جلسه هشتم از دوره شانزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی ویژه همسفران نمایندگی پاکدشت روزهای سه‌شنبه با دستور جلسه "وادی چهارم و تأثیر آن روی من" با استادی راهنما تازه واردین همسفر شیرین، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر فریبا در تاریخ ۲۹ خردادماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که توانستم بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم از خانم نگهبان، مرزبانان و ایجنت محترم سپاسگزارم که این خدمت را به من واگذار کردند تا آموزش بگیرم. هر بار این جایگاه را تجربه می‌کنم گویی بار اولم است و برایم لذت بسیار دارد.
درباره دستور جلسه وادی چهارم؛ تیتر وادی چهارم می‌گوید: در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویشتن. خوب این تیتر به معنا است؟ کل این وادی می‌خواهد به ما بگوید که کلیه مسئولیت‌هایمان را باید خودمان بر عهده بگیریم از وادی اول تا سوم که وادی تفکر بود آقا مهندس می‌خواستند ما را متوجه این مسئله کنند که ما مسئولیت‌های خودمان را بر عهده بگیریم و به وادی چهارم که می‌رسند می‌خواهند به ما یاد دهند که ما جایگاه و مسئولیت خودمان و قدرت مطلق را بشناسیم، مشخص کنیم و مرزبندی نماییم. بعضی از انسان‌ها هستند که خیلی راحت وظیفه و مسئولیت خودشان را بر عهده خداوند و قدرت مطلق می‌اندازند و با حرکت‌های نمادین یا عرفانی گوشه‌ای می‌نشینند و خیلی راحت می‌گویند که خداوندا من این مشکلم را به تو می‌سپارم چون تو دانا و توانایی تو حکیمی تو بخشنده‌ای و بعضی از انسان‌ها فکر می‌کنند که هر مشکلی برای آن‌ها پیش آمد خداوند باید بلافاصله و همان لحظه مشکل‌شان را حل کند مثلاً یک پولی را قرض گرفته‌اند و نمی‌توانند آن را پرداخت کنند گویی منتظر ایستاده تا خداوند درِ گنجینه خودش را باز کند و سریع آن قرض را پرداخت نماید؛ بنابراین ما باید بدانیم که خداوند و نیروهای مافوق فرمانبردار ما نیستند که ما از صبح تا شب به آن‌ها برنامه و دستور دهیم که این کار را انجام دهند و این کار را انجام ندهند. حالا شاید سؤال پیش بیاید که دعا و راز و نیاز چه می‌شود؟ ما وقتی مشکلی داریم مثلاً همین اعتیاد مسافران‌مان خودش یک مشکل بزرگ بود که به خداوند می‌گفتیم: خدایا این مشکل ما را برطرف کن، کمک کن تا مسافرم خوب شود و به درمان برسد خوب درست است دعا و راز و نیاز خیلی خوب است؛ اما این دعا زمانی مؤثر واقع می‌شود که ما در مسیر آن هدف قدم برداریم و تلاش کنیم اگر خداوند و نیروهای مافوق ببینند که ما تلاش‌مان را در آن مسیر و هدف انجام می‌دهیم آن‌ها هم به ما کمک خواهند کرد؛ ولی شرطش این است که مسیری که ما می‌رویم مسیر ارزش‌ها، صراط مستقیم و عقلانی باشد اگر ما غیر از این فکر کنیم خداوند را نشناخته‌ایم حالا خداوند را چگونه می‌توانیم بشناسیم؟ اینکه اول خودمان را بشناسیم زیرا ما مخلوق و ساخته خداوند هستیم.
آقا مهندس در این وادی برای شناخت بهتر ما انسان‌ها از خودمان، موضوع هسته را مطرح کردند و این موضوع را شکافتند. هسته جسم انسان به دو صورت است: یکی هسته جسم در صور آشکار و یکی در صور پنهان انسان
هسته جسم انسان دو نوع است یکی صور پنهان و دیگری صور آشکار، صور آشکار انسان همان جسم فیزیکی است که مربوط به کالبد درونی ما می‌شود و قابل حس و لمس و قابل رویت است بطوریکه ما می‌توانیم آن را ببینیم مثل: دست، پا، قلب، سر و چیزهایی که به چشم می‌آید؛ حتی کوچک‌ترین عضو بدن انسان که سلول نام دارد هم جزو صور آشکار است همین سلول که آقا مهندس عرض می‌کنند خودش به تنهایی یک شهر بزرگ و پیچیده است که ما در شناخت آن عاجز و ناتوان هستیم؛ اما صور پنهان که اجزای آن روح، نفس، عقل، و آرشیو است برای ما قابل رویت نمی‌باشد.
در سی‌دی وادی چهارم آقا مهندس در مورد نفس صحبت کردند که نفس همان‌طور که همه ما می‌دانیم سه مرحله دارد نفس اماره، لوامه و مطمئنه نفس اماره نفسی است که انسان در این مرحله فقط به خواسته‌های خودش فکر می‌کند و هدفش این است که به خواسته‌هایی که دارد برسد و اغلب خواسته‌های نامعقول و غیرمنطقی دارد نفس اماره بین انسان و حیوان مشترک است مثالی هم که آقا مهندس در وادی چهارم زدند این بود که در نفس اماره مثل یک گوسفند که يکجا علفی را می‌بیند اصلاً به این فکر نمی‌کند که این برای چه کسی است، چه کسی این علف را کاشته و آیا من باید بابت این هزینه‌ای بدهم یا نه؛ بنابراین راحت می‌رود درون علفزار و شروع به خوردن علف می‌کند در واقع انسانی هم که در مرحله نفس اماره قرار دارد به همین صورت عمل می‌کند به راحتی دروغ می‌گوید و دزدی می‌کند و اصلأ ناراحت نمی‌شود؛ اما بعد از نفس اماره به نفس لوامه می‌رسیم که نام دیگر آن نفس سرزنش کننده است همان‌طور که از نامش مشخص است در مرحله نفس سرزنش کننده انسان به قدرت تشخیص می‌رسد همان اشتباه را شخص مرتکب می‌شود؛ اما بعد از انجام آن سریع پشیمان می‌شود مثلاً رشوه می‌گیرد دزدی می‌کند؛ ولی پشیمان می‌شود. آقا مهندس می‌فرمایند: انسان موقعی وارد نفس سرزنش کننده می‌شود که به دانایی و آگاهی بالاتری رسیده باشد. وقتی که از نفس اماره و لوامه با تزکیه و پالایش عبور کنیم به نفس مطمئنه می‌رسیم در مرحله نفس مطمئنه همه خواسته‌های انسان معقول می‌باشد و انسان با اطمینان خواسته‌هایش را مطرح می‌کند بطوریکه در تنهایی، خواب و حتی در انظار عمومی فرقی نمی‌کند و خواسته‌هایش معقول است و در پیشگاه خداوند از درجه بالایی برخوردار می‌شود و حتی جایگاهش از جایگاه فرشته‌ها هم بالاتر می‌رود؛ بنابراین خداوند این افراد را به بهشت خاص خودش دعوت می‌کند.
اگر من بخواهم این وادی را جمع‌بندی کنم این وادی می‌خواهد به ما بگوید که ما باید مسئولیت خودمان را خودمان به دوش بگیریم و اینگونه نباشد که اگر برای من مشکلی پیش آمد توقع داشته باشم که دیگران مثل خواهر، مادر و یا حتی همسر من بیاید و مشکل مرا حل کند بلکه باید بدانم که مشکل مشکلی است که خودمان برای خودمان به وجود آورده‌ایم و حتی اگر خودمان هم به وجود نیاورده باشیم این مشکلی است که مشکل ما است و مسئله برای ما پیش آمده و باید خودمان آن را حل کنیم. آقا مهندس می‌گویند: در تجربه‌ای که من شخصاً خودم کسب کرده‌ام مطمئنم که اگر شما در حل مشکلات خودتان قدم بردارید قطعاً نیروهای مافوق نیز به کمک شما خواهند آمد. ممنون و سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش کردید.
تایپ: همسفر شهلا لژیون هفتم
ویراستاری: همسفر یاسمن لژیون دهم
ارسال: همسفر فاطمه مسئول سایت
همسفران نمایندگی پاکدشت
- تعداد بازدید از این مطلب :
127