها تلاش میکند و جمعیتی است که کارش احیاء انسانها است و این مکان امن برای این است که منِ رهجو بتوانم در آرامش آموزش بگیرم و روی خودم کار کنم و تفکر و تمرکزم در جهت حل مسائل خودم باشد.
وادی چهارم به من یاد داد که تمام مسئولیتهایی که دارم به دوش خودم است و خودم باید دست روی زانویم بگذارم و یا علی بگویم و بلند شوم و حرکت کنم و ذرهذره و دانهدانه مشکلات و مسائلی که قبلاً بذر آن را کاشته بودم و الآن شاهد میوههای تلخ و زهرآگین آن هستم را با آموزشهایی که میگیرم و عمل میکنم، بذرهایی را بکارم که میوههایش شیرین و شفابخش باشد. تمام تلاش بنیان کنگره و تفکرشان این است که منِ رهجو در مکانی که قرارگرفتهام جوری عمل کنم که از بیماری اعتیاد و درد و رنجهایم نجات پیدا کنم؛ پس تفکر و تمرکز منِ رهجو و حتی راهنما باید در جهت اهداف کنگره ۶۰ باشد؛ به خاطر همین است که از کلمه باید استفاده میکند.
من رهجو و راهنما یا هر شخصی که در این مکان امن قرار دارد؛ هرچه فرمان ناخدای این کشتی که من سوار آن هستم؛ باید چشم گفتن بدون چونوچرا باشد تا هم کشتی و هم افرادی که در کشتی سوار هستند و هم ناخدای کشتی بهسلامت و در آرامش و صلح بهطرف مقصد و هدف کنگره حرکت کنند؛ به خاطر همین دو بار حرمت کنگره در جلسه خوانده میشود؛ یعنی من که در کنگره هستم فقط در مسیر و جاده کنگره حرکت کنم و حرمت کنگره مثل گارد ریلی است که باید حواسمان به تکتک کلمات بیانشده در آن باشد، نه اینکه فقط گوش کنم؛ بلکه باید به واو به واو آن را عمل کنم.
من همیشه از اینکه نکند از کنگره به بیرون پرتاب شوم میترسیدم؛ چون فهمیده بودم کنگره مثل گردباد سبز است که اگر به قوانین و حرمتهای کنگره عمل کنم به داخل آن صعود خواهم کرد و ماندگار میشوم؛ در غیر این صورت بهراحتی به بیرون پرتاب میشوم و همین موضوع باعث شد رهایی از اعتیاد را در زندگیام شاهد باشم، همین باعث شد که در زندگیام به صلح و آرامش برسم.
بخش دوم دستور جلسه اشاره میکند چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ تکتک اینها به تجربه در کنگره ثابتشده که اگر راهنما، رهجو یا هر شخص دیگری رابطه خانوادگی، کاری، مالی داشته باشد باعث میشود انرژی، آگاهی و توانایی که از طریق کنگره کسب میکند بهجای اینکه در جهت حل مسائلم در جریان باشد و در مسیر کنگره؛ یعنی همان درمان اعتیاد درمان بیماریهای لاعلاج، همان درمان سیگار، چاقی و ... جاری شود؛ این انرژی و توان به طرفی میرود که وارد باتلاق میشود و نهتنها هیچ ثمری ندارد؛ بلکه باعث رنجهای بسیاری خواهد شد.
ازآنجاییکه به تجربه در کنگره ثابتشده و تجربه، سندی بدون نقص است؛ پس این دستور جلسه برایمان تدوینشده که من راهنما نباید با رهجویم رفتوآمد خانوادگی داشته باشم، نباید به مسافرت بروم، نباید رهجو باراهنمایش مثل دوستش رفتار کند، نباید خیلی به راهنما نزدیک یا دور باشد؛ چون هدف در کنگره، درمان انسانها و احیاء شدن انسانها، سلامتی، صلح در خانواده و حفظ کردن خانواده است. امیدوارم آن کنم که فرمان است.
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: راهنما همسفر بهناز (لژیون دوازدهم)
همسفران نمایندگی شمس
- تعداد بازدید از این مطلب :
836