حال خوش واقعی چیزی است که حال ما را خوب کند

سلام دوستان آتنا هستم همسفر

همیشه در برهه‌های مختلفی از زندگی‌ام با خود درگیر معنای درستِ پیدا کردن حال خوش بودم که با خواندن کتاب حال شما چطور است؟ بسیاری از گره‌های ذهنی‌ام باز گردید به همین منظور مطلب (دلنوشته) پیش رو برداشت شخصی من از این کتاب می‌باشد.

تعریف حال خوش داشتن، و این‌که چگونه می‌شود به این حال خوش نزدیک و نزدیک‌تر گردید. قطعاً تمامی ما انسان‌ها در طی دوره‌های مختلفی از زندگی‌مان دنبال هدف یا مقصودی بوده‌ایم، اما زمانی‌که به آن هدف رسیده‌ایم احساس می‌نماییم از آن قضیه راضی و خشنود نیستیم  و به آن هدف نرسیده‌ایم به همین علت هدف خود را تغییر می‌دهیم و این قضیه‌ای است که بسیار در زندگی افراد اتفاق می‌افتد، تنها نکته‌ای که در این‌جا تغییر نمی‌نماید حقیقت است و حقیقت آن چیزی است که از قبل بوده، هست و خواهد بود. به عنوان مثال اگر فردی بخواهد انسانی موجّه و درستکار گردد باید به این درک و آگاهی برسد که راستگویی یک هدف نیست بلکه ابزار و وسیله‌ای برای قرار گرفتن در آسایش است، صفاتی همانند: دوست داشتن، ریا و... همانند گیاهی است که ما آن‌ها را رشد می‌دهیم، تا زمانی‌که بزرگ گردند، پس خود ما رفتار و کردارها را انتخاب نمی‌کنیم بلکه رفتار و کردارهای ما است‌ که ما را انتخاب می‌نمایند و بر مبنای انتخاب خود روشی را در زندگی پیش می‌گیریم و آن روش ما را مجبور به انجام کردار درست یا غلط می‌نمایند. در رابطه با حال خوش، همه‌ی ما به دنبال حال خوش واقعی هستیم و برای رسیدن به آن مسیرها و کارهای مختلفی به صورت‌های مختلفی از قبیل: مالی، معنوی و.‌‌.. پرداخت می‌نماییم و هر چه بیشتر تلاش می‌نماییم مشاهده می‌کنیم، نزدیک نمی‌شویم که هیچ، بلکه دورتر و دورتر گردیده‌ایم، همانند دوران کودکی که، علاقه بسیاری به بزرگ شدن داشته‌ایم، زمانی‌که به بزرگ‌سالی می‌رسیم می‌بینیم باز هم به آن چیزی‌‌‌ که در کودکی در رابطه با بزرگ‌سالی فکر می‌کردیم نرسیده‌ایم و به آن حال خوش دست پیدا نکرده‌ایم و مجدد نیز دنبال راه و موضوع جدید می‌گردیم، یا مصرف کنندگان مواد مخدر که در ابتدای اعتیاد بر این باور هستند که مصرف مواد مخدر به نوعی رسیدن به حال خوش است در صورتی‌که در اثر استفاده مداوم به حال خوش که نمی‌رسند هیچ، بلکه بر حسب نیاز بدنی مجبور به مصرف همیشگی می‌گردند، پس در این‌جا متوجه می‌شویم که تعریف ما از حال خوش از پایه غلط بوده است، حال خوش واقعی چیزی است که حال ما را خوب کند به شرط آن‌که حال هیچ‌کس حتی خودمان را خراب ننماییم و بعد از گذشت زمان از آن کار پشیمان نگردیم و به حق و حقوق دیگران تجاوز ننماییم. در زندگی ما هدف این نیست که به چیزی دل بستگی نداشته باشیم، خیر بلکه باید برای موفقیت مالی، خانواده، جایگاه و حال خوش واقعی تلاش نموده تا به آن برسیم، هم‌چنین باید بدانیم زندگی همیشه به یک صورت آرام و یکنواخت نیست بلکه زندگی پر از تلاطم و با موج‌های زیادی همراه است مهم این است که ما در جهت انسان‌‌تر بودن خود تلاش نماییم و در مسیر ارزش‌ها حرکت نماییم تا به مرور زمان با تمرین و ممارست در جهت صراط مستقیم ثابت قدم گردیم و خود را درگیر حواشی زندگی ننماییم و برای رسیدن به این حال خوش مهم‌ترین اصل، ابتدا باید دل و قلب خود را صاف و زلال نماییم؛ اول: پالایش دل با تفکر و اندیشه، دوم: پالایش دل با گفتار، سوم: پالایش دل با کردار و رفتارهایمان است تا به انسانیت نزدیک و نزدیک‌تر گردیم.
نتیجه‌گیری پایانی برای رسیدن به حال خوش: اول شناخت درون خود، اگر درون خود را بشناسیم انسان و انسانیت را نیز خواهیم شناخت، هر زمان انسان بودن را شناختیم می‌توانیم به شناخت خداوند برسیم و آن زمان است که به حال خوش واقعی خواهیم رسید.

سلام دوستان زهرا هستم همسفر علی

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی‌ست.
با این جمله شروع می‌نمایم «صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است».
انسان می تواند صفات خود را تغییر دهد به شرط اینکه حس خود را تزکیه کند و اولین قدم برای تزکیه‌ حس، تفکر است.
مسافر من سال‌ها اسیر اعتیاد بودند و حال خراب ایشان باعث شده بود چندین بار از راه‌های مختلف ترک نمایند، اما متأسفانه با حال خراب‌تر دوباره به اعتیاد روی می آوردند ده سال پیش با معرفی دوستان‌شان وارد کنگره‌۶۰ شدند، اما به قوانین کنگره۶۰ توجه نمی‌کردند و زمان زیادی نمی‌گذشت که به سمت اعتیاد برمی‌گشتند با اینکه می‌دیدند اخلاق، رفتار و‌ تغییرات در کار و زندگی برای ایشان بهتر شده است؛ اما از استرس ترک مواد، دوباره روی به اعتیاد می‌آورد، روزهایی شده بود که از اعتیاد خسته می‌شدند اما از ترک هم ترس داشتند، چندین بار سفر کردند اما زود ناامید می‌شدند اما این بار جدی تصمیم گرفتند و خیلی با قدرت وارد این سفر زیبا شدند و با همراهی من هم به حال خوب رسیدیم و الان در واقع یک سال است که با حضور به موقع و بدون غیبت در جلسات و تجربه دو سال دنوری و شرکت در جلسات سردار ذره ذره به حال خوش رسیدند و با خدمت کردن در کنگره۶۰ روزهای خوبی را سپری می‌نماییم.
این حال خوب را برای همه‌ی مسافران و همسفران آرزو می‌نمایم.
از خداوند، از آقای مهندس دژاکام، همچنین از راهنمای عزیزم که زحمات زیادی برای من کشیدند و از دوستان عزیزم که همواره یار من درسختی‌ها بودند تشکر می‌نمایم.
 
ویراستار متن: همسفر نغمه رهجوی راهنما همسفر ناهید(لژیون یازدهم )

نویسنده مطلب و‌ ویراستاری: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) 

ارسال مطلب: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)

همسفران نمایندگی بنیان مشهد