English Version
English

در کنگره همه ی ما روی خودمان کار می کنیم

در کنگره همه ی ما روی خودمان کار می کنیم

دومین جلسه از دور چهارم کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی صبا با استادی مسافر مجید، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟، در روز دوشنبه ۴  تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان مجید هستم مسافر. خدا را شاکرم بار دیگر به من فرصت داده شدکه در جمع شما حضور پیدا کنم تا خدمت کنم و بتوانم آموزش ببینم. از ایجنت محترم خیلی تشکر می کنم. از مرزبانان تشکر می کنم. از راهنمای خودم خیلی تشکر می کنم همچنین از شما تشکر می کنم. دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰ است. رابطه کاری و مالی چرا در کنگره۶۰ ممنوع است. حرمت همان حریم است. حرمت چیزی است که از خودت شروع می شود و به خودت برمی گردد. خودت و درون خودت است. می توانی جوری برخورد کنی تا همه به حریم شما تجاوز کنند. جوری می توانی رفتار کنی و برخورد کنی تا به شما احترام بگذارند.

من تا دیروز مصرف کننده بودم و هر کسی هر گونه که دلش میخواست با من رفتار می کرد. هر گونه که دلش میخواست با من برخورد می کرد. در کنگره همه یکرنگ هستند. همه یکدست هستند. همه سفید هستند. ما در اینجا روی افکار و اندیشه خود کار می کنیم. ما در اینجا روی درون خود کار می کنیم. من در جلسات ان جی او های دیگر که می رفتم در آنجا حرمت رعایت نمی شد. در مشارکت هایشان اگر فردی می خواست از بدبختی خود بگوید بعضی ها گوشهای خود را می بستند. چرا؟ چون چهارچوب کنگره حرمت آن است. وارد کنگره که می شوی همسایه خود را هم که ببینی شاید کمی ترس داشته باشید ولی وقتی روی صندلی می نشینید یاد می گیرید که همه را مسافر ببینید. جایگاه تعیین کننده است. بر حسب جایگاه احترام می گذاریم. بنده با آقایان مرزبانان خیلی دوست هستم ولی هنگامی که شال بر گردن دارند چه؟ جناب مهندس می فرمایند شما اگر شال مرزبانی را دور شاخه درخت هم که ببینید باید احترام بگذارید این یعنی چه؟ این موضوع را چگونه می خواهید هضم کنید؟ بنده فرمان بردار نبودم. حریم نداشتم. شخصیت نداشتم. در کنگره کم کم به آن می رسید و پیدایش می کنید. چه اتفاقی می افتد که یک سفر اولی که می آید با آن همه اضطراب و دلهره می تواند آرام روی صندلی بنشیند. چگونه می شود که آن نور در اینجا به ما می تابد و ما مجذوب آن می شویم. بنده در خانه تا حالا نشده است که پاهایم را جلوی بزرگترم دراز کنم برای این است که حرمت دارد. زندگی های گذشته خیلی حرمت داشت و با زندگی در این دوره خیلی فرق می کند. کسانی که در کنگره هستند این حرمت را طوری می سازند که اضلاع آن همه با هم برابر است. بنده اگر بخواهم به مثلث دانایی بروم تجربه بسیار دارم. آموزشم چگونه است؟ تفکراتم چگونه است؟ بنده تا قبل از کنگره انسان بسیار دانایی بودم. ولی عملکرد بنده نشان می داد انسان بسیار جاهلی هستم. چه شده است که ما در کنگره آمده ایم و آموزش می بینیم. اعتماد کردیم. در اینجا کسی از بدبختی خود حرفی نمی زند. اینجا همه از آموزشهایی که می گیرند و تجربیات خود صحبت می کنند. در یک چهارچوب خاص گفته می شود.

در کنگره اگر بنده با شما چهل سال دوست باشم اگر شما شال داشته باشید آموزگار من خواهید بود. بنده خیلی دوست دارم راهنما باشم ولی باید تلاش کنم. خاطره ای از کتاب ۶۰ درجه برایتان بگویم. در سفر اولم کتاب ۶۰ درجه را خریدم و خواندم. هر بار این کتاب را با نیت خاصی باز کردم همان صفحه ای آمد که شرح حال بنده بود. به درون خود بروید و به خواست دلتان نگاه کنید. در وادی سوم که می گوید خویش خویشتن خود بروید. به درون خود بروید و آن را حفظ کنید. آن چیزی که می گیرید را به دیگران هم بدهید. محبت را به دیگران بدهید. در کنگره نکات مهمی وجود دارد که اولین آن حرمت است که ۲ بار خوانده می شود. چرا ۲ بار خوانده می شود؟ چون حواسها جمع و متمرکز باشد. به رفتار شما و کردار شما و لباس شما متذکر می شود. همیشه از بزرگترها یاد گرفته ایم ولی بر اساس اینکه همه ما از تاریکی ها پا به اینجا گذاشته ایم به همدیگر کمک می کنیم. قرار نیست که بنده شال مرزبانی داشته باشم و به کسی زور بگویم. در چهارچوب حریم و قواعد کار می کنم. تشکیلات مستقلی دارد و از انسانهایی تشکیل شده است که به رهایی رسیده اند و برای دیگران هزینه می کنند واین چیزی جز عشق و محبت نیست. از اینکه به صحبت های بنده گوش متشکرم.
تایپ: مسافر حبیب
ویرایش و ارسال: مسافر حسین
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .