حرمت ها باید رعایت شود تا به خواسته هایمان برسیم

جلسه اول از دوره بیستم و یکم کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت، با استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر یزدان و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «حرمت کنگره 60، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است» شنبه 2 تیر 1403 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان مجتبی هستم مسافر
در هستی به‌غیراز حیوانات و گیاهان و... 8 میلیارد انسان زندگی می‌کند. 8 میلیارد خواسته مختلف در این هستی شکل می‌گیرد و هرکس یک تفکری دارد. خداوند چگونه انسان‌ها را به خواسته‌هایشان می‌رساند؟ چگونه انسان‌ها به خواسته‌هایشان می‌رسند؟ من خودم یک نفر هستم و تو ذهنم هزاران خواسته وجود دارد، حالا تصور کنید 8 میلیارد انسان این‌گونه هستند. در کنگره آموزش می‌بینیم که خداوند یک قوانین و حرمت‌هایی دارد که ما انسان‌ها باید طبق آن، قوانین را رعایت کنیم تا به اهداف و خواسته‌هایمان ذره‌ذره برسیم. این‌گونه نیست که هرکسی هر طور که دوست داشته باشد زندگی کند و به خواسته‌هایش برسد. یکسری قوانین و حرمت‌ها توسط ادیان، کتاب‌ها و پیامبران آمده است که ما باید آن‌ها را اجرا نماییم. خارج شدن از این قوانین و حرمت‌ها انسان را به سمت تاریکی‌ها هدایت می‌کند. یعنی اگر انسانی حرمت و قوانین را زیر پا بگذارد، ذره‌ذره به سمت تاریکی‌ها می‌رود. برای مثال قوانین و حرمت‌ها می‌گفت که به مواد مخدر نزدیک نشوید ولی ما فکر می‌کردیم که با مصرف مواد می‌توانیم بهتر کارکنیم و می‌توانیم آدم بهتری باشیم. حالا الگوی کوچک‌تری در کنگره اجرا می‌شود. من اگر می‌خواهم به رهایی و حال خوب برسم باید قوانین و حرمت کنگره را رعایت کنم. حرمت را نگهبان دو بار در جلسه قرائت می‌کند. در قرآن کریم آمده است که باید این حرمت‌ها را رعایت کنیم تا به آرامش و آسایش با تعادل کامل برسیم. ما در کنگره اجازه نداریم تاکسی را سرزنش کنیم. در کتاب خواندم که اگر شخص فاسقی برای شما خبری آورد سریع حکم صادر نکنید چون ممکن است آن صحبت‌ها، شخص را نابود کند. شخص فاسق کسی است که از فرمان خداوند سرپیچی کرده است. در کتاب آسمانی خداوند می‌فرمایند که این حرمت‌ها باعث می‌شود تا ما به یکدیگر نزدیک بشویم. مسافر مثل بندباز می‌ماند کسی که می‌خواهد بندبازی کند باید تعادل خودش را حفظ کند. اگر چوبی که در دست دارد یک طرف آن سنگین‌تر باشد تعادلش به هم می‌ریزد و به زمین می‌خورد. یعنی سفر اول و دوم این‌قدر ظریف و حساس هستند.

سخنان راهنمای مسافر محمدرضا
محمدرضا مرزبان نمایندگی است. به محمدرضا، گروه مرزبانان و ایجنت نمایندگی تبریک می‌گویم. محمدرضا در اوایل سفر سی دی نمی‌نوشت و همسفرش این کار را انجام می‌داد. زمانی که متوجه شدم به او گفتم که خودت باید بنویسی و چون سال‌ها چیزی ننوشته بود برایش سخت بود اما بعد از تلاش زیاد خودش می‌نوشت.
سخنان مسافر محمدرضا
خدا را شکر می‌کنم که به این جایگاه رسیدم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم. از تمام خدمتگزاران نمایندگی تشکر می‌کنم. من زمانی که مصرف می‌کردم هیچ برنامه‌ای روی اصول نبود و همیشه به بن‌بست می‌خوردم. در حرم، خادم امام رضا بودم و باید دو ساعت نگهبانی می‌دادم و خدمت می‌کردم اما همیشه به خاطر مصرف مواد فقط ده دقیقه بودم و بعد به دنبال مواد می‌رفتم. کنگره واقعاً مکانی شفابخش است و باید قدردان آقای مهندس باشیم. من هرگز فکر نمی‌کردم تا به رهایی برسم اما با کمک، راهنمای خوبم آقا مجتبی به این جایگاه رسیدم و ازشون تشکر می‌کنم.

عکاس: مسافر محمود لژیون 14 و مرزبان خبری مسافر محمد

تایپ و ارسال کننده: مسافر محمود لژیون 14