English Version
English

خواست قوی

خواست قوی

همیشه در زندگی تبدیل‌‌ها و ترخیص‌ها در جریان هستند و چرخ خداوند همیشه در گردش است، آنانی که باید بروند می‌روند و کسانی که قرار است بیایند می‌آیند. در مورد تقدیر، خیلی از علما و فیلسوف‌های فرهنگی در مورد این مسئله که آیا زندگی جبر است یا اختیار تحقیق کرده‌اند، آیا ما بر مبنای جبر زندگی می‌کنیم یا اختیار؟ زندگی ما بر مبنای سه مؤلفه خواست، تقدیر و فرمان الهی برنامه‌ریزی شده است. چیزی را که می‌خواهیم به خواست ما بستگی دارد، اینکه برای به‌دست آوردنش چقدر خواست ما قوی باشد و چقدر برای به‌دست آوردنش تلاش می‌کنیم. تقدیر همان نامه پیشین است، یعنی این که من دیروز هرچه کاشتم امروز برداشت می‌کنم و هرچه امروز می‌کارم در آینده برداشت خواهم کرد. فرمان الهی یعنی من امروز بذری کاشته‌ام و فرمان الهی این است که آیا باران می‌آید یا نمی‌آید؟ آیا سیل می‌آید یا نمی‌آید؟ اینجا من تلاش و زحمت می‌کشم، ولی این فرمان الهی است که این بذر به ثمر بنشیند یا نه، یا اگر من امروز درس بخوانم تلاش کنم در آینده از مدرک عالی استفاده می‌کنم، حالا خیلی مهم است که تقدیر را چطور بسازیم، گاهی اوقات با تفکر غلط تقدیر را خودمان را خراب می‌کنیم، مثلاً اگر من امروز سیلی به کسی بزنم و یا ظلمی به کسی بکنم تا آن سیلی به خودم زده نشود و یا آن ظلم به من نشود دنیا برایم تمام نمی‌شود. گاهی اوقات ما تلاش می‌کنیم برای به‌دست آوردن جایگاه یا پست و مقام، ولی جور نمی‌شود و باید زمان بگذرد تا من به آن جایگاه برسم پس قرار نیست من هرچه گفتم و خواستم همان عملی بشود. وقتی امروز در ضد ارزش‌ها غوطه‌ور باشم معلوم است تقدیر من در آینده مشکلات و آسیب‌های زیادی به خود و زندگی‌ام وارد می‌کند، فرمان الهی در کاشت و برداشت ما تأثیر مهمی دارد و با‌ارزش است و این ارزش‌ها، مانند گنج پنهان در درون ما هستند، ما هر چه به دانش و آگاهی خودمان اضافه کنیم، مثل گنج ‌است و حتی در مراحل دیگر به درد ما می‌خورد گنجی که از دانش و اطلاعات در درون ما است در هیچ معدنی استخراج نمی‌شود. ما موقعی که در پی ایراد و اشکالات دیگران هستیم و از خودمان فاصله می‌گیریم و ضدارزش‌های خودمان را متوجه نمی‌شویم، اگر به این باور برسیم که خودمان را تزکیه و پالایش کنیم اینجا به گنج درون خود پی می‌بریم. سختی‌ها و موانع زندگی همان ویرانه است که در این سی‌دی اشاره شده است باید موانع را عبور کنیم تا به گنج درون برسیم. جسم ما، مانند شهر عظیمی است و ما هنوز نتوانسته‌ایم به جسم و کاربردهای آن پی ببریم به قول جناب مهندس؛ فقط ۵ درصد از این جسم برای ما قابل درک است، ۹۵ درصد آن هنوز برای ما شکافته نشده است. تمثیل همان کوه یخی است که فقط نوک آن پیدا است قسمت عظیمی از آن کوه زیر آب است. نکته بعد، در زمان زندگی هر کار ضد‌ارزشی انجام می‌دهیم همه را مقصر می‌دانیم جز خودمان، شخص خودش دوست داشته است مصرف‌کننده باشد، ولی علت مصرف‌کننده بودنش را به گردن دیگران می‌اندازد. در آخر می‌فرماید؛ گاهی وقت‌ها بعضی از مطالب در حوزه فهم بعضی از انسان‌ها نیست به همین دلیل به صورت تمثیل گفته می‌شود و به این صورت بهتر قابل فهم و درک است، مثلاً در کتاب آسمانی از تمثیل زیادی استفاده شده است، مثلاً انسان‌ها اگر در همین جهان کار ارزشی و نیکو انجام بدهند در همین دنیا بهشت را تجربه می‌کنند یا اینکه برعکس، اگر من کار ضدارزشی انجام بدهم و باعث خراب شدن حال دیگران بشوم دنیا برای خودم جهنم می‌شود، یا این که مصرف‌کننده را به سرمای ۶۰ درجه زیر صفر تشبیه کرده است، چون که حس‌های یک مصرف‌کننده بسته است و قادر به حرکت نیست و نمی‌تواند هیچ کاری را انجام بدهد می‌خواهد راه برود و حرکت کند، ولی نمی‌تواند و از جهان اعتیاد خارج شود، ولی قادر نیست و این موضوع را به  تمثیل بیان کرده است. در کتاب۶۰ درجه زیر صفر و در کتاب آسمانی آمده است کسی که غیبت می‌کند، مثل این است که گوشت برادر مرده خودش را می‌خورد یعنی این که چقدر این کار بد و ناپسند است، پس امیدوارم همه ما به این بیداری برسیم و علم، دانش و اطلاعات خود را بالا ببریم از ضدارزش‌ها عبور کنیم و به ارزش‌ها دست پیدا کنیم تا به آب و روشنایی برسیم، یعنی همان منبع نور که در واقع همان آرامش و آسایشی است که سال‌ها به دنبال آن می‌گشتیم و به آن دست پیدا نمی‌کردیم، اکنون با آموزش‌های ناب جناب مهندس ذره ذره به آن دست پیدا می‌کنیم و به آرامش می‌رسیم. با سپاس و تشکر فراوان از عزیزان سایت که چراغ خاموش عاشقانه خدمت می‌کنند.

ویرایش: همسفر افسانه (خدمتگزار سایت)، همسفر عسل (خدمتگزار سایت)
ارسال: همسفر نازنین (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی اسبیکو (خرم‌آباد)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .