جلسه سیزدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم، با استادی مسافر حمید، نگهبانی مسافر رسول و دبیری مسافر علی با دستور جلسه (وادی چهارم و تاثیر آن روی من) روز یکشنبه مورخ 27 خردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b1%db%b6_%db%b1%db%b8%db%b0%db%b7%db%b2%db%b2.jpg)
سخنان استاد:
با تشکر از ایجت محترم، گروه مرزبانی و نگهبان که این فرصت را به من دادند تا بتوانم این جایگاه را تجربه کنم و آموزش بگیرم.
دربارهٔ دستور جلسه که مسئولیت را به خداوند واگذارکردن است؛ بارها این اتفاق افتاده که اشتباهی که خودم مقصر آن بودهام را از خداوند خواستهام که آن را حل کند، اما من اشتباه را تکرار میکردم، اگر یکبار اتفاق میافتاد شاید قابلقبول بود، مشکل اصلی که در وادی بیان میکند و من مسافر دارم این میباشد که با قوانین آفرینش نمیتوانم کنار بیایم یا آنها را نمیشناسم و یا باورشان ندارم، اگر دروغی میگویم با اینکه میدانم بد است اما توجیهی میسازم برایش که مثلاً فلانی به من دروغ گفته است، پس من هم دروغ میگویم، اصلاً خوب کاری میکنم که دروغ میگویم و عواقب آن که بد است را نیز باور ندارم و شاید مواقعی تعریفهایی برای خودم میسازم که من مسافر تفکر غلطی را انجام میدهم و روبهجلو میروم.
بههرحال جناب مهندس بسیار زیبا در این مورد توضیح میدهد. اگر از تجربیات خودم بخواهم بگویم عدم آشنایی من با قوانین جهانهستی است، خداوندی که این دنیا را خلق کرده است قوانینی برایش گذاشته است، در مسیر این قوانین که برای آرامش و رفاه من است با باور نداشتنش مشکلاتی برای من به وجود آمده است و متأسفانه گاهی توجیه میکنم و دلایلی پیش میآورم که تقصیر این و آن بوده و خدا نخواسته است و از این قبیل بهانهها، اما درکل من باید دنیای خود و خودم و قوانین زندگی را بشناسم و جناب مهندس به چه زیبایی تعریف میکنند که من نفس خود را بشناسم و این حائز اهمیت است و من چون تعریف درستی در مورد نفس و دیگر صور ندارم دچار اشتباه و ضدارزش میشوم و در همین راستا جناب مهندس نفوس را توضیح میدهد؛ نفس اماره و نفس لوامه و نفس مطمئنه را توضیح میدهد و من مسافر باید آموزش بگیرم و در این مسیر قرار بگیرم، قوانین هستی وجود دارد ولی من شناختی نسبت به این قوانین ندارم و کنگره ۶۰ و جناب مهندس این قوانین را به ما آموزش میدهند.
یکی از تجربههای خودم را بگویم که در اوایل چون تعریف اشتباه داشتم وقتی نگهبان میگفت استاد جلسه، خدمتگزار خوبی است تعجب میکردم و اینطور قلمداد میکردم که به شخصی بگوییم خدمتگزار انگار توهین کردهایم به شخص، درصورتیکه در کنگره آموزش گرفتم و به تعاریف درست رسیدم و متوجه شدم خدمتگزار بودند بسیار جایگاه خوبی دارد، بعضی از موارد هم میدانستم ولی در کاربردی کردنشان ضعیف بودم. و در آخر سفر اولیها توجه داشته باشند که مشارکتکردن در جلسات بسیار مهم است و جزء درمان شخص است.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b1%db%b6_%db%b1%db%b8%db%b0%db%b7%db%b5%db%b7.jpg)
تهیه و تنظیم: گروه وبلاگنویسان مسافران محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
165