English Version
English

جشن چهاردهمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر بهمن سبحانی

جشن چهاردهمین سال رهایی  راهنمای محترم مسافر بهمن سبحانی

جلسه چهارم از دوره چهلم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ستارخان ویژه همسفران و مسافران به استادی راهنمای محترم مسافر مجتبی، نگهبانی مسافر فریدون و دبیری همسفر امیر، با دستور جلسه «حرمت کنگره 60 و چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است» شنبه 2 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند را شاکرم بار دیگر لیاقت پیدا کردم تا در نمایندگی ستارخان حضور داشته باشم. دستور جلسه امروز در مورد حرمت کنگره 60 است. همه ما می دانیم وقتی کلمه حرمت بکار می رود باید با دقت و توجه بیشتری به موضوع نگاه کنیم و حواس جمع تری داشته باشیم. در کنگره 60 خیلی از حرمت ها به مرور زمان به وجود آمده است؛ مثلا در بخش دوم حرمت در مورد مواظبت از لوازم شخصی صحبت می شود که هر شخصی باید مواظب لوازم شخصی خودش باشد. وقتی حرمت های کنگره 60 را می خوانیم باید متوجه این موضوع باشیم که کنگره مخالفتی با اینکه هر شخص وضع مالی خوبی داشته باشد و یا همسر مناسبی برایش پیدا شود ندارد یا سایر موارد دیگر؛ بلکه باید بدانیم هر فردی اگر می خواهد به درمان و تعادل برسد باید حرمت ها را رعایت کند. شاید کسانی باشند که مدت زیادی مثلا 10 سال از رهایی شان می گذرد و رفت و آمد خانوادگی دارند یا در کارهایی با هم مشارکت هم داشته باشند، این قضیه بسیار فرق می کند با کسی که در سفر اول است یا تازه وارد سفر دوم شده است.این افراد حتی اگر به مشکل هم بخورند بسیار کم از این موضوع لطمه می خورند ولی سفر اولی حتی اگر با کسی که مدت زیادی هست در کنگوره حضور دارد ارتباط بگیرد باز هم متضرر خواهد شد.

کسی که قصد ازدواج دارد و با این دیدگاه همسر از کنگره انتخاب می کند که او عقاید همسویی با او دارد وقتی وارد زندگی می شوند به مشکل بر می خورند. وقتی کسی در سفر اول ارتباط خانوادگی با راهنما برقرار می کند بعد از مدت کمی احترام بین راهنما و رهجو خود به خود از بین می رود و فرد دیگر نمی تواند مطلبی را جذب کند و بعد از مدتی از کنگره دور می شود. من به عنوان راهنما این مطلب را فهمیده ام مراوده مالی در کنگره منجر به حال بد در شخص می شود و فرد را از ادامه سفر باز می دارد.

من خیلی کلی در مورد این موضوع صحبت کردم و بپردازم به بهمن عزیز که چهاردهمین سال رهایی اش است. اول از همه این رهایی را خدمت ایشان و راهنمایشان آقا مهرداد  و همینطور تمام اعضای شعبه ستارخان تبریک می گویم. ایشان بسیار لژیون خوب و پرباری داشت و رهجوهای خدمتگزار و مفیدی  تحویل کنگره داد. بهمن کسی بود که در آن زمان در شعبه حافظ مرزبان بود و وقتی این نمایندگی با استاد معین ادغام شد به سرعت پیوند محبت را با سایرین برقرار کرد. این عزیزان با حرکت کردن و زحمت بسیار در شکل دادن به این نمایندگی که در حال حاضر در آن حضور دارید نقش موثری داشتند. آقای سبحانی جز معدود افرادی بود که با کسی به مشکل برنخورد. مدتی هم ایجنت بود و خیلی لطف خداوند باید شامل فرد شود که هم خدمتگزار باشد هم خدمت کند. امیدوارم هر کجا حضور دارد سلامت و تندرست باشد و برای خودش و خانواده اش آرزوی سلامتی می کنم. از اینکه به صحبت های من توجه کردید ممنونم.

در ادامه جشن چهاردهمین سال رهایی مسافر بهمن برگزار گردید:

اعلام سفر مسافر:
سلام دوستان بهمن هستم یک مسافر. آنتی ایکس تریاک، مدت سفر ۱۶ ماه،راهنما آقای مهرداد رزاقی، رهایی از بند مواد ۱۴ سال، رهایی از سیگار ۱۰ سال به راهنمایی آقای رامین سعادت جو.

آرزوی مسافر:
امیدوارم عزیزانی که سفر ناموفقی داشته اند و بعد از گذشت چند سال به رهایی نرسیده اند به درمان و تعادل برسند.

سخنان مسافر:
خیلی خوشحال هستم که یکبار دیگر در بین شما عزیزان حضور دارم. شاید یک روز فکرش را هم نمی کردم که حتی ۱۴ ساعت بخواهم مواد  نزنم، اما امروز ۱۴ سال است که مواد مخدر مصرف نکرده ام. همه ی ما این حال خوب و این رهایی و درمان قطعی اعتیاد را مدیون جناب مهندس دژاکام هستیم. من دو راهنما داشتم، آقا حامد و آقا مهرداد عزیز، که همیشه قدر دان این دو عزیز هستم و هیچوقت محبت های ایشان را فراموش نمی کنم. اگر بخواهم از معجزات کنگره برایتان بگویم، همین بس که از یک شعبه ی پنجاه متری ۲۴۸ نفر رهایی و سفر دومی بیرون آمد، که این افراد سنگ بنای همین شعبه و شعب دیگر را تشکیل دادند. و دلیلش همان سنگ بنایی بود که با محبت و زحمت عزیزانی مثل آقای رامین سعادت جو، آقا سروش، آقای مجید باغستانی، آقای حمید زینالی و خیلی از اساتید دیگر، پایه گذاری و هدایت شد. دلیل اینکه می گویند کنگره مکان مقدس و امنی می باشد همین حضور افراد، با حس خوب و اعمال مقدس و نیک می باشد. ما حتی اگر در بدترین حالت خودمان هم باشیم، موقع حضور در کنگره روی خوشمان را بهم نشان می دهیم و سعی می کنیم بی منت به یکدیگر کمک کنیم و این ارزشمند است. یک واقعیتی را بگویم؛ روزی که لژیون را تحویل دادم تا مدتی احساس خلاء می کردم. کم کم داشتم به این قضیه عادت می کردم که آقای رضا ترابخانی با من تماس گرفتند و گفتند که اگر مایل هستی جهت خدمت در کلینیک محدوده غرب تهران به عنوان راهنما حضور داشته باش و این باعث شد که من به نحوی در کنگره خدمتگزار باقی بمانم. یک نکته مهم هم بگویم از تجربه ی خودم برای افراد تازه وارد، کنگره بهترین و تنها راه درمان است، و اگر خواسته داشته باشیم مطمئنا به حال خوب و درمان قطعی  می رسیم. در آخر از همه ی عزیزانی که در جشن بنده شرکت کردند تشکر می کنم، از آقای مجتبی دهقانی عزیز و آقای رامین سعادت جو به طور ویژه تشکر می کنم که تشریف آوردند. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

تایپ و عکس: مسافر شهاب
بارگذاری: مسافر میلاد
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .