English Version
English

کنگره ۶۰، بواسطه وجود همین حرمت ها است که می تواند به کارش ادامه دهد

کنگره ۶۰، بواسطه وجود همین حرمت ها است که می تواند به کارش ادامه دهد

دوازدهمین جلسه از دور چهل و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی شفا مشهد، با استادی مسافر مجید، نگهبانی مسافر مجتبی، دبیری مسافر محسن با دستور جلسه  "حرمت کنگره ۶۰ چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟" روز یکشنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


سلام دوستان مجید هستم مسافر
اول از همه، از خدای بزرگ سپاسگذارم که امروز به من اجازه داد این جایگاه را تجربه کنم. بعد از آن از راهنمای خوبم آقا رسول بختیاری خیلی تشکر میکنم از ایجنت عزیز، مرزبان ها، نگهبان و خدمتگزاران عزیز کنگره خیلی ممنونم. دستور جلسه ی امروز، حرمت کنگره ۶۰ است.
امروز می خواهم خاطره ای را برای شما بیان کنم البته قبلا اجازه آنرا از دبیر عزیز جلسه گرفته ام؛ سی ثانیه الی یک دقیقه بیشتر زمان نمی برد. زمانیکه در  کلاس پنجم دبستان بودم، مادرم اتفاقی صدای اذان گفتن و خواندن قرآن من را شنیده بود و این صدا به دلش نشسته بود. بخاطر همین به من گفت برو و در مدرسه قرآن بخوان، پدرم که می آمد، میگفت برو و برای پدرت قرآن بخوان و برای ایشان قران می خواندم و بابا به عنوان پاداش، یک  سکه دوتومنی به من جایزه می دادند. این من را خیلی مشتاق کرد که برو م مدرسه و به ناظم بگویم که من میخواهم قرآن بخوانم؛ یک هفته ای گذشت و ده روز مانده بود که مدرسه ها تعطیل شوند، یکروز کسی که مسئول خواندن قرآن بود نیامده بود و به یکبار ناظم گفت آن کسی که دوست داشت قرآن بخواند بیاید در جایگاه. موقعی که من اینرا شنیدم دست و پایم شل شد از آنجایی که قرار بود برای چهارصد نفر اجرا کنم و اینکه من پسر شلوغ و شری بودم، بچه ها با شنیدن این خبر تعجب کردند و گفتند چی؟! مجید و قرآن؟! اینهارا که شنیدم، بیشتر از‌ قبل سست شدم و انرژیم افتاد. لرزان لرزان حرکت کردم و در جایگاه قرار گرفتم و با اینکه استرس خیلی زیادی داشتم شروع کردم به خواندن. اگر سوره ی حمد را به سه قسمت تقسیم کنیم، من یک سوم از سوره ی حمد را با قرائت و صدای لرزان خواندم و یک سوم دیگرش را با صوت خیلی ساده و به انتها نرسیده بودم که من صدق الله علی العظیم ‌گفتم و از داخل سالن پشت جایگاه یواش یواش رفتم و از درب مدرسه خارج شدم.

شانسم گرفت که اواخر مدرسه ها بود و فقط برای امتحانات من میرفتم و یک امتحان میدادم و می آمدم خونه؛ آنجا بود که اسم منو گذاشته بودد آقای قاری قرآن. امیدوارم امروز از پس این مسئولیت بر بیایم و از کنگره نروم بیرون.
خب، برویم سراغ دستور جلسه ی امروز؛ چرا روابط کاری و مالی در کنگره 60ممنوع میباشد؟ این ها همه برگرفته از سالها تلاش و تجربه ی آقای مهندس است که به این نتیجه رسیدند که بدون قوانین، نمیشود کنگره را به پیش برد و اداره کرد. تمام هستی هم بر مبنای قانون و حرمت، حرکت می کند. اگر بخواهیم در نظر بگیریم، کل هستی همینطوریه، جنگل ها، جاده ها، دریاها و هرکجا که ما بخواهیم در نظر بگیریم، کارگاه ها، مدرسه ها، ادارات و کارخانه ها، برای خودشان یکسری قوانینی دارند که اگر این قوانین اجرا نشود نمیتوانند کار کنند. به عنوان مثال ما بخواهیم دریاها را در نظر بگیریم، بهترین شناگر هم که باشیم برای ما یکسری قوانین و اندازه هایی در نظر گرفته شده است که اگر از آن اندازه ها پایمان را فراتر بگذاریم برای ما مشکل ساز میشوند. یا قوانین راهنمایی و رانندگی، خب یکسری تابلو ها هستند که روی آنها نوشته شده است، خطر سقوط، آهسته برانید، این ها چیزهایی هست که جزو قوانین رانندگی محسوب میشوند و باید رعایت کنیم در غیر اینصورت باعث ایجاد اتفاقات بد و ناخوشایندی برای ما و دیگران خواهند شد. کنگره ی ۶۰ هم چنین قوانینی دارد و همین قوانین باعث این شده که روز به روز کنگره ۶۰ توانمندتر و قدرتمندتر به راه خودش ادامه بدهد.

حالا این بستگی به من دارد که چطوراین قوانین را رعایت کنم، تجربه ای که دارم، روز اول که وارد لژیون شدم راهنما به من گفت بیرون از کنگره با دوستانتان هم صحبت نشوید، به همدیگر راهنمایی ندهید، داخل ماشین ننشینید، خدا را شکر قبلا دنبال چنین مکانهایی برای وقت گذرانی و خرابکاری بودم، به خودم گفتم دیگر اینجا جای این کارها نیست، تمام راه ها را رفته ای، اگر اینجا را هم از دست بدهی، خانواده ات را هم از دست خواهی داد و این شد که برای اولین بار تصمیم گرفتم خوب سفر کنم  وهر چه راهنما به من گفت انجام دادم، اگر در کنگره می گویند روابط مالی، خانوادگی و کاری با یکدیگر نداشته باشید به این دلیل است، یک سری مشکلات بر اثر این رفت و آمدها پیش می آید که برای پیشگیری از آنها این قوانین وضع شده اند.

یکی ازبچه های لژیون گفت مبلغ سه میلیون تومان از یکی از  رهجوها قرض گرفتم همین باعث شد روی ما با هم باز شود و باعث شد برای من مزاحمت ایجاد کند، سعی کردم هر چه سریعتر پولش را بدهم  تا از دستش راحت شوم.

امیدوارم این روابط باعث نشود که ما از کنگره دور بشویم و نتوانیم سفر خوبی داشته باشیم، در جلسات دو بار حرمت کنگره ۶۰ خوانده می شود و راهنما ها هم مرتب در لژیونها بازگو می کنند، بستگی به ما دارد که این قوانین را رعایت کنیم یا نه.

آقای مهندس خیلی تاکید داشتند، اگر کسی گفت فلانی در مورد تو فلان حرف را زده شما بگو که این چه ارتباطی به تو و یا من دارد، اجازه ندهید ادامه دار شود تا همانجا حرفش قطع بشود. همین امنیت کنگره است که من و همسفرم با خاطری آسوده به اینجا می آییم، ما به هر حال قبلا در راه ضد ارزشی بودیم و کسی روی ما حساب باز نمی کرد ولی خدا را شکر از روزی که وارد کنگره شده ام کلا اعتقاداتم عوض شده و با آموزش های کنگره ارزش و اعتبار پیدا کردم.

سفر اولی های عزیز، اوایل سفر برایشان سخت است ولی به مرور برای آنها جا می افتد و دیگردوست ندارند حتی یک جلسه را ازدست بدهند، امیدوارم همه با دست پراز کنگره بیرون بروند.

در ادامه جلسه، مراسم رای گیری نگهبان جلسات برگزار شد که مسافر علی اصغر با رای حاضران به عنوان نگهبان، انتخاب شدند.

مرزبان خبری مسافر رحیم

صوت مسافران علیرضا لژیون 15 رضا لژیون 20

عکاس مسافر دانیال لژیون 3

تایپ مسافران عطا لژیون 18 احمد لژیون 5

ویرایش مسافر مظفر لژیون 2

ارسال خبر مسافر امید لژیون 14

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .