همسفر مریم از لژیون چهارم با راهنمایی همسفر اعظم در مورد سیدی هفتگی «موسی ۲» نوشت:
داستان حضرت موسی از جهاتی شبیه زندگی ما است از این بابت که فرعون قوم بنیاسرائیل را تحت سلطهٔ خود داشت و در این جا تاریکی اعتیاد، مصرفکننده را! هر دو نقش بردگی را اجرا میکنند و میخواهند هرطورشده نجات پیدا کنند، اگر دقت کنیم هر داستان یک اوج و یک فرود دارد و وقتی قهرمانها در اوج داستان قرار میگیرند میبینیم که قهرمان کجا رشد میکند کجا از خواستههای خود میگذرد و یا باعث به تحققبخشیدن خواستههای مثبت دیگران میشود، قدرت اصلی در داستانها خواستهها هستند.
برای رسیدن به خواستهها دو الگو داریم یا مثل فرعون که برای رسیدن به خواستههای خود همه را نابود میکند و برایش مهم نیست که به دیگران آسیب میزند و الگوی دیگری خداوند است که برای نجات و آموزش قومی بدون آسیبزدن به کسی بهوسیله پیامبران، معلمان، محققان و... آموزشها را به انسانها منتقل میکند. روش رسیدن به خواستهها خیلی مهم و اساسی است. اگر کسی بتواند برای رسیدن به خواستههای خود بدون آسیبزدن و از راه درست تلاش کند به آرامش میرسد.
در داستان حضرت موسی، تکبر فرعون بود که باعث میشد خود را از بقیه متمایز بداند. این متد اشتباه باعث میشود راه را اشتباه برویم فرعون تکبر داشت درحالیکه پیامبران خود را هم سطح مردم میدانستند. در این داستان به وجود جادو و نیروهای منفی اشاره شده است که واقعاً وجود دارند و از طریق القای روی ذهن انسان اثر میکند. شکافته شدن دریا همان رسیدن به علم و دانش است زمانی که دریا شکافته شد مردم بنیاسرائیل از دست فرعون نجات پیدا کردند که مثل همین پیداشدن علم نجات از اعتیاد برای مصرفکنندگان است. هر کس بخواهد راه اشتباهی را انتخاب کند خدا هم نمیتواند او را نجات دهد. انتخاب مسیر روشنایی و یا تاریکی به انتخاب خود انسان است.
ویرایش متن و ارسال مطلب: همسفر مرضیه، رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی خیام نیشابور
- تعداد بازدید از این مطلب :
258