English Version
English

باید مسئولیت ها را بپذیریم

باید مسئولیت ها را بپذیریم

جلسه چهارم از دوره بیست‌وششم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی عطار نیشابوری، پنجشنبه با استادی: مسافر عباس و نگهبانی: مسافر حسن و دبیری: مسافر علی با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من و جشن آزادمردی مسافر محمد» ۱۴۰۳/۳/۳۱ ساعت ۱۶:۳٠ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان عباس هستم مسافر: این جلسه و این سالن و این شعبه‌ی عطار نیشابوری جایی است که به من انرژی می‌دهد. امروز دستور جلسه از دو بخش تشکیل‌شده است. دستور جلسه وادی چهارم هست و بخش دوم جشن آزادمردی محمد عزیز است. دستور جلسه وادی چهارم «در مسائل حیاتی مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن»

این وادی‌ها درواقع می‌خواهند به ما چه بگویند؟ تک‌تک وادی‌ها می‌خواهند راه را به ما نشان بدهند. راه این‌که می‌خواهد انسان را از دوزخ به فردوس برساند و از تاریکی به روشنایی.

 

 

خیلی مواقع انسان تلاش می‌کند که حال خودش را خوب کند ولی نمی‌تواند چون راهش را بلد نیست. در کنگره، این‌طوری نیست. با چهارده وادی و قوانینی که در کنگره هست، شخص می‌تواند بیاید و با سفر، روزبه‌روز حالش بهتر شود و وادی می‌خواهد این را به ما بگوید که انسان با باورهای غلطی که در زندگی خود دارد باید بیاید و شروع کند به سفر تا ذره‌ذره، باورهای غلط تغییر کند و تبدیل شوند به باورهای درست و باوری که دیگر شخص به این تفکر برسد که اگر انسان تفکر بکند آن‌هم تفکر درست، می‌تواند به آن هدف و آرامش برسد.

باورهای درست یعنی این‌که من بدانم انسان بدون هدف پا به این هستی نگذاشته ولی من هدف خود را گم‌ کرده بودم و وادی سوم می‌گوید: باید دانست که هیچ موجودی به‌اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند و باورهای غلطی که داشتم در طول سفر اصلاح بشود و بدانم بی‌هیچ در روی کره زمین نیستم و دیگران راه را به من نشان می‌دهند ولی این خودم هستم که باید مسیر خودم را پیدا کنم و حرکت بکنم تا به هدفم برسم. در وادی چهارم می‌گوید: «لیس الانسان ما سعی» انسان هیچ‌چیزی نیست جز سعی و تلاش خودش، یعنی من باید کلاً طرز تفکرم تغییر بکند و تا زمانی که تغییر نکند آن مسئولیت‌هایی که دارم به گردن دیگران بیندازم و یا گردن خداوند بیندازم، نمی‌توانم به آن هدفم برسم و ما باید این را یاد بگیریم که مسئولیت‌ها همیشه دوطرفه است و وظیفه من چیست؟ این‌که وظایف انسانی خودم را بشناسم و این خودشناسی به این معناست که من از روز ازل خودم را بشناسم و ذره‌ذره تغییر بکنم و بدانم که ذهن آرشیو یا خرد چیست؟! نفس لوامه یا اماره یا مطمئنه چیست؟ انسان باید در کنگره به‌جایی برسد و به آن فرمان عقل برسد که بتواند به آن مصرف نکردن مواد یا همان فرمان عقل برسد یعنی همان مسئولیت‌پذیری، یعنی این‌که هر کاری که من امروز انجام دادم مسئولیتش را خودم بپذیرم.


یک سفر اولی هنگامی‌که وارد سفر دوم خود می‌شود به حال خوب و خوش می‌رسد و آن چیزی را که کاشته است برداشت می‌کند. بذری که کاشته است بذر خدمت بوده است. این خدمت باعث این می‌شود تا آن گره‌هایی که در زندگی‌اش داشته است یکی‌یکی باز شود و می‌تواند به آن حال خوش برسد. ما بایستی همیشه مسئولیت کارهایی را که بر عهده خودمان است را قبول کنیم. این یعنی سلب مسئولیت از خداوند و دیگران. زمانی که به این تفکر و دانایی برسیم قطعاً به حال خوب و درمان و تعادل در کنگره خواهیم رسید.
در ادامه جلسه جشن آزادمردی مسافر محمد برگزار شد.

اعلام سفر:

سلام دوستان محمد هستم مسافر تخریب بیش از ده سال آخرین آنتی ایکس مصرفی 2 و 5 گرم تریاک کشیدنی بوده سفر اولم ۱۰ ماه و ۲۵ روز طول کشید، روش درمان دی اس تی، داروی درمان شربت اوتی، راهنما آقای عباس، ورزش باستانی رهایی ۵ سال و ۵ ماه
آرزو:

آرزو می‌کنم که در مسیر کنگره ماندگار باشم و خدمتگزار خوبی برای خودم و کنگره باشم.

 

سخنان راهنمای مسافر:
سلام دوستان عباس هستم مسافر روز آزادمردی محمد عزیز را به جناب آقای مهندس و خانواده بزرگ کنگره ۶۰ و خانواده و همسفر عزیزش تبریک عرض می‌کنم. خوب محمد عزیز زمانی که آمد وارد لژیون چهارم شعبه عطار نیشابوری شد با این دید که چون در سازمان‌های مردم‌نهاد دیگر رفته بود نسبت به کنگره ایمان و امید نداشت که با سازمان‌های مردم‌نهاد دیگر فرق می‌کند. آمد تا ثابت کند کنگره هم مثل بقیه است ولی کم‌کم به‌مرور زمان، چند تغییر را در درون محمد حس کردم و محمد متوجه شد که کنگره با بقیه فرق می‌کند و ذره‌ذره به آن توانایی و دانایی رسید که می‌تواند در کنگره تک‌تک مشکلاتش را حل بکند. همه انسان‌ها تاریکی را تجربه کرده‌اند و محمد عزیز هم همین‌طور! تاریکی را تجربه کرده بود ولی محمد بیدار شد تا بتواند حال خوب را تجربه کند. خیلی‌ها وارد کنگره می‌شوند ولی همه به آن حال‌خوش رهایی و درمان نمی‌رسند. کسانی به درمان می‌رسند که واقعاً آن عمل صالح را انجام می‌دهند و محمد هم خدمت‌گزار شد تا بتواند به آن رهایی برسد. مهم این بود که محمد خدمتگزار شد و همسفرش هم همراهش بود و وارد سفر دوم شد و توانست به آن مشکلاتش غلبه کند و به آن حال خوبی که با خدمت کردن و سرسپرده بودن به دست آورده بود رسید.

 

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان شکوفه هستم همسفر حمید واقعاً جای خوشحالی دارد که بار دیگر این جایگاه را تجربه کردم و تبریک می‌گویم آزاد مهدی جناب آقای محمد و همسفر عزیزشان را خدمت جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان. خانم انسیه عزیز راه بسیار پرپیچ‌وخمی را طی کرده است تا به این جایگاه رسیده است و عشق و محبتی که در کنگره ۶۰ بین عزیزان برقرار است ما در هیچ جای دنیا نظیرش را نداریم و به همین‌خاطر است که جناب آقای مهندس، وادی عشق را آخرین وادی گذاشته‌اند. این‌که ایجنت‌های عزیز یا مرزبانان یا دیده‌بانان نسبت به مسافران پیگیر هستند و جویای حالشان هستند نشان‌دهنده این است که خداوند متعال چقدر به ما لطف داشته است که این مسیر را برای ما نمایان کرده و این راه را برای ما گذاشته است. از جناب آقای مهندس خیلی متشکرم که این علم را به ما آموزش دادند و انشالله بازهم آزادمردی عزیزان و تولدهای بیشتری را شاهد باشیم. ممنونم از این‌که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

 

 


خلاصه سخنان همسفر:
سلام دوستان انسیه هستم همسفر محمد، در کنگره ۶۰ باید سرسپرده باشیم و پایبند قوانین باشیم تا به آن حال خوش برسیم و من امروز در اینجا که در کنار راهنمای خودم نشستم بسیار افتخار می‌کنم و هرچه بیشتر می‌گذرد در کنگره بسیار بیشتر افتخار می‌کنم به اینکه در کنار چه عزیزی من آموزش‌دیده‌ام و بسیار از آموزش‌های ایشان من بهره‌مند شدم و به خاطر لطفی که به من داشتند بسیار از ایشان متشکر هستم و در کنگره من اگر بتوانم ذره‌ای عملکرد داشته باشم و مثبت کارکرده باشم به خودم می‌بالم ولی هنوز خیلی راه‌ها و کارهای ناتمام دارم و دستور جلسه را که امروز نگاه کردم خیلی وادی خوب و تأثیرگذاری است چون می‌گوید ما هیچ‌وقت نباید سلب مسئولیت بکنیم از خودمان و دادن مسئولیت به خداوند اشتباه است این مصداق خود من بوده است دقیقاً قبل از ورود من به کنگره است و همه آن اتفاقاتی که در زندگی برای من افتاده است، چرا باید رخ بدهد و شاکی بودم از خداوند ولی این لطف کنگره بوده است که الآن این انگشت قضاوت به سمت خودم است و متوجه این هستم که مقصر تمامی اتفاقات خوب و بد زندگی‌ام، همگی خودم هستم. ما باید به توانایی‌های خودمان تکیه کنیم و خدا را شکر الآن خیلی نگاهم و نگرشم متفاوت شده است و این‌ها تمام چیزهایی است که کنگره ۶۰ به من داده است و لطف خداوند شامل حال من شده است که امروز در این جایگاه هستم. ممنون و سپاس‌گزارم که به صحبت‌های من گوش کردید.

 

 

خلاصه سخنان مسافر:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر، در کنگره ۶۰ دوستان شما به‌صورت همسفر و یا مسافر می‌آیی در اینجا سفر می‌کنی و سی‌دی می‌نویسی و آموزش می‌گیری، دوستان به حال خوش رسیدن سخت است ولی در حال خوش ماندن سخت‌تر است و برای در حال خوش ماندن دو راه وجود دارد یکی این‌که خدمتگزار باشیم چون واقعاً تأثیر خدمت از شربت و حتی از سی‌دی نوشتن هم به نظر من بیشتر است با من خودم سعی کردم که همیشه خدمتگزار باشم، یکی از راه‌های خدمتگزار بودن این است دوستان که ما یکی از خصلت‌های زالو را داشته باشیم، یعنی چه؟! یعنی این‌که همین‌گونه که یک زالو به شکار خود می‌چسبد ما هم به خدمت بچسبیم و چون کنگره ظرفیت این را ندارد که همه خدمتگزار باشند پس ما باید مثل زالو به خدمت بچسبیم ولی زالوصفت نباشیم و مورد بعدی دوستان برای این‌که شما در حال خوش بمانید باید ورزش کنید و دوستان شما باید ورزشی را انجام بدهید که بدن آن مواد شبه افیونی را تشکیل بدهد و ترشح کند و ورزش هیجانی و مهیجی باشد. ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید و در جشن ما شرکت کردید.

 

 


تایپ و نگارش: مسافر احسان لژیون هشتم
عکاس: مسافر محسن لژیون دهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .