جلسه ششم از دوره چهلم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنمای محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر فریدون و دبیری همسفر امیر، با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» شنبه 9 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240629_173218.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که امروز بهواسطه تولد محسن عزیز در شعبهٔ ستارخان در خدمت شما هستم. جلسهٔ امروز دو بخش دارد، بخش اول دستور جلسه هفتگی و قسمت دوم، تولد اولین سال رهایی محسن عزیز؛ در نگاه اول شاید به نظر برسد که قضاوت و جهالت ارتباطی با درمان اعتیاد ندارد، اما شعار ما در کنگره این است که درمان فوق ترک، و تعادل فوق درمان است. یک مسافر بههیچوجه در کنگره فقط با مصرف شربت اوتی به تعادل نمیرسد، جناب مهندس همیشه میگویند که اگر کسی بعد از ورود به سفر دوم، در یک انبار پر از مواد مخدر قرار گرفت و میل به مصرف نداشت، به تعادل رسیده است و دستور جلساتی مانند امروز، ما را برای رسیدن به این مهم، یاری مینماید.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240629_172441.jpg)
رسیدن به تعادل سالها طول میکشد و یکباره به دست نمیآید و نیاز به آموزش مستمر و کاربردیکردن این آموزشها دارد. خدا را شاکرم که همه ما در کنگره هستیم و در حال تزکیه و پالایش و رسیدن به تعادل و حال خوب هستیم. اما بخش دوم جلسه امروز تولد اولین سال رهایی محسن عزیز است؛ محسن با مصرف شدید شیشه و قرص وارد لژیون من شد. بیشتر تخریب محسن در صور پنهان او بود و حال روز خوبی نداشت؛ اما خواسته قوی ای داشت و برای درمانش تلاش مینمود، فرمانبردار بود و خدا را شکر به رهایی رسید. یکی از مهمترین ارکان موفقیت محسن عزیز، وجود همسفرش بود که با تمام وجود، پابهپای هم این مسیر را طی نموده و امروز شاهد این تولد زیبا هستند. محسن امروز در اوتی خدمتگزار خوب و فعالی است و امیدوارم در تمام مراحل زندگیاش همواره موفق باشد.
در ادامه جشن اولین سال رهایی مسافر محسن برگزار گردید:
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240629_192502.jpg)
اعلام سفر:
تخریب 10 سال، آنتی ایکس شیشه و قرص، مدت سفر 10 ماه و 20 روز، راهنمایی آقای جوادی، مدت رهایی 14 ماه
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم همیشه در کنگره حضور داشته باشم و خدمتگذار باقی بمانم.
خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر. خداوند را شکر می کنم که در این جایگاه هستم. در راس از جناب مهندس و راهنمای خوبم آقای علی جوادی و راهنمای همسفرم و همسفرم تشکر میکنم که برای بنده زحمت کشیدند که به این حال خوب برسم. من در زمان مصرف هنگام کار اصلا انضباط نداشتم و بی نظم بودم. بعد فکر میکردم خداوند به من کمک نمیکند تا مشکلم حل شود و از همه طلبکار بودم. نمیتوانستم تصمیم درست بگیرم. با مصرف شیشه و قرص وارد کنگره شدم اما با فرمانبرداری از راهنما دوره سازگاری را پشت سر گذاشتم .به تعادل رسیدن و نظم مهم ترین دستاورد های من از سفرم بود. از همسفرم خیلی تشکر میکنم که در سفر همراه من بود و با صبوری به من کمک کرد. داشتن همسفر خیلی تاثیر مثبت برای مسافر دارد. امیدوارم بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240629_180449.jpg)
خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان نازی هستم یک همسفر. خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار دارم. در رأس به جناب مهندس و به آقا محسن و راهنمای محترم آقای جوادی تبریک عرض میکنم. خدمت خانم سمیه عزیز تبریک عرض میکنم و انشاءالله این رهایی گوارای وجودتان باشد و همیشه حال دلتان خوب باشد. خانم سمیه قبل از ورود به کنگره اندیشه و عمل سالم را با خود همراه داشت و در لژیون الگوی بسیار خوبی برای بقیه رهجوها بود و رهجوی نمونهای به شمار می رفت. برای مسافرش همسفر بسیار خوب و صبوری بود. در لژیون هم بسیار فعال و خدمتگزار بود و موردی نداشت که از آن به عنوان ضعف یاد کنم. مجدد این جشن را تبریک میگویم به خانم سمیه و آقا محسن و امیدوارم خدمتگزارهای خوبی برای کنگره باشند.
خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر در ابتدا خداوند را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم و هم مسیر با دانشمند بزرگ جناب مهندس قرار گرفتم و بسیار از ایشان سپاسگزارم. از خانم نازی عزیز که خیلی زحمت من را کشیدند و به من کمک کردند تشکر میکنم. از آقای علی جوادی تشکر میکنم که به مسافر من راه را نشان دادند و کمک فراوانی به او کردند تا به این حال خوش برسد. از گروه مرزبانی و ایجنت محترم دوره قدیم و جدید و راهنمای تازهواردین خودم تشکر میکنم. از طریق سایت با کنگره آشنا شدم. محسن در سفر اول خیلی سفر خوب و منظمی انجام داد. البته این سفر خوب انجامدادن به این معنی نیست که هیچ چالشی در سفر پیش نمیآید. مشکلات وجود دارند و باید به کمک آموزشهای کنگره این گرهها را باز کرد. تمام سعی خود را میکردم که همیشه فرمانبردار باشم و بدون چونوچرا به سخنهای راهنما عمل کنم و کاری به سفر مسافرم نداشته باشم. چون میبایست من کار خودم را بهدرستی انجام میدادم و اتفاقهای خوب در انتظار ما بودند. خداوند را شکر میکنم که مسافرم به رهایی رسید و از این موضوع خیلی خوشحالم. یک پیام برای سفر اولیها دارم؛ به الگوهای کنگره نگاه کنند که دیگران چه مسیری را پیموده اند تا به این حال خوش رسیدند و همان کار را انجام دهند. کاری که همسفر میتواند انجام دهد عشقورزیدن و محبت است که از محکمترین سدها عبور میکند و تأثیرات مثبت میگذارد.
تایپ: مسافر شهاب و مسافر بهنام
بارگذاری: مسافر میلاد
عکس: مسافر منصور
- تعداد بازدید از این مطلب :
852