جلسه نهم از دوره نهم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی دلیجان، با استادی راهنما مسافر محمدبهروز ، نگهبانی مسافر جعفر و دبیری مسافر احمدرضا،با دستور جلسه: «حرمت کنگره ۶۰، چرا روابط کاری، مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است؟ و اولین سال رهایی مرزبان مسافر احمد»، شنبه۲ تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145951_935(1).jpg)
خداوند را شاکرم که بار دیگر دراین جایگاه قرار گرفتم و به واسطه این جایگاه میتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. سپاسگزارم از لژیون مرزبانی و ایجنت محترم شعبه و همهی کمک راهنمایان بخش مسافران و بخش همسفران که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم. خیر مقدم به دوستان بزرگوار کمک راهنما و دوستان همراهشان که از اصفهان تشریف آوردند. در رابطه با دستور جلسه اگر بخواهم صحبت بکنیم دو بخش داریم که بخش اول حرمت کنگره ۶۰ هست. هر ساختار که طبق جزوه جهان بینی مجموعهای از اعضای هم حس است که کنار هم دیگر قرار میگیرند با حس مشترک و یک ساختاری را تشکیل میدهند. دو تا هدف دارد یکی از این اهداف رشد و بقاست و یک هدف هم توسعه است و در واقع اگر ساختار بخواهد به هدف خودش برسد باید یک مسیری را طی کند و در طول این مسیر مسائلی که باعث میشود از ادامه رسیدن آن ساختار به هدف خودش جلوگیری کند به عنوان حرمت استفاده میشود.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_154634_296.jpg)
یک سری خط و خطوط قرمزی هست برای اینکه آن ساختار بتواند بدون حاشیه به مسیر درست خودش ادامه بدهد آنها را طراحی میکند. حرمت کنگره در هر جلسه و کارگاه دو بار خوانده میشود یک مسأله خیلی مهم است. که هر فرد با رعایت و انجام دادن دقیق این حرمتها میتواند کمک کند که خیلی کنگره ۶۰ با آرامش با صلح بتواند به اهداف خودش برسد و آن هدف، هدفی نیست به جز رسیدن افراد به درمان و رسیدن به تعادل. هر اتفاقی که باعث بشود که حال فرد بد بشود وحال کنگره بد بشود و سیستم نتواند به مسیر درست خودش ادامه بدهد آن در قالب حرمت بیان میشود. این ما فکر کنیم که همه ما معصوم هستیم اشتباه است اگر الان ما در کنگره حضور داریم حتماً دارای نقصها و عیوب زیادی بودیم از جمله اعتیاد. این حرمتها برای یادآوری این مسائل هست که ما حواسمان جمع باشد. کنگره قرار است حال ما را خوب کند ودر قالب این امر است که تقدس دارد. هیچ آدم مقدسی طبق فرموده آقای مهندس در کنگره ۶۰ وجود ندارد. زیبایی کنگره به این است که افرادی پر از عیب و نقص دور همدیگر جمع شدهایم که با شناخت این عیبها میتوانیم به صلح و آرامش خودمان و دیگران کمک کنیم. این از بالاترین اهداف انسانی کنگره ۶۰ میتواند باشد که برای ما رقم میزند. معمولاً این ساختارها با ادامه مسیر در طول حرکت خودشان اگر ساختار، ساختار آگاهانهای باشد از تجربیات دیگران استفاده میکند. نگاه میکند و میبیند که در دوستیها چه چیزهایی باعث میشود که رفاقتها از بین برود. خیلی وقتها ما خبر داریم که یک رابطه مالی ناسالم باعث میشود بهترین دوستیها و شراکتها از هم پاشیده شود. پس بنابراین کنگره ۶۰ این مسائل را پر رنگ میکند و در قالب حرمت بیان میکند. من یاد دارم در شعبه قم به خاطر ۱۰ هزار تومان سفر دو نفر خراب شد و خود کشی کرد. البته این خود کشی نافرجام بود و به خیر گذشت. ساختار کنگره ۶۰ همان طور که در قوانین خوانده میشود پیشرو آن الله است یعنی خداوند در تمام حالات ما حاضر است و قرار است در دادگاه خداوند جواب پس بدهیم و همین کفایت میکند. بنابر این هر خطا و هر حرکت کوچک را باید نگاه کنیم و ببینیم که نتیجه آن و آثار آن چه است.
بخش دوم دستور جلسه
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145949_201(1).jpg)
بخش دوم دستور جلسه یک سال رهایی احمد مرزبان محترم است. من ابتدا پیام احمد را بخوانم و توضیح بدهم. احمد عزیز ما برای خدمت و آموزش پا به حیات نهادهایم نخست آموزش، سپس خدمت درست انجام بدهیم در این راه وقت بسیار لازم است. من سه بار باز کردم کتاب را و دقیقاً خطابههایی که باز شد با اسم استاد سردار شروع شد. احمد روزهای اولی که وارد کنگره شد از همان اول مصمم بود. از اول تصمیم خودش را برای درمان گرفته بود و میدانست که چی میخواهد حال درست یا غلط. تخریبهایی که احمد داشت از نظر سیستم جسمی خیلی دچار تخریب نبود ولی سیستم جهان بینی و آموزشیاش واقعاً از دید من جای ترمیم داشت. احمد از روزهای اول با شرایط خیلی بد آمد خیلی مصمم آمد بدون غیبت حضور پیدا میکرد. هرکاری که میخواستیم انجام میداد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145943_126(1).jpg)
به قدری گوش به فرمان بود که دچار بیماری کرونا شده بود و تماس گرفت بعد از عذر خواهی زیاد گفت که قرص برای من تجویز کردهاند آیا من استفاده کنم یا نه با توجه به اینکه من شربت او تی مصرف میکنم که من با آقای خدامی تماس گرفتم وایشان گفتند که نه نیاز نیست همان شربت او تی کفایت میکند. به هر حال این نشان میهد که یک رهجو چقدر حرف یک راهنما برایش اهمیت دارد که در لحظات سخت هم دقت میکند و به حرف راهنما خودش گوش میدهد. سفر کرد و احمد با ورودش در کنگره ۶۰ باعث شد یک خانواده به آرامش برسد و بعداز مدتی همسفرایشان اضافه شدند. پدرشان به عنوان مسافر وارد شعبه شدند و ادامه مسیر میدهند. آرزوی موفقیت میکنم برای احمد و دیگر مسافران شعبه. مثل احمد سفر کنند و خدمت کنند و به آرامش و صلح برسند. شال نارنجی و انواع شالهای رنگی در کنگره را تجربه کنند و انشالله که همه ما برای خدمت آمدیم واین خدمت، خدمتی است به خلق منظور استاد سردار همان عبادت است. و اگر بخواهم توضیح آخر را بدهم که دراین راه وقت بسیار لازم است یعنی اینکه ما هیچوقت نباید عجله کنیم و باید بدانیم که یواش یواش اتفاق در ما رقم میخورد. و به این معنا نیست که تا آب زیر پوستمان افتاد فکر کنیم همه راه را رفتهایم. انشالله همه ما در کنگره ۶۰ بتوانیم بمانیم و خدمت بکنیم. من تبریک میگویم به پدر احمد آقا، آقا مجتبی عزیز که یکی از خدمتگزاران خوب شعبه است همچنین به راهنمای همسفرشان و به برادرشان هم تبریک میگویم. احمد در سفر اول همیشه ساعت یک و نیم شعبه بود و چون خیلی زود میآمد مرزبانان کلید را به احمد داده بودند که به شعبه بیاید. برایش آرزو میکنم که در ادامه در کنگره بماند و همه ما که اینجا هستیم تمام گره هامون اینجا باز میشود.احمد عزیز خانواده محترمشان و آقای مهندس را تشویق کنید.
اعلام سفر مسافر احمد
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145929_999(1).jpg)
آخرین آنتی ایکس ریتالین، هرویین، شیشه. روش درمان دی اس تی داروی درمان شربت اوتی، مدت سفر اول ده ماه و بیست و یک روز، رهایی سیزده ماه و شش روز، در ادامه سفر سیگار، مدت سفر یازده ماه و پنج روز، رهایی یازده ماه و شش روز، راهنما ایجنت محترم، ورزش در کنگره والیبال تنیس.
آرزوی مسافر احمد
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145925_634(2).jpg)
آرزو میکنم که کنگره ۶۰ جهانی بشود و همه انسانها به واسطه کنگرهای شدن به صلح و آرامش برسند.
آرزوی همسفر مونا
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145923_893(1).jpg)
آرزو میکنم تمام سفر اولیهایی که میروند تهران وبر میگردند با حال خوب برگردند.
آرزوی همسفر مینا
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145921_145(1).jpg)
من تنها آرزویی که دارم این است که این راه برای همه باز بشود و همه بیایند و بتوانند از این محیط استفاده بکنند و درمان بشوند.
مشارکتها
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145907_559.jpg)
سلام دوستان احمد هستم یک مسافر
اول اینکه خدارا شکر میکنم که یک مصرفکننده شدم که به واسطه مصرف مواد با کنگره آشنا شدم تا بتوانم با آموزشهای کنگره این حس وحال را تجربه کنم. تشکر میکنم از اساتید آقای مهندس، آقای مهندس، دیدهبانان محترم، راهنماهای عزیز، راهنمای خودم، ایجنت محترم شعبه، تمام مرزبانان وتمام کسانی که برای رسیدن من به این لحظه زحمت کشیدند. کنگره سیستمی است که مسیر رسیدن ما به حال خوش را نشان میدهد. تمام مسیر را به ما نشان میدهد، برای ما راهنما قرار داده است. مسیری است که خیلی ساده است و یک سری قوانین و حرمتها دارد که اگر اینها را رعایت کنیم و به حرف راهنما گوش بدهیم و فرمانبردار باشیم به آن رهایی میرسیم. کنگره چیزهایی ازمن گرفت و چیزهایی به من داد که من فکرش را نمیکردم یک روز بتوانم از این چیزها جدا بشوم. یکی از این موارد عصبانیت من بود که واقعاً زبانزد خاص و عام بود. ولی به لطف آقای مهندس و آموزشهای کنگره و تلاش خودم توانستم به درمان برسم. کنگره جایی است که از زمانی که درب وارد میشوی آموزش میبینی باید تشنه حال خوب و آموزش باشی و به کنگره بیایی تا بتوانی به آن چیزهایی که میخواهی برسی. مرسی که به صحبتهای من گوش دادید.
سلام دوستان مهدیه هستم همسفر(راهنمای همسفر)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145910_149(1).jpg)
بسیار خوشحالم که امروز از فضل و کرامت خداوند منان در اینجا هستیم. به عنوان رهایی یک جوان از درد، از ناراحتی امروز را در اینجا جشن میگیریم. باشد که راهی باشد برای عزیزانی که هنوز در بیرون دنبال راه میگردند. خداوند صراط مستقیم را نشانت داده است بعداز آن دیگر نمیتوانی از خدا سؤال کنی چرا؟ خداوند راه برای تو باز کرده بعد آن نمیتوانی بگویی که چقدر مشکل است. مبادا کم بیاوری، مبادا نیروهای شیطانی بر فکر تو غلبه کنند. منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قوت است و به شکر اندرش مزید نعمت. عزیزان این است زندگی، ما اینگونه باید زندگی کنیم. من در اینجا این روز بسیار زیبا را ابتدا به احمد آقای عزیز و به همسفر گرامیشان و همینطور به همسر محترمشان تبریک میگویم. تبریک میگویم به راهنمای محترمشان و به تمام مسئولان رده بالا،آقای مهندس، آنی بزرگ که اگر فردی مثل آقای مهندس الان هست از وجود و تلاشهای خانم آنی بزرگ میباشد. همسفران نگویند ما که مواد نکشیدیم درست است ولی درد و غمش را چشیدهایم. انشالله که موفق باشید و به تمام مرزبانان، ایجنتها، دیدهبانان و به همه خدمتگزاران کنگره تبریک میگویم. سپاس گزارم از اینکه به من فرصت صحبت دادید متشکرم.
سلام دوستان مینا هستم یک همسفر
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145906_162(1).jpg)
من ابتدا خداوند را شاکرم که چنین لحظه ای را تجربه میکنم و امیدوارم حضورم دراین جایگاه بارها و بارها تکرار بشود . و سپاسگزاری می کنم از راهنمای مسافرم آقای محمد بهروز که خیلی زحمت کشیدند که مسافرم به درمان کامل رسید. تشکر می کنم از راهنمای خودم خانم مهدیه عزیز در صدر از جناب آقای مهندس و خانم آنی بزرگ تشکر می کنم و تمام کسانی که در نمایندگی دلیجان با کلامی،با قدمی،با قلمی تلاش کردند که مسافران ما به درمان برسند از همه تشکر می کنم . امید وارم یک روزی همه مسافران و همسفران به حال خوش برسیم .خاطره ای از احمد آقا می خواهم بگویم که پدرش بعداز مدتی گفتند که احمد مشکل اعتیاد پیدا کرده است . ویک روز ماشین احمد را در فلان خانه دیدم وبا کلی اصرار به آن مکان رفتم بعداز کلی زنگ زدن درب را باز نکردند بعداز یک ساعت و نیم تصمیم گرفتم که به پلیس تماس بگیرم بعداز مدتی احمد را بیرون فرستادند ومن در آن لحظه سیلی به احمد زدم. از احمد اینجا عذر خواهی می کنم . خدارا شکر میکنم و یک تشکر ویژه میکنم از همسرش که همسفر واقعی احمد ایشان بودند خواهش میکنم ایشان را تشویق کنید.
سلام دوستان مونا هستم همسفر احمد
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145913_343(1).jpg)
اگر بخواهم در مورد احمد حرفی بزنم احمد اصلاً من را اذیت نکرد و همیشه احترام من را داشت. ولی نقطه تحمل احمد خیلی پایین بود. منزل ما در آپارتمان بود یک روز که احمد تازه از سر کار آمده بود سر و صدای همسایه باعث عصبانیت احمد شد چاقویی از آشپزخانه برداشت و رفت سمت درب خانه همسایه و درب خانه را شکست. اگر ماشینی از احمد سبقت میگرفت نمیتوانست طاقت بیاورد و باید حتماً تلافی میکرد. ولی خدارا شکر به قدری نقطه تحملش بالا رفته است که اصلاً هیچ کاری به سرو صدای همسایه ندارد و خیلی راحت استراحت میکند. خدارو شکر که با کنگره آشنا شدم وخدارا شکر که با یک مصرفکننده ازدواج کردم و توانستم به کنگره بیایم و آموزش ببینم. اگر در مورد احمد بخواهم بگویم احمد وادی چهاردهم است.امیدوارم شال راهنمایی احمد را ببینم و از راهنمایایشان آقا محمد بهروز تشکر میکنم و ازهمه ایجنت، مرزبانان، راهنمای خودم خانم مریم خیلی زیاد تشکر میکنم ممنون از وقت مشارکت.
در ادامه...
رهایی جونز راهنما مسافر محمد(به راهنمایی راهنما مسافر محمد)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240623_145938_814.jpg)
تایپ: مسافر جواد (لژیون دوم)
عکس و ارسال خبر: مرزبان خبری
نمایندگی دلیجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
240