جلسه سیزدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی راهنما مسافر هادی و نگهبانی مسافر یاسر و دبیری مسافر حمید با دستورجلسه "وادی چهارم و تاثیر آن روی من (در مسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن)" روز پنجشنبه مورخ ۳۱ خردادماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b0_%db%b1%db%b8%db%b2%db%b4%db%b1%db%b4.jpg)
سخنان استاد:
ابتدا خداوند را شاکر و سپاسگزارم که نفس کشیدن را به من هدیه داد و از آقای مهندس، ایجنت محترم و گروه مرزبانی که اجازه دادند در این جایگاه آموزش ببینم و خدمت کنم، صمیمانه تشکر میکنم.
همچنین به ایجنت همسفران خانم حائری برای پیمان بستن تبریک میگویم.
درمان اعتیاد بر سه ضلع استوار است که برای رهایی فرد، باید جسم، روان و جهانبینی او به تعادل برسند. اگر انسان را به یک درخت تشبیه کنیم، ریشه درخت نماد جهانبینی، تنه آن نماد جسم و میوه آن نماد روان یا همان خلقوخو خواهد بود.
جهانبینی دیدگاه ما نسبت به مسائل است. باید بررسی کنیم که دیدگاه ما چگونه است. اگر دیدگاه ما منفی باشد، دچار آشفتگی، اضطراب و مشکلات بسیاری خواهیم شد. آرامش نسبی ما وابسته به دیدگاه ماست. نوشتن سیدی، مشارکت و وادیها دیدگاه ما را نسبت به مسائل مختلف تغییر میدهند.
کتاب ۱۴ وادی، نقطه آغاز این تغییر است. وادی اول که تفکر نام دارد، وادی دوم که امید و ناامیدی را به ما میآموزد و وادی سوم که به ما میگوید فقط به خودمان فکر کنیم، گامهای اولیه این مسیر هستند.
وادی چهارم به ما میآموزد که در مسائل حیاتی، سپردن به خدا به معنای سلب مسئولیت از خودمان است.
مسئولیت هر کاری را باید به عهده بگیریم. بسیاری از گرفتاریها و استرسهای ما به دلیل عدم پذیرش مسئولیت و اشتباه گرفتن آن با گرفتار شدن است.
پذیرش مسئولیت به معنای گرفتار شدن نیست. ما بسیاری از مسئولیتها را به درستی انجام میدهیم. اگر فردی در خانواده مسئولیتی را به عهده نگیرد، آن خانواده دچار تلاطم و مشکلاتی خواهد شد. مثلاً اگر مرد بگوید من مسئولیتی ندارم و زن هم همینطور، پس مسئولیت گردن چه کسی میافتد؟ گردن بچه. یا اگر مادر خانواده تمام مسئولیتها را به عهده بگیرد چه اتفاقی میافتد؟
مادر خانه که روزی شاداب و سرزنده بود، دچار اضطراب و استرسهای زیادی میشود و همینطور مرد.
وادی چهارم به ما کمک میکند که حد و مرز خودمان را بشناسیم.
اگر در کنگره ۶۰ سفر اولی هستم باید حد و مرز خود را بشناسم و اگر راهنما هستم نیز همینطور.
اگر ما حد و مرز خود را بشناسیم و مسئولیتمان را بپذیریم، بسیاری از مشکلات حل میشود. بار کسی را دیگری به دوش نمیکشد. یعنی قرار نیست دارو یا حتی همسفر، راهنمای یک مسافر را تهیه کند. این مسئولیت به عهده سفر اولی است. سفر اولی باید جمعهها به پارک بیاید. این مسئولیتی است که بر عهده اوست. لذا به محض ورود به کنگره ۶۰، راهنمایان تازهوارد این مسئولیتها را ابلاغ میکنند و اگر اینها را قبول کردی "بسمالله" باید بیایی، اما اگر مسئولیت را قبول نکنی به مشکل خواهی خورد.
اگر مسئولیتهایی که کنگره ۶۰ برای ما تعریف کرده انجام دهیم به حال خوش میرسیم و اگر انجام ندهیم به حال خوش نمیرسیم. هیچکس بار دیگری را به دوش نمیکشد.
نزدیکان انسان هم تا حدودی میتوانند همراهی کنند، اما در نهایت این خود ما هستیم که باید مسئولیت کار خود را بپذیریم. اگر این مسئولیت را بپذیریم و به نحو احسن انجام دهیم، به نتیجه مطلوب میرسیم و کلی به جلو حرکت کردهایم.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b2%db%b0_%db%b1%db%b7%db%b4%db%b3%db%b1%db%b1.jpg)
تهیه و تنظیم: گروه وبلاگنویسان مسافران محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
188