جلسه یازدهم از دوره دوم لژیون آموزشی کنگره ۶۰ لژیون بوئینزهرا؛با استادی مسافر مهدی ونگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر رامین با دستور جلسه ( کتاب ۶۰ درجه زیر صفرو تصاویر آن) جمعه 1 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۷:۴۵ صبح آغاز به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_082558(2).jpg)
به نام قدرت مطلق الله سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم مسافر، از آقا رضا ممنونم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه خدمت کنم. اگر راستش را بخواهید برای جلسه امروز کمی غافلگیر شدم ولی این خیلی هم خوب است. دستور جلسه امروز وادی چهارم است که عبارت است از «در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن» در وادیهای گذشته بیشتر در مورد تفکر صحبت میکردیم. در وادی اول که میگوید با تفکر ساختارها آغاز میشود، بدون تفکر آنچه هست روبهزوال است و وادی دوم و سوم که بیشتر به تفکر و اندیشیدن تأکید میکند. اما در وادی چهارم اصل حرف این است که بار مسئولیت کارهای ما به عهده خودمان است و در مسئله اعتیاد هم همینطور است.
شاید روزهای اولی که مواد مصرف میکردیم به این موضوع فکر نمیکردیم روزی از خودمان سؤال کنیم مسئول این اوضاع نا به سامان چه کسی است؟ چه اتفاقی افتاد که ما به این نقطه رسیدیم؟ وقتی خداوند انسان رو خلق کرد و همانطور که در کتاب ادموند و هلیا نیز مطالعه کردهاید، در مقایسه با سایر موجودات قدرت اختیاررا داد. اختیار به انسان اجازه میداد که در انتخاب راهش مختار باشد. اینکه امکان انجام کاری را داشته باشد ولی برای انجام دادنش کاملاً صاحباختیار باشد. در آموزههای مذهبی هم به دو راه خیر و شر اشارهشده است. راههایی که در مقابل ما وجود دارد میتواند راه پندار و گفتار و کردار راستین و سالم و صلحآمیز و راه دیگر، فسق و فجور و دروغ و کژی و زشتی و پلیدی باشد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_080824(2).jpg)
در این وادی به قبول کردن بار مسئولیت کارهایمان تأکید شده است مرا به یاد دیالوگی در فیلم امام علی (ع) انداخت، آنجا که معاویه از وزیر زیرک خود برای فرار از بار مسئولیت مشاوره خواست و او در جواب گفت: به منبر برو و به مردم بگو دعا کنند و همهچیز را به گردن خدا بینداز. شاید این خواست خدا بوده است. این نشان میدهد که معاویه در امور حکومتداری نمیخواست مسئولیت کارهای خود را به عهده بگیرد. گاهی کارهایی را انجام میدهیم و در ادامه در گوشهای مینشینیم و دست به دعا برمیداریم که خدایا تو کارهای مرا ردیفکن. اگر بخواهم مثالی در این مورد بزنم میتوان به شخصی که بیماری دچار بیماری شده است و به پزشک مراجعه نمیکند و میخواهد با خوابیدن در رختخواب خوب شود. بهجای اینکه با مراجعه به پزشک و انجام آزمایش و خوردن دارو به درمان بیماری خود بپردازد، میخواهد با دعا و راز و نیاز به بیماری خود غلبه کند و از خدا میخواهد همهچیز را خودش درست کند. چنین چیزی امکانپذیر نیست. در صورتی میتواند این کارها مؤثر باشد که ما در مسیر درمان باشیم. یعنی باید حرف پزشک را گوش کنیم و داروهای تجویزشده را استفاده کنیم و در ادامه دعا هم بکنیم و از خدا بخواهیم در مسیر درمان به ما کمک کند و مطمئناً خداوند در این راه به ما کمک خواهد کرد.
بعضی از ما تصورمان از خداوند، تصور افسانه ایست که با دست کشیدن به چراغ جادو غولی از آن خارج شود و هر آنچه ما به او دستور میدهیم انجام دهد. این برای خدا امکانپذیر است که هر کاری را انجام بدهد پس مسئولیت ما چه میشود.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_092234(1).jpg)
برای شناخت خداوند بهتر است ابتدا خودمان را بشناسیم. اگر بتوانیم با ابعاد وجودی خود بهتر آشنا شویم قطعاً به شناخت خداوند نزدیک شدهایم یا حداقل در مسیر شناخت خالق قرارگرفتهایم. نکته بعدی که در این وادی به آن اشارهشده است، هسته وجودی انسان است که شامل صور آشکار و صور پنهان است صور آشکار، اندامهایی مثل دستوپا و چشم و ... یا حواس پنجگانه هستند که قابلرؤیت یا حس کردن میباشند. صور پنهان که خیلی هم با آن آشنا نیستیم میتواند شامل حس، عقل، آرشیو، ذهن و حواس پنجگانهای که در خارج از وجود ما میباشد. مثالی که به فرض در مورد حواس میتوان به آن اشاره کرد این است برای همه ما ممکن است پیش بیاید که در خوابجایی باشیم، چیزی بخوریم یا صدایی بشنویم که این نشان میدهد ما خارج از وجود خود حواس دیگری هم داریم.
موضوع بعدی که در این وادی به آن پرداختهشده است نفس است. نفس عبارت است از تعیین موجودیت در ظاهر و باطن که درهرصورت خودش را نشان میدهد. نفس دارای مراتبی است که شامل نفس اماره، لوامه و مطمئنه میباشد. بالاترین مرتبه نفس در حیوانات میتواند پایینترین مرتبه در انسان باشد. فرض کنید که موجودی مثل گوسفند بخواهد از یونجه همسایه صاحب خود چرا کند، به این موضوع فکر نخواهد کرد که ممکنه است اجازه این کار را نداشته باشد و درواقع غریزه به او امر میکند و او نیز بدون تفکر این کار را انجام میدهد و اصلاً هم با این موضوع مشکلی ندارد. در مورد بعضی از انسانها هم همینطور است که ممکن است از آنها کار ضد ارزشی سر بزند و اصلاً ناراحت نشوند. مرتبه بعدی در نفس، نفس سرزنش کننده یا لوامه است. ما در این مرحله وضعیت بهتری داریم. این بدان معنی است که به سمت دانایی پیش رفته و اگر کار ناشایستی از ما سر بزند دچار عذاب وجدان میشویم. در مرتبه بعدی نفس مطمئنه وجود دارد که کسانی در موضوعی یا بهصورت کلی به این مرتبه دست پیدا میکنند در ظاهر و باطن خود کار غیرمعقول و غیرمنطقی از آنها سر نمیزند. اگر پیامبران و ائمه و انسانهای بزرگ را در نظر بگیرید، میبینید که دچار خطا و اشتباه نمیشوند و این به خاطر این است که در مرتبه نفس مطمئنه، شخص در ظاهر و باطن کار غیرمعقولی انجام نمیدهد. در حوزه اعتیاد کسانی که در گنگره 60 به درمان میرسند هم میتوان گفت به مرحله نفس مطمئنه رسیده و درواقع احساس بینیازی نسبت به مواد دارند و پرونده مواد مخدر برای این افراد برای همیشه بسته خواهد شد.
در پایان اگر بخواهم عرایضم را جمعبندی کنم ما باید مسئولیت حیات و کارهای خود را بپذیریم و سعی و کوشش لازم برای رسیدن به اهدافمان رابه انجام برسانیم و مطمئن باشیم که قدرت مطلق در این مسیر ما را یاری خواهد داد.
![](/EditorFiles/Image/photo12134310717(1).jpg)
لژیون بویین زهرا
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_110901.jpg)
فعالیت های ورزشی
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_095006.jpg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_095516.jpg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240621_094549.jpg)
- تعداد بازدید از این مطلب :
128