در ابتدای سیدی اشاره به اضافهوزن و مصرف سیگار شد که باعث افت سیستم ایمنی بدن و همچنین سکته قلبی میشوند، در کشورهایی که مصرف سیگار و الکل همزمان باهم باشند میانگین عمر ۴۵ الی ۵۰ سال است و اما در کنگره ما یاد میگیریم که چگونه به این مسائل توجه کنیم و بکار ببندیم تا زندگی بهتری داشته باشیم.
و اما موضوع اصلی و مهمی که در داستان حضرت موسی مطرح شد؛ خواستههای نفس بود؛ یعنی قدرت اصلی درخواستهها است.
در این داستان برای رسیدن به هدف یا به عبارتی خواستهها دو الگو مطرح شد؛ یکی الگوی فرعون بود که به هر قیمتی میخواست به خواستهاش برسد و دیگری الگوی خداوند بود که با کمترین کنش و تخریب عمل میکند؛ بنابراین روش رسیدن به خواستهها خیلی مهم است، برای مثال شما یک قرص میخورید که سردردتان خوب شود، ولی چند مریضی دیگر هم میگیرید؛ زیرا خواسته درست بوده؛ ولی روش درست نبوده است؛ چون این روش فرعون است و روشی اهریمنی و همه چیز را نابود میکند تا به خواستهاش برسد.
پس خواستهها بهجای خود مهم هستند؛ ولی روش رسیدن به خواستهها مهمتر هستند. خداوند در این داستان میفرماید: کسی که برای رسیدن به خواستهاش از هر روشی استفاده کند، تبهکار است؛ یعنی کسی که تباهی و خرابی به وجود میآورد و غرور و تکبر باعث این کار میشود که برای عبور از این قضیه باید تکبر از بین برود. در ادامه به حضرت موسی میفرماید که برود با زبان خوش با فرعون صحبت کند؛ یعنی خداوند در اینجا میخواهد باز به فرعون فرصت دهد که برگردد و این مطلب نشان از رحمانیت خداوند دارد. حضرت موسی میرود و میخواهد که او را هدایت کند که هم قومش را نجات بدهد و هم فرعون رستگار شود؛ بنابراین معجزاتی را نشان میدهد که جادوگران ایمان میآورند؛ ولی باز فرعون نمیپذیرد وایمان نمیآورد؛ چون نمیتوانست از خواسته خودش بگذرد؛ چون در این صورت دیگر قدرتی نداشت. مسئله جادو در کلامالله مطرح شده است؛ یعنی یک چیزی وجود دارد و اینطور نیست که وجود نداشته باشد؛ زیرا نیروهای منفی و شیطانی همواره وجود دارند؛ ولی مسئله مهمتر اینکه جادو روی القا اثر میکند؛ یعنی خودش مستقیم کاری را انجام نمیدهد و روی ذهن انسان القا میکند و او را آماده میکند تا وارد یک افکار منفی شود. البته جادو به انسان اثر نمیکند مگر به اذن الهی، تا اینکه انجام شود و انسان به مرحله خلوص برسد. وقتی خداوند عذابهایی را برای این قوم نازل کرد و به فرمان خدا دریا شکافته شد و قوم موسی بهسلامت از دریا عبور کردند و سپس دریا بسته شد و فرعون و قومش نتوانستند و غرق شدند، این مطلب نشانگر این موضوع مهم است که داستانهای قرآن واقعی هستند و در زندگی ما جاری هستند و یک صور پنهانی هم دارند و این میتواند دریای علم باشد؛ به این صورت کسانی که در اسارت هستند بهواسطه دانشی که کسب میکنند، میتوانند از اسارت آزاد شوند و همینطور در مسئله اعتیاد بعد از اینکه علم اعتیاد شکافته شد افرادی که اعتیاد داشتند از بند اعتياد خارج شدند، ولی افرادی که از روشهای نادرست وارد شدند از بین رفتند. پس درنهایت اگر علم باشد انسان میتواند از بند آزاد باشد.
و اما داستان وارد مرحله دوم میشود؛ قوم بنیاسرائیل که از تاریکی خارج شدند و میخواستند که مثل انسانهای آزاد زندگی کنند و این در حالی بود که حضرت موسی میرود که برای آنها فرامین زندگیکردن را بیاورد؛ ولی در این فاصله این قوم دوباره به تاریکی برمیگردند، و میخواهند خواسته خودشان را دنبال کنند. در اینجا نکتهای که وجود دارد این است انسان وقتی تاریکی را انتخاب میکند، هیچکس حتی پیامبر هم نمیتواند برای او کاری انجام بدهد. این قوم میخواستند از طریق حضرت موسی به خواستههای خود برسند برای همین به او نزدیک شدند و درنهایت گمراه شدند، اما پیامبر به دنبال اجرای فرامین خداوند بود و رستگار شد.
بنابراین، عزت و بزرگی نزد خداوند است و اگر میخواهید به خواسته خود برسید باید به خداوند نزدیک شوید و فرامین او را اجرا کنید. درنتیجه قومی که در تاریکی بودند و خداوند بهواسطه حضرت موسی و دانشی که به ایشان میدهد آنها را از شرایط بد خارج میکند، اما وقتیکه دوباره خواسته خودشان را اولویت قرار میدهند و وارد جهان تاریکی میشوند، سقوط میکنند و اینها برای ما درسی است که وقتی از جهان اعتیاد و تاریکی خارج میشویم و وارد روشنایی و سفر دوم میشویم باید این قسمت دوم را هم با تلاش و دانش تکمیل کنیم؛ چون این داستانها و خروج انسان از تاریکی و دوباره برگشتن به تاریکیها همیشه جاری هستند و اگر ما درست حرکت کنیم به جایی میرسیم که دیگر تلاشهایمان سخت و دشوار نیست؛ بلکه لذتبخش هم میشود.
نگارش و تایپ: همسفر کبری، راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
ویرایش: همسفر ناهید، راهنما همسفر زهرا (لژیون پنجم)
تنظیم و ارسال: همسفر فرشته (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
189