با تمام وجود، تمام مشکلات و سختیهای زندگی و تمام درسهایی که گرفتم، تمام این تجربهها امروز من را ساخت و امروز به مقایسه دیروزم که با فرزندانم چقدر در تنهایی گذراندیم.
وقتی به تجربیاتم نگاه میکنم، دوست دارم برگردم و همه را پاک کنم، انگار اصلاً وجود ندارند، چطور این همه سیاهی و ظلمت را تاب آوردم و خداوند چه انسانهایی را سر راهم قرار داد، هر کدام من را تا یک مسیری آوردند، درست مثل تاتی تاتی راه رفتن بچهها، از مشکلات من را رد کردند.
خدایا پیامبران همیشه بوده و هستند تا پیام تو را به بندگانت برسانند و هدایت کنند، چطور توانستیم نگرشمان را تغییر بدهیم؟
چه خوب است که امروز توانستیم بیبهانه شاد باشیم، از هر بهانهای شادی بیافرینیم و از طرفی دلیل شاد بودن دیگران باشیم و به واقعیت زندگی دلمان را گرم کنیم و نور امید باشیم.
خدا را برای این روزگار شیرین سپاسگزارم، زمانی آنقدر این زندگی برای من استرس و ترس داشت، حال بعد از رهایی همسرم توانستیم به نور و آگاهی برسیم و دود و افیون که از زندگیمان پاک شده است و از آن بیتعادلی به این آرامش برسیم. خدایا شکرت که امروز سهممان مطالعه شده است نه چالش و حاشیه، خدایا شکرت که من را دراین مسیر هدایت میکنی.
نویسنده: همسفر شیرین رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
رابط خبری:همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نیره (لژیون هفتم)
ارسال :همسفر راحله رهجوی راهنما همسفر مبینا( لژیون ششم )
وبلاگ همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
85