انسان در کنگره دوباره متولد می‌شود

سیزدهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اردبیل، به استادی راهنمای محترم مسافر بهزاد، نگهبانی مرزبان محترم مسافر مقصود و دبیری موقت مسافر میلاد با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی من» پنج‌شنبه 31 خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

جناب مهندس در سی دی وادی چهارم می فرماید: وقتی حالمان خوب نیست وقتی صلح و آرامش نداریم به  این دلیل است که، درست ارتباط برقرار نمی‌کنیم، به درستی با مشکلات برخورد نمی‌کنیم؛ با طبیعت با هستی خوب ارتباط برقرار نمی‌کنیم، حتی افراد خانواده ارتباط خوبی باهم ندارند و حتی با خدا، درخواست ما از خدا معقول نیست؛ به این دلیل است ک حالمان خوب نمی‌شود.
برای مثال: من نوعی هشت سال مواد مصرف کردم سه سال اول خوشگذرانی بود و به درمان فکر نمی‌کردم ولی پنج سال آن فقط دم بساط بودم موادمو مصرف می‌کردم و می‌گفتم :خدایا یه کاری بکن من از دست این مواد راحت بشوم ببینید چقد در تاریکی، چقد جاهل بودم ،در حال مصرف مواد و هیچ حرکتی انجام نمی‌دادم بعد از خدا می‌خواستم مواد من را ترک بدهد؛ یا خیلی از دعاهایی که ما می‌کنیم  مثلا بدهکار هستیم به خدا می‌گوییم خدایا کمکم کن من بدهیم را بدهم، این یعنی حماقت یعنی عین نادانی.

در کتاب عشق وادی چهاردهم جناب مهندس می گویند: خداوند خود عشقِ وهمه‌ی نعمت های خودش را برای بندگانش آفریده است حتی به همه ی مخلوقات گفته: به این انسان سجده کنید؛چرا؟چون به انسان اختیار داده شده است. ما وقتی می‌توانیم از خداوند درخواست کمک بکنیم که در حرکت باشیم، این اولین قدم است، وقتی من کاری کردم  قبول بکنم که این کار را خودم کردم ؛ اگر غیر از این باشد  یعنی: من تسلیم  شدم یعنی من ناتوانم یعنی من نمی‌توانم انجامش بدم دنبال کسی هستم که مسئولیت من را بپزیرد .خداوند زمانی به آدم کمک می‌کند که انسان مسئولیت کار خود را گردن بگیرد و قبول بکند که درگیر بیماری اعتیاد شده است و بخدا توکل می‌کند و خودش درستش می‌کند با راه درست؛ راه کنگره 60 باز است یکی سفر می‌کند حالش خوب است دیگری حالش خوب نیست آیا درست سفر می‌کند که حالت خوب نیست؟ مسئولیتش با خودت است. در نتیجه این وادی به من می‌گوید: «من باید تلاش بکنم  و اشتباه خود را بپذیرم ، تلاش بکنم این چیزی که لایقش هستم بهش برسم، من لایق بهترین ها هستم، حق دارم در آرامش باشم، من نمی‌توانم این خوشی را از خانوادم ،فرزندم،همسرم بگیرم من ۱۰ سال ۱۵ سال مصرف کننده بودم، پس باید قبول کرده حرکت بکنم و خداوند نیز در این راه مرا یاری خواهد کرد.

تولد اولین سال رهایی مسافر رحیم

سخنان استاد در مورد مسافر:

خب تولد رحیم است رحیم، بسیار مسئولیت پذیر است، در اطراف رحیم آدمای محرک زیاد بودند رحیم چشم و گوشش را بست مثلا به رحیم می گفتند: ول کن برو موادتو بکش اینقد سن داری، در سن تو کسی ترک نمی‌کند ؛رحیم چون هدفش را می‌دید،خیلیا اذیتش کردند خیلیا حرفای منفی بهش زدند ولی رحیم تو کارش محکم بود شاید خیلیا می گفتند رحیم یکی دو جلسه میاید و میرود ولی رحیم آمد ماند رهایی سیگارشم گرفت و خدمت می‌کند، چون میداند کنگره چه به رحیم داده است، من در ابتدا به جناب مهندس دژاکام،ایجنت محترم، خودش و خانواده‌اش تبریک می‌گویم، امیدوارم در مراحل زندگی موفق باشد.

اعلام سفر مسافر:

تخریب 20 سال آخرین آنتی‌ایکس؛ شیره خوراکی، 11 ماه 6 روز سفر کردم به روش DST با داروی OT درمان شدم،  راهنمای محترم آقا بهزاد، ورزش تنیس روی میز، رهایی 1 سال 10 روز ؛ در ادامه سفر  نیکوتین رهایی  10 ماه و 10 روز.

آرزوی مسافر:

آرزو می‌کنم که در شهر پارس آباد بتوانیم شعبه‌ای احداث بکنیم.

سخنان مسافر:

خدای خود را شکر می‌کنم که اجازه ورود من به کنگره 60 صادر شد تا بتوانم به درمان اعتیاد برسم، من مدیون جناب آقای مهندس، راهنمای عزیزم و همه‌ی کسانی هستم که در این راه به من کمک کردند، من بعد از رهایی فهمیدم زندگی چیست و من باید در چه مسیری باشم، امیدوارم بتوانم در کنگره 60 خدمت بکنم، من از راه دوری می‌آمد اما چون خواستار درمان بودم در این راه ماندم، این مکان، مکان مقدسی است من اینجا خودم را شناختم امیدوارم بتوانم خدای خود را نیز بشناسم.

تایپ متن: مسافر ایمان (لژیون دوم) مسافر یاشار (لژیون اول)
تهیه و ارسال گزارش: مسافر یاشار (لژیون اول)