پنجمین جلسه از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی لویی پاستور با استادی مسافر میلاد، نگهبانی مسافر علیرضا و دبیری مسافر امیر با دستور جلسه «وادی چهارم (در مسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن) و تأثیر آن روی من» در روز چهارشنبه ۳۰ خردادماه ۱۴۰۳ در ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240619-WA0012.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میگویم که یکبار دیگر به من این توفیق داده شد تا در کنگره حضور پیدا کنم و خدا را شاکر هستم که توانستم جایگاه استادی را تجربه نمایم. دستور جلسه امروز وادی چهارم است «در مسائل حیاتی به خداوند سپردن یعنی سلب مسئولیت از خویشتن»
من زمانی که به کنگره آمدم یاد گرفتم که باید مسئولیت کارهایی را که به من سپرده میشود خود بر عهده بگیرم. قبل از کنگره برای من اینگونه بود که فکر میکردم که خانواده همیشه باید حال من را درک کند و اگر حال خانواده خوب باشد حال من خوب میشود و هیچ زمانی پذیرش مسئولیت کارهای خودم را بر عهده نمیگرفتم.
با اولین مشکلی که در زندگی من پیش آمد وارد جهان اعتیاد شدم برای فرار از مشکلاتی که برای من به وجود آمده بود. کنگره دقیقاً مثل یک آینه عمل میکند و خود من را به خودم نشان داد و به من گفت: که باید مسئولیت کارهای خودت را بر عهده بگیری تا بتوانی از یک مبدأ به یک مقصد حرکت کنی و دوباره بتوانی حال خوب را به دست بیاوری.
![](/EditorFiles/Image/IMG-20240619-WA0005.jpg)
اولین مسئولیتی هم که به انسان داده میشود این است که باید نظم را در زندگی خود به وجود آورد، باید سر موقع در جلسات حضور پیدا کنی، باید پیراهن سفید بپوشی، باید طبق برنامه دفترچه عمل کنی تا بتوانی از آن تاریکی که در آن فرورفتهای بیرون بیایی و حال خوش را تجربه کنی و با انتخابهایی که من مسافر در سفرم انجام میدهم و با برداشتی که از مسائل دارم میتوانم از یک مبدأ به یک مقصد مشخص حرکت کنم.
در اوایل سفر برداشت من اینگونه بود که چون میخواهم درمان شوم باید همهچیز برای من مهیا باشد و اگر مشکلی به وجود میآید همگان باید من را درک کنند و اگر مشکلی برایم به وجود میآید آنها مشکل را حل کنند.
ولی در کنگره یاد گرفتم که انسان باید به سلاح علم و آگاهی مجهز باشد و باید آموزشهایی را که میگیرد اجرایی کند و همین مسئولیتپذیری است که باعث میشود من مسافر از خواب گران بیدار شوم و بتوانم درست سفر کنم و من برای اینکه انسانی بشوم که تاکنون نبودهام باید راهی را بروم که تاکنون نرفتهام.
تایپ: مسافر علی (لژیون پانزدهم)
عکس: مسافر مسلم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: مسافر میثم (لژیون دوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
101