جشن اولین سال رهایی مرزبان محترم مسافر رضا

سخنان ایجنت محترم مسافر حمید:

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه قرار می گیرم، تولد رضای عزیز را در راس به بنیان کنگره 60 آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان و راهنمایان عزیز مسافر رضا در سفر اول و فرزندان ایشان که تشریف آوردند از صمیم قلب تبریک عرض می کنم، در رابطه با آقا رضای عزیز باید بگویم کسانی که با ایشان در کنگره آشنا شدند و از گذشته شناختی در مورد ایشان نداشتند امروز در رابطه با خاطرات این عزیز از دوستانی که در خارج کنگره با ایشان آشنا بودند شنیدند، زیبایی و لذت و پیامی که در این تولدها نهفته است که در رابطه با این پیام اقای مهندس و دیگر اساتید فرمودند که تولد ها شبیه هم هستند اما در جزئیات بسیار تا بسیار باهم تفاوت دارند به روال کنگره 60 یکسان است؛ شروع جلسات، مشارکت ها و مراسم تولد به یک منوال پیش میرود که صور اشکار است اما در صور پنهان اتفاقات دیگری رغم می خورد؛ انرژی جلسه و حس و حال جلسه کاملا متفاوت است شخصی که به عنوان یک تازه وارد در رهایی ها شرکت می‌کند حس و انرژی هر رهایی برایش متفاوت است و این رهایی ها می‌تواند پیامی باشد برای آن تازه وارد و آن سفر اولی تا در ادامه سفر مستحکم ادامه بدهد.

دستور جلساتی که با تولد ها یکی می‌شود بی ارتباط با شخص نیست قطعا یک سری آموزش هایی برایش دارد و یا یک سری موانعی داشته در آن وادی که از آن ها گذر کرده است و باید برایش یاد آوری شود که چه مشکلاتی را پشت سر گذاشته است و نیاز به مرور آن وادی دارد.

پیامی که در وادی چهارم برای من مسافر دارد این است توقع از دیگران نداشته باشم و از زیر بار مسولیت های خود فرار نکنم بار مسولیت خود را بر دوش دیگران نیندازم و شانه خالی نکنم به هر دلیلی و این وادی این به من میگوید باید مسولیت هایت را بپذیری و کارهایت را به درستی انجام بدهی ولی این اتفاقات زمانی می افتد که من مسافر تغییر کنم و تمام آن ساختار های غلط گذشته را بشکنیم و یک ساختار فکری جدیدی و یک جهان بینی جدیدی جایگزین نمایم تا بتوانیم تغییر کنیم چون با مشکلات قدیمی و آن سطح دانش قدیمی و تفکرات قدیمی قابل حل نخواهد بود چون اگر قابل حل بود در این جایگاه قرار نداشتیم، قدم بعدی تبدیل است که با ورود به کنگره و انتخاب راهنما از یک مصرف کننده به یک مسافر تبدیل شدایم و در ادامه با دریافت آموزش ها وسپری شدن زمان به ترخیص می رسیم و این ترخیص باید در سه ضلع جسم، روان، و جهان بینی اتفاق بی اوفتد رضای عزیز هم از خیلی چیز ها گذشت و از خیلی مسائل عبور کرد و همیشه پایه کار بود در تمام مراحل خدمتی از هیچ کاری کوتاهی نمی کرد و در تمامی مناسبت ها و جشن ها یار و یاور من بود و این ها اتفاق نمی افتد مگر با پیوند عشق و محبت و امیدوارم که جایگاه های خدمتی بالاتر را کسب نماید.

اعلام سفر مرزبان محترم مسافر رضا:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر

تخریب بیش از سی سال، آخرین انتی ایکس مصرفی تریاک کشیدنی، طول سفر اول ده ماه یک روز، ورزش در کنگره شنا، راهنما حمید آقا سیستانی لژیون مرزبانی، رهایی یک سال چهار ماه

آرزوی مرزبان محترم مسافر رضا:

من دو آرزو دارم یکی اینکه فرزندانم مسیر کنگره را ادامه بدهند و دیگری این است این است که تمامی سفر اولی‌ها این جایگاه را کسب کنند و در کنگره ماندگار باشند.

سخنان مرزبان محترم مسافر رضا:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر

خدا را شکر می کنم بابت سلامتی که به من ارزانی داشته است از ایجنت محترم مسافر حمید و راهنمای درمان مسافر مهدی متشکرم که این بستر را برای من محیا نمودند تا به درمان و حال خوش برسم.

مدت سی سال تخریب مواد مخدر را تجربه کردم و نفهمیدم فرزندانم چگونه بزرگ شدند در این سال ها تنها مسیر تردد من از خانه تا باغ بود و هرگز طلوع خورشید را در این مدت ندیده بودم و آدمی بسیار نا متعادل و خشنی بودم و سریع وارد معرکه گیری می شدم اما اکنون سپاسگزار و قدردان خداوند و زحمات شما خدمتگزاران و راهنمایان گرامی هستم و همواره از مساعبت با دوستان سفر اولی و خدمتگزاران در حال کسب آموزش هستم تا از منیت و خود برتر بینی دوری کنم و با اتصال به بند کنگره از پرت شدن به بیرون و ورود به تاریکی جلوگیری کنم و از اعماق وجودم خواستار این هستم که تا آخرین لحظه عمرم خدمتگزار صادقی برای کنگره 60 بمانم.

از اینکه با سکوت زیبایتان به سخنان من گوش دادید از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

تایپ مسافر داوود لژیون سوم

ویرایش مسافر علیرضا لژیون سوم

ارسال خبر مسافر اسماعیل لژیون هفدهم

تایید خبر مسافر صادق

مرزبان خبری مسافر محسن