English Version
English

در دین هیچ اجباری نیست

در دین هیچ اجباری نیست

جلسه یازدهم از دوره‌ی شانزدهم از کارگاه‌های آموزشی، خصوصی، کنگره۶٠، نمایندگی قیدار با استادی مسافر نجم‌الدین، با نگهبانی مسافر علی و با دبیری مسافر حمزه‌علی با دستور جلسه "حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است" در روز یکشنبه ۳ تیر ماه ۱۴٠۳، ساعت ۱۷:٠٠ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان نجم‌الدین هستیم یک مسافر، خدای خود را شکر می‌کنم که یک روز دیگر اجازه حضور در کنگره ۶۰ را دارم و از شما آموزش می‌گیرم. تشکر می‌کنم از لژیون مرزبانی، ایجنت محترم و راهنمای لژیون هشتم که اجازه دادند در این جایگاه بتوانم آموزش ببینم. 

اما در مورد دستور جلسه این هفته" حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" ما وارد هر جایی، هر کاری، هر کشوری شویم یک سری قوانینی دارند که ما باید طبق این قوانین عمل کنیم. من نمی‌توانم وارد زمین فوتبال شوم و بخواهم فوتبال بازی کنم ولی با قوانین والیبال جلو بروم، اگر کن بخواهم در فوتبال نتیجه خوبی بگیرم باید قوانین فوتبال را یاد بگیرم.

ورود در هر سازمان یا گروهی اختیاری است. به قول بزرگان: در دین هیچ اجباری نیست، یعنی این گونه نیست که بگویم من وارد دین اسلام شده‌ام ولی این که نماز بخوانم یا نخوانم، اجباری نیست.

در دین هیچ اجباری نیست، یعنی من می‌توانم وارد دین مسیحیت بشوم، وارد دین اسلام بشوم، وارد دین زرتشتی بشوم، اما زمانی که وارد هر دینی شودم باید قوانین آنها را رعایت کنم. 

قوانین یعنی یک‌سری حریم و حرمت‌هایی که امنیت و آسایش مرا در آن گروه یا در آن جامعه و خانواده تامین می‌کند تا من بتوانم به هدف خود برسم. این که کنگره می‌آیم یا ورزش کنم، هدف دارم. انسان هر کاری که انجام می‌دهد در ادامه این کار یک هدفی دارد. برای اینکه من به هدفم برسم، به صلح و آرامش برسم، باید این حریم‌ها را رعایت کنم و از این حریم‌ها عبور نکنم. 

کنگره شصت یک گروهی است که برای خود یک سری قوانین و حریم‌هایی دارد، ورود من به کنگره کاملاً اختیاری است و کسی دنبال من نیامده است که مرا به کنگره بیاورد، شاید یک نفری پیشنهاد داد که بیا کنگره شصت، اما مرا به زور نیاوردند و من خودم تصمیم گرفتم تا برای درمان اعتیاد وارد کنگره شصت بشوم.

امروز هم اگر بخواهم برم باز هم کسی دنبال من نخواهد آمد یا جلوی مرا نخواهد گرفت. ورود به کنگره کاملاً اختیاری است ولی اجرای قوانین اجباری است، حالا در هر جایگاهی که باشند. 

این قوانین است که ما در قالب حرمت کنگره شصت در هر جلسه دو بار می‌خوانیم که کنگره شصت مکان امن و مقدسی می‌باشد، این امن بودن و مقدس بودن از همین قوانینی است که من باید آنها را اجرا کنم. 

از زمانی که وارد کنگره می‌شوم در جلسه تازه‌واردین و در لژیون‌ها قوانین را به من یاد می‌دهند، در هر جایگاهی که خدمت می‌کنم به من قوانین را یاد می‌دهند، این قوانین در این جا به ظاهر برای من است. اما من قوانین را یاد می‌گیرم تا بتوانم در زندگی خود اجرا کنم. 

کنگره همه چیز من نیست، کنگره زندگی من نیست، کنگره تنها جایی است که مسیر زندگی را به من یاد می‌دهد. من اگر چیزی را که در این‌جا یاد می‌گیرم نتوانم در زندگی خود اجرا کنم، این حاشیه امن و امنیت برای من وجود ندارد تا بتوانم به هدفی که دارم برسم. قوانین کنگره تابع این کشوری است که ما تابع آن هستیم، من نمی‌توانم بیام اینجا و بخواهم با قانون آمریکا جلو بروم. 

اگر من در کنگره به دنبال صلح و آسایش هستم، باید قوانین آن را هم رعایت کنم. وقتی که کنگره می‌گوید رابطه مالی نداشته باشید، حتما یک چیزی وجود دارد که من نباید این رابطه را داشته باشم. 

به ظاهر شاید من می‌خواهم کمک کنم یا می‌خواهم از یکی کمک بخواهم و می‌گویم که پنجاه هزار تومان به من قرض بدهید، پنجاه هزار تومان به من دستی می‌دهد و می‌گویم که جلسه بعد این پول تو را پس خواهم داد و جلسه بعد پول ندارم و از روی خجالت نمی‌توانم در جلسه حضور داشته باشم، جلسه دوم هم از روی خجالت نمی‌توانم بیایم و در نهایت در جلسه سوم از کنگره جدا می‌شوم و نمی‌توانم به هدفی که دارم یا به درمان اعتیاد دست بیابم. 

در سفر اول کسی که قوانین را رعایت نکند نمی‌تواند به درمان برسد، در سفر دوم هم کسی که قوانین را رعایت نکند انرژی و حال خوبی ندارد و هیچ چیزی یاد نمی‌گیرد و برای همین است که اگر هدف من صلح و آرامش است باید قوانین را اجرا کنم، از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

 

ضبط صدا: مسافر حجت، لژیون ششم

عکس: مسافر ناصر، لژیون مرزبانی 

تایپ، درج و ارسال: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .