وادی چهارم: در مسائل حیاتی؛ به خداوند سپردن، یعنی سلب مسئولیت از خویشتن.
گاهی به علت عدم دانایی، عدم آموزش یا آموزش نادرست، برداشتهای نادرست از تجربیات و رویدادهای پیرامون، تعریف نادرست از مفاهیم و در ادامه تفکر نادرستی که بر همان پایه صورتگرفته؛ ساختارهای غلط در ذهن انسان شکل میگیرد که طبیعتاً باعث عملکرد نادرست انسان میگردند.
برای مثال: برداشت انسان از مفهوم حیات، مفهوم زیستن، هدف از زندگی و یا تعریف او از قدرت مطلق و نیروهای ماورا یا مفاهیمی چون پذیرش، صبر، توکل، تسلیم، رضا و... با واقعیت متفاوت است.
بر اساس همین سوءتفاهمات، سوءبرداشتها و عدم شناخت درست از قدرت مطلق و نیروهای ماورا، از آنها انتظار دارد که بهمحض برخورد با مشکلات و دشواریها، سریعاً موانع را برای او کنار بزنند و راه را برایش هموار سازند.
چراکه فکر میکند؛ چون خداوند، قادر مطلق، رحمان و رحیم است و برطرفکردن مشکل او برایش کاری ندارد؛ پس باید این کار را انجام دهد.
در واقع بهجای این که او فرمانبردار خداوند باشد؛ توقع دارد خداوند دستورات او را که نام دعا رویشان گذاشته تکبهتک اجرا کند.
با اندکی تفکر در خلقت انسان، این سوءتفاهمها از بین خواهد رفت. فرض کنیم هرگاه انسان بر سر دوراهی یا وادی تصمیمگیری قرار گرفت یا مشکل و سختی برایش اتفاق افتاد؛ فقط در جای خود بنشیند؛ سجادهای پهن کند و با نذر، نیاز، دعا، نیایش، گریه و زاری از خداوند بخواهد که مشکل را برایش حل کند و تصمیم درست را برایش رقم بزند.
در این صورت قدرت اختیار و قوهی عقل که خداوند به انسان عطا کرده به چهکارش میآیند؟ آیا خداوند بیهوده آنها را خلق کرده؟ مگر نه اینکه در وادی دوم دانستیم که؛ وجود هیچ موجودیتی در حیات، بیهوده نیست؟
اگر انسان همینطور منفعل بنشیند و تمام مسئولیتها و کارها را خداوند برایش راست و ریست کند؛ چگونه رشد خواهد کرد؟ چگونه نفس او مراحل تکامل را طی خواهد کرد؟ مگر نه این که ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم؟
برای مثال والدینی را در نظر بگیریم که از روی جهالت و به دلیل ترسی که از رخدادن حادثه و آسیب برای کودکشان دارند؛ هیچوقت به او اجازهی راهرفتن ندهند و همیشه خودشان کودکشان را در آغوش بگیرند یا جابهجا کنند؛ در این صورت آیا آن کودک توانایی مستقل راهرفتن که یک نیاز مهمِّ انسان سالم وبی نقص است را پیدا خواهد کرد؟
همانگونه که پدر و مادر در مقیاس کوچکتر، با تمام محبتی که به فرزند خود دارند، به او اجازه و فرصت تجربه و اختیار در انتخاب را میدهند؛ تا فرزندشان رشد کرده و تبدیل به شخصیتی مستقل شود؛ درعین حال همیشه حامی و تکیهگاه امن او هستند؛ خداوند هم در درجهی بالاتر، به انسان، فرصت حیات، اختیار در انتخاب، فرصت حل مسائل، آزمون و خطا، تجربهی تاریکیها برای پیبردن به عظمت روشناییها را میدهد؛ تا خود، مسیر تکامل خویش را بیابد و نار درونش را به نور تبدیل کند و در این مسیر همیشه برای مخلوقش حضور دارد؛ وقتی هیچکس نیست؛ تکیهگاه است؛ محکمتر و امنتر از هر تکیهگاهی؛ رَب است؛ بی نقصتر از هر رَبّی؛ او سراسر عشق است...
پس انسان میبایست؛ مسئولیت حیات خود را، خود، گردن بگیرد و خودش برای حل مشکلاتش حرکت کند؛ زیرا ما به این حیات آمدهایم تا روش حل مشکلات را بیاموزیم؛ تا به هدف خلقت انسان که تکامل و نزدیکشدن به فرمان عقل است؛ دست پیدا کنیم.
خداوند در کلامالله شریف به طور شفاف، حدومرز مسئولیت خود و انسان را معین کرده است؛ او انسان را خلق کرده؛ به او قدرت اختیار داده؛ یک راهنمای درونی به نام عقل و راهنماهای بیرونی که همان فرستادگان و پیامبرانش هستند را نیز برایش قرار داده است. علاوه بر اینها وسایل آسایش و راحتی را متناسب با نیازهای انسان، برای حیات او در این جهان مهیا کرده است.
طبق آیهی «إِنَّا هَدَيْنَاالنَّجْدَيْن» [همانا انسان را به دوراهی خیر و شر هدایت کردیم]؛ خداوند صراحتاً مشخص کرده است که انسان در طول حیاتش، همواره در دوراهی انتخاب بین خیر و شر قرار دارد و چون ابزار تصمیمگیری، یعنی قدرت اختیار و انتخاب به او داده شده؛ مسئولیت تصمیمگیری به عهدهی خود انسان است و طبق آیهی «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا» ؛ انسان هر راهی را برگزیند؛ در همان راستا به او یاری خواهد رسید.
همچنین خداوند در آیات متعددی چون «لَیْسَ لِلإِنْسَانَ إِلَّا مَا سَعَي» ؛ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرَاً یَرَه» و «فَمَن یَعْمَل مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرَّاً یَرَه»؛ کاملاً برای منِ انسان مشخص کرده است که برای من چیزی جز حاصل تلاش خودم نیست و اگر ذرهای خوبی کنم یا مرتکب ذرهای بدی شوم؛ نتیجهی عملم را خواهم دید.
در نتیجه خداوند عاقبت هر دوراه را به انسان نشان داده و تصمیم را بر عهدهی خود او گذاشته است و فرموده: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرَاً وَ إِمَّا کَفُورَا»
ما راه را به او (انسان) نشان دادیم (دیگر با خود اوست کدام را برگزیند) خواه شاکر باشد و پذیرا گردد؛ خواه ناسپاس.
تهیه و تنظیم: همسفرسکینه(راهنما: همسفر مریم)
مرزبان خبری: همسفرنسیم
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
609