جلسه سوم از دوره نوزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی زاگرس، با استادی مسافر رضاعلی، نگهبانی مسافراصغر و دبیری مسافرحسن، با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» روز یکشنبه27 خردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز، وادی چهارم است. در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویش. وادیها با تفکر آغاز شدند. در وادی اول گفتیم با تفکر ساختارها شروع میشود و بدون تفکر آنچه هست روبهزوال میرود. جلوتر که میآییم به وادی چهارم میرسیم که بسیار کاربردی است.
من در زمان مصرف، انتظارم از دیگران خیلی بیشتر از انتظار از خودم بود. همراه با مصرف، قیاس و قضاوت هم میکردم که فلانی چقدر پول دارد، چه موقعیت خوبی دارد، عجب ماشین خوبی دارد و من ندارم. فکرم آنقدر ضعیف و آلوده بود که تشخیص نمیدادم آن شخص مسئولیتپذیر بوده، به کار و زندگی اهمیت داده و تلاش کرده است ولی من فقط در قبال تهیه مواد، مسئولیتپذیر بودم. انتظار بیجایی از پدر، مادر، برادر و فرزند داشتم و توقع داشتم وقتی پول مواد ندارم آنها به من کمک کنند.
![](/EditorFiles/Image/photo_2024-06-17_12-50-22.jpg)
وقتی به کنگره آمدم و شروع به آموزش گرفتن کردم، در وادی چهارم متوجه شدم که همانطور که خداوند در قبال من مسئولیت دارد من هم در قبال خداوند مسئولیت دارم. همانگونه که خداوند به من چشم و گوش و دست و پا و امکان حرکت داده است، من هم باید حرکت کرده و برای زندگیام تلاش کنم. نباید با انتظار بیجا از بقیه امکان حرکت را از خود بگیرم. من وقتی قرار است به کنگره بیایم و وسیله نقلیه ندارم، بایستی زودتر از خانه بیرون بیایم تا بهموقع به کلاس برسم، نه اینکه منتظر باشم حتماً باید کسی در خانه بیاید و مرا همراه خود ببرد. باید حرکت کنم و قطعاً خداوند هم در مسیر حرکت به من کمک خواهد کرد.
وقتی مسئولیتپذیر باشیم، در انجام کارها موفق میشویم. من مصرفکننده معمولاً فقط در تهیه مواد حتی در شرایط سخت موفق بودم و درنتیجه خود را لایق بهحساب میآوردم ولی بعد فهمیدم که این اسارت در ظلمت و تاریکی بوده و من مسئولیتی در قبال زندگی و خانواده نداشتهام. احساس مسئولیت در قبال فرزند نداشتم، در قبال سلامت جسم و عقل و اینکه چگونه فکر کنم و چگونه موفق شوم، مسئولیتی نمیپذیرفتم.
فقط دنبال مصرف مواد و کسب لذت از آن بودم و چیز دیگری نمیدیدم تا جایی که اگر فرزند که به دنبال آغوش پدر است، به سمتم میدوید از خود میراندم و متأسفانه این تجربه تلخ را همه ما داریم. خدا را شکر در کنگره فهمیدیم که مسئولیت ناکامی و خوشبختی به عهده خود ما است و برای خواستهها باید تلاش کنیم.
مسئولیت راهنما در قبال رهجو، این است که به او آموزش بدهد، دارو و برنامه بدهد و در کل مسیر را به او نشان دهد. مسئولیت رهجو هم این است که به راهنما گوش دهد، به برنامه عمل کند و دارو را در زمان دقیق خود مصرف کند. رهجویی که یک وعده مصرف دارو را حذف میکند و میخواهد از برنامه جلوتر باشد شکست میخورد.
تایپ گزارش: مسافررضا لژیون 8
عکس: مسافر اصغر مرزبان خبری
بارگزاری و ارسال: مسافر محمد لژیون 8
مسافران نمایندگی زاگرس
- تعداد بازدید از این مطلب :
111