اصل و نقطه ثقل، خود من هستم

ششمین جلسه از دوره شانزدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاشمر به استادی راهنما مسافر مجید، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه «وادی چهارم و تاثیر آن روی» روز پنجشنبه 31 خرداد ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر.
از نگهبان جلسه حسین آقا تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته (وادی چهارم و تاثیر آن روی من) است.
جلسه امروز شامل دو بخش است. بخش اول دستور جلسه هفتگی می باشد و در ادامه؛ جشن تولد اولین سال رهایی مسافر حمید مسئول سایت نمایندگی کاشمر می باشد و انشاالله با کمک و همکاری شما بتوانیم جلسه پربار و پرانرژی و سر زنده ای داشته باشیم.
اما در مورد دستور جلسه وادی چهارم و تاثیر آن روی من، درباره این وادی آقای مهندس خیلی بهتر و علمی تر از ما در سه سی دی صحبت کردند، من می خواهم در مورد قسمت دوم آن یعنی «تاثیر آن روی من» صحبت کنم.
همه ما در سفر اول سی دی های وادی چهارم را نوشتیم، در لژیون ها کار کردیم و راهنمایان محترم قطعا و یقینا این موضوع را تبیین کردند که داستان چه است و مسئولیت سپردن به خداوند و سلب مسئولیت از خود یعنی چه؟
اما من می خواهم یک مقدار دایره این مسئولیت را بازتر کنم چون احساس می کنم پیامی که این وادی برای من دارد و تاثیری که بر من می گذارد یک مقدار بیشتر است.
این وادی در مورد حد و مرز مسئولیت من نسبت به امور زندگی خودم، نسبت به خداوند و بر عکس مسئولیت خداوند نسبت به من به زیباترین شکل ممکن توضیح داده شده است.
من فکر می کنم دایره ی این علم و آگاهی و آموزش مقداری بیشتر است مخصوصا برای ما که در دورانی از زندگی خودمان از مسیر خارج شدیم و مسیر را گم کردیم و به طرف ظلمت و تاریکی ها رفتیم و الان مقداری راه برای ما روشن شده و ممکن است بعضی از ما نسبت به جامعه، خانواده و همسفرمان طلب کار باشیم. 

ممکن است در ما این گونه باشد که یک اشتباهی کردیم و مسیری را رفتیم و الان تصمیم گرفتیم برگردیم، ممکن است که این حس به سراغ ما هم بیاید که چون من در مسیر صراط مسقیم قرار گرفته ام پس تمام کائنات و عالم و آدم باید بیایند و در خدمت من باشند و از من حمایت کنند، این حس مخربی است.
من گاهی اوقات می بینم بعضی از مسافران از همسفر خود طلبکار هستند که چرا بیدارم نکردید؟ چرا به من تذکر ندادید؟ چرا لباسم را اتو نکردید؟ و ... این خیلی بد است.
تاثیری که وادی چهارم باید روی من بگذارد این است که من باید مسئولیت خودم را بپذیرم. ممکن است در مقطعی از زندگی ام اشتباهی کردم و از مسیر خارج شدم حالا اگر می خواهم در مسیر درست حرکت کنم باید مسئولیت تمام اشتباهات خود را بپذیرم و از هیچ کس طلب کار نباشم.
در مورد خانواده ام باید این را بپذیرم که من حق آن ها را ضایع کرده ام و باید به صورت مضاعف هم به آن ها خدمت رسانی کنم به دلیل این که مقصر اصلی خودم بودم و تمام مسئولیت روی دوش من است.
به اعتقاد من این یکی از راهکارهای وادی چهارم این است که تک تک ما باید حد و مرز مسئولیت خود را با خدای خود، با جامعه، در محیط خانواده، در محیط آموزشی و همچنین حد و مرز و مسئولیت نسبت به مرزبان، راهنما، کلینیک را بدانیم.
درست است که در قرآن می فرماید: تمام امور خود را به خداوند واگذار کنید ولی همان طور که در سی دی است اصل و نقطه ثقل، خود من هستم.
من خودم باید بخواهم و در جهت درست و اصلی  حرکت کنم و حتما باید به خداوند هم توکل داشته باشم، زمانی که به این درک و آگاهی رسیدم یقینا نیروهای الهی به صورت الهامات به من یاری خواهند رساند.
زمانی که به تعادل نسبی و یک درک درستی می رسیم قطعا در این مسیر؛ کائنات، خداوند یا همان قدرت مطلق به زیباترین شکل ممکن وظیفه و رسالت خود را برای همه ما انجام خواهند داد.
متشکرم که سکوت کردید و به صحبت های من گوش دادید.
در ادامه جشن تولد یک سال رهایی مسافر حمید برگزار گردید:
سلام دوستان رقیه هستم همسفر حسن.
خداوند را شاکر هستم که این حس زیبا را تجربه می‌کنم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند و تولد یک سال رهایی آقای حمید و خانم نجمه را تبریک می‌گویم.
انسان باید تمام مسئولیت‌های خود را بپذیرد و خودش مشکلات را حل کند و مسئولیت خود را به شخص دیگری واگذار نکند.
خانم نجمه از اول که وارد لژیون شدند بدون غیبت و به صورت مستمر حضور داشتند، تلاش کردند و به حال خوش رسیدند و جزء خدمتگزاران سایت می‌باشند.
خانم نجمه خیلی پر انرژی هستند و همیشه مسافرشان را حمایت می‌کنند. خداوند می‌گوید: برای ورود به مسیر صراط‌ مستقیم باید تزکیه و پالایش را از خودمان شروع کنیم.
خانم نجمه در صورآشکار همیشه در شعبه حضور دارند و خدمت می‌کنند و در صورپنهان هم تغییرات زیادی داشته‌اند، برای ایشان بهترین‌ها را از خداوند می‌خواهم و انشالله آزاد مردی‌‌شان را جشن بگیریم.
سلام دوستان نجمه هستم همسفر حمید.
در ابتدا و در رأس همه از آقای مهندس و خانواده ایشان و همین طور از آقای مجید راهنمای درمان و آقای میثم راهنمای سیگار مسافرم و خانم رقیه عزیز تشکر ویژه دارم.
از همه خدمتگزاران کنگره در قسمت سایت که به قول آقای مجید چراغ خاموش خدمت می‌کنند و دیده نمی‌شوند. هر جشن و هر رهایی که می‌باشد آن‌ها متوجه نمی‌شنوند و فقط مشغول تایپ و عکاسی هستند و از ایجنت، مرزبانان و راهنمایان عزیز و نیز از تازه واردین تشکر می‌کنم.
از مسافرم تشکر ویژه دارم تولد یک سال رهایی اش را تبریک می‌گویم و همین‌طور که خودش گفت با تولد چهل و چهار سالگی او مصادف شده است.
خیلی خوشحالم، شاید جشن تولدهای زیادی برای مسافرم گرفتیم ولی اولین بار می‌باشد که در حضور بیش از چهارصد یا پانصد نفر این روز را جشن می‌گیریم، برای همه شما آرزوی بهترین ها را دارم، امیدوارم و خواستارم که بهترین ها را تجربه کنید.

عکاس: مسافرحسن لژیون ششم راهنما مسافر میثم
تایپ و ویراستار: مسافر علی لژیون یکم راهنما مسافر احمد
ارسال خبر: مسافر حمید لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
مرزبان: کشیک مسافرمحسن