English Version
English

بین ترک و درمان زمین تا آسمان فاصله است

بین ترک و درمان زمین تا آسمان فاصله است

اولین جلسه از دوره بیست و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی اسبیکو، با استادی راهنما مسافر رضا، نگهبانی مسافر نورمحمد و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه « کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن » و در ادامه تولد اولین سال رهایی مسافر سعید، پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه دو قسمت است یک قسمت دستور جلسه در مورد کتاب ۶۰ درجه و تصاویر آن است و یک قسمت هم تولد آقا سعید است که بالاخره بعد مدت‌ها نوبت سعید هم فرارسید. در کنگره ۶۰ ما دو تعریف داریم؛ یک تعریف به اسم ترک و یک تعریف به اسم درمان است.

در جامعه‌ ما این دوتا خیلی به هم نزدیک هستند و کسی نمی‌تواند بین این دوتا تفاوت قائل شود؛ درمان با ترک خیلی برایشان تفاوتی ندارد و هر دوتا را از یک منظر نگاه می‌کنند، اما در کنگره این کاملاً متفاوت است؛ یعنی ما اعتقاد داریم بین ترک و درمان زمین تا آسمان فاصله است.

آقای سعید یکی از آن افرادی بودند که با ترک وارد کنگره شدند و ده سال بود مواد مصرف نمی‌کردند؛ یعنی خودشان ترک کرده بودند؛ اما به این نتیجه رسیده بودند که هنوز حالشان خوب نشده است. ما یک خمار داریم یک نیمچه خمار داریم یک افسرده داریم یک نیمچه افسرده داریم خیلی از افراد در جامعه‌ی ما و صددرصد آن افرادی که ترک کرده‌اند این‌ها نیمچه افسرده و نیمچه خمار هستند و خودشان هم خبر ندارند و متوجه نیستند که حالشان خوب نیست فکر می‌کنند زندگی همین است، فکر می‌کنند همه این‌جور هستند، فکر نمی‌کنند یک زندگی بهتری یا یک حال بهتر وجود دارد، مدت‌ها چون حالشان خراب بوده است، با این‌ حال خرابی خو گرفته‌اند و حالا در رفتارهایشان، اخلاقشان در خیلی از ابعاد زندگی‌شان این نیمچه خماری یا نیمچه افسردگی کاملاً نمود پیدا می‌کند.

می‌توانیم بگوییم آن‌هایی هم که مواد مصرف نکرده‌اند و آن شیوه زندگی که جناب مهندس در موردش صحبت می‌کند را انجام نداده‌اند و چون شیوه زندگی درستی ندارند اکثرٱ نیمچه افسرده هم هستند؛ یعنی خیلی حال خوبی در زندگی روزمره‌شان یا در خوابشان ندارند؛ اما ما آدم‌های خوشبختی هستیم به‌واسطه این‌که با کنگره آشنا شده‌ایم و اول متوجه شدیم که حالمان خوب نیست.

اولین پله برای رشد و برای این‌که شخص حالش خوب بشود این است که متوجه بشویم که حالمان خوب نیست و خوشبختانه سعید این را متوجه شد بعد ده سال وارد کنگره ۶۰ شد. خب اول خانواده‌اش مخالفت می‌کردند که دوباره بیاید و سفر بکند و دوباره شروع بکند به خوردن OT که خدا را شکر خانواده هم قبول کردند و سعید آمد و سفر کرد الان وضعیتش خیلی بهتر است، حالش خوب است، کنگره را خیلی خوب گرفت جلسات را منظم آمد الان هم مسئول اداره OT است آنجا خدمت می‌کند و اداره OT را به بهترین نحو به گردش در می‌آورند و کمک دیده‌بانان از اداره OT راضی هستند. این خیلی مهم است که ما به راه و روش کنگره ایمان بیاوریم؛ یعنی متوجه بشویم که راه درمانی به‌جز روش DST و تدریجی راه دیگری برای درمان اعتیاد وجود ندارد.

یکی از دوستان چند وقت پیش داخل لژیون می‌گفت من دوستی دارم که به‌واسطه ترک‌کردن مواد الان حالش خوب است و مشکلی ندارد، من می‌گویم مگر شما داخل دل آن شخص هستید که می‌گویید حالش خوب است تا جایی که ما خودمان هم ترک کرده بودیم یک سال و دو سال هم ترک داشتیم؛ اما حالمان خوب نبود هر کسی هم به ما می‌گفت حالتان چطور است می‌گفتیم عالی هستیم تازه ورزش هم می‌کردیم؛ شخصی که یک سال دو سال بابت هر ساعت مصرف نکردن مواد حال خرابی کشیده است زحمت کشیده است هیچ‌وقت زیر بار نمی‌رود، شما می‌دانید خماری چه درد گرانی است؛ اما بابت هر ساعتش شخص زحمت کشیده، وقتی ازت می‌پرسند حالت خوب است؟ مگر می‌توانی بگویی نه، نه یعنی مساوی است با یک سال زحمت گذشته من بیهوده بوده است، کسی زیر بار این حرف می‌رود هنوز می‌گوید دوست من چهار پنج سال است که ترک کرده و حالش خوب است؛ چون توهم دارد، فکر می‌کند ما این سی‌سی‌ها را که کم می‌کنیم برای دلخوشی این کارها را انجام می‌دهیم فکرش را نمی‌کند که بابا این راه درمانت است، شبه افیونی باید درست بشود مخدرهای طبیعی باید درست شود اگر مخدرهای طبیعی درست نشوند شاید سال‌ها شما نیمچه خمارید ممکن است دست‌وپا درد نداشته باشید؛ اما زندگی خوبی هم ممکن است نداشته باشید این است که ما در کنگره ۶۰ باید این تفکراتمان اصلاح بشود اگر می‌خواهیم حال خوبی داشته باشیم.

اعلام سفر مسافر سعید:

آخرین آنتی ایکس مصرفی انواع مخدر روش درمان متدDST داروی درمان شربت OT یازده ماه و بیست و چهار روز به راهنمایی آقا رضا سفر کردم ورزش در کنگره والیبال رهایی یک‌سال و شش ماه.

 

خلاصه سخنان مسافر سعید:

سلام دوستان سعید هستم یک مسافر خداوند را شاکر هستم خیلی‌خیلی خوشحال هستم که در جمع شما دوستان هستم تشکر می‌کنم از خانواده آقای مهندس از آقا رضا تشکر می‌کنم از خانم هدی راهنمای همسفرم تشکر می‌کنم از همسفرم تشکر می‌کنم، خیلی خوشحال هستم که خانواده‌ای به این بزرگی دارم.

من هم مثل همه دوستانی که اینجا هستند مصرف‌کننده بوده‌ام و سال نود و یک من در شعبه اراک سفر کردم، اوایل سال نود و یک تا روی پله ۰/۳ سی‌سی آمدم؛ ولی به نظرم آن زمان آموزش‌ها به این شکل نبود، یا من بد گرفتم، سی‌دی نوشتی نبود، ما هم چون از شهرستان می‌رفتیم زیاد سخت نمی‌گرفتند و اگر در هفته یک جلسه می‌رفتیم زیاد مشکلی نبود و من روی آن پله ۰/۳ دیگر تهران نرفتم و با خودم فکر کردم که دیگر درمان شده‌ام و برای چه تهران بروم و می‌گفتم بروم چه‌کار کنم پیش آقای مهندس حالا یک امضا هم برایم بزند؛ ولی دقیقاً نقطه سقوط من همان جا بود که تهران نرفتم و دیگر هم هیچ‌وقت مواد مصرف نکردم تا این لحظه که در خدمت شما هستم؛ ولی هیچ موقع حال خوشی نداشتم، ورزش می‌کردم سرکار می‌رفتم ماشین داشتم بالاخره یک زندگی معمولی داشتم؛ ولی هیچ موقع خوشحال نبودم؛ یعنی به‌واسطه اینکه درمان درستی صورت نگرفته بود شبه افیونی درست ترشح نمی‌شد، همیشه فردی پرخاشگر و عصبانی بودم و زود از کوره درمی‌رفتم تا سال ۱۴۰۰، من با محسن برادرم آن را در میان گذاشتم که می‌خواهم به کنگره بیایم، او هم از من پرسید که برای چه، مشکلی پیش‌آمده موادی زدی؟ گفتم نه احساس می‌کنم به کنگره نیاز دارم و گفت بیا دیگر اصرار زیادی هم نداشتند فقط گفتند بیا و خدمت آقا رضا رفتم و خدا را شکر سفر درستی داشتم کلاً در طول سفرم یک‌بار غیبت کردم و یک‌بار هم دیر آمدم و خدا را شکر به درمان رسیدم و الان هم در بخش OT خدمتگزار هستم.

به نظرم تولد پیام دارد و آن این است که اگر بخواهی اگر خواست داشته باشی و به حرف راهنما گوش بدهی مطمئناً یک روز می‌آیی می‌نشینی اینجا برایت تولد می‌گیرند و خیلی حس و حال خوبی داری، اما کسانی که مثل من فکر می‌کنند خودشان استاد هستند و روی پله ۰/۳ سی‌سی می‌توانند سفر را ول کنند به درمان برسند سخت در اشتباه هستند و مثل من باید ده سال حالشان خوب نباشد. من موادی مصرف نمی‌کردم؛ ولی هیچ موقع حالم خوب نبود هیچ موقع خواب درستی نداشتم الان راحت می‌خوابم و سعی می‌کنم، مسائل و مشکلاتم را مدیریت کنم و خیلی حالم خوب است و همه این‌ها را مدیون کنگره ۶۰ هستم.

 

خلاصه سخنان راهنمای همسفران خانوم هدی: 

خداوند بزرگ را شاکر هستم که سعادت داد تا دوباره در این جایگاه قرار بگیرم. تولد یک سال رهایی آقا سعید را به خودشان، همسفر گران‌قدرشان و راهنمایشان، آقا رضا تبریک عرض می‌کنم. ارتقا زمانی اتفاق می‌افتد که ما از یک نقطه‌ای به یک نقطه بالاتر برویم؛ ولی این ارتقا همین‌جوری اتفاق نمی‌افتد، الابختکی نیست؛ در صحبت آقای مهندس، همه افرادی که در هستی هستند نمی‌توانند همه آموزش‌ها، اطلاعات و آگاهی‌ها را دریافت کنند هر کس بخواهد یک سری مطالب را دریافت کند، قدم بر می‌دارد، آگاهی‌ها را کسب می‌کند و علمش را بالا می‌برد؛ اما این بالابردن علم یک جایی متوقف می‌شود و از آنجا به بعد افراد زمانی می‌توانند اطلاعاتشان را بالا ببرند که برایشان فرمان صادر بشود که این شخص از اینجا به بعد، یک سری اطلاعات را می‌تواند دریافت کند که بقیه اشخاص نمی‌توانند آن را دریافت کنند؛ یعنی همین‌جوری نیست و همان‌طور که ما یاد گرفتیم هر چیزی دو تا صور دارد، کنگره هم از این امر مستثنی نیست؛ شاید در ظاهر قضیه کنگره برای درمان اعتیاد است؛ اما در صور باطن برای رشد بشریت و ارتقا بشریت است.

خانم فروزان هم از این امر مستثنی نبود و از همان ابتدای مسیر به‌واسطهٔ مسافر آگاهی که دوست داشتند همسفرشان در این مسیر باشد، علی‌رغم خیلی از مسافران که سنگ جلو پای همسفرانشان می‌اندازند، ایشان خیلی تمایل داشتند که همسفرشان باشند و خدا را شکر این قضیه اتفاق افتاد و ایشان هم خیلی سریع کنگره را دریافت کردند و در جهت این ارتقا قدم برداشتند و تلاش کردند، از همان ابتدای سفر عضو سردار همسفران شدند و الان هم به‌عنوان مرزبان ورزشی در گروه همسفران خدمت می‌کنند و برای آزمون تلاش می‌کنند، ان‌شاءالله در این مسیر موفق باشند.

در مورد کتاب شصت درجه بخواهم بگویم و من مشارکتم را تمام کنم، از صد تا سؤالی که در آزمون راهنمایی می‌آید برای دورهٔ ما دو تا سؤال از تصاویر کتاب شصت درجه بود، الان همه مشارکت کردند درباره کتاب خوب مشارکت کردند؛ ولی از آن صد تا سؤال دو تا تصویر آمده بود یک دستور جلسه در مورد تصویرها آمده و یک‌عالمه سی‌دی، عزیزانی که می‌خواهند برای آزمون بخوانند به تصویرها و مطالبی که در تصویرها است دقت کنید.

یکی از سؤال‌های ما تصویر اول کتاب بود که تصویر در مورد چه است درون انسان را که اضداد است نشان می‌دهد یک قسمتش بیابان و شوره‌زار است یک قسمتش سرسبزی که نشان‌دهنده اضداد که درون انسان‌ها است یکی از سؤال‌ها هم عقاب سفید بود که پشت کتاب بود که استاد سیلور می‌گوید و فقط خواستم عزیزانی که برای آزمون می‌خوانند به تصاویر دقت کنند، نروند بگویند حواسمان به این قضیه نبود چرا که توضیحاتی که در مورد تصویرها داده شده جزء منابع آزمون نیست، سی‌دی‌های کتاب شصت درجه اصلاً جز منابعش نیست و عزیزان خیلی‌ها در مورد تصاویر اصلاً مطالعه نمی‌کنند، افسوسی برایتان باقی نماند این را هم گفتم که قابل‌استفاده باشد.

خلاصه سخنان همسفر فروزان:

سلام دوستان فروزان هستم یک همسفر، خداوند بزرگ را شاکر هستم که اذن ورود من را به کنگره صادر کردند. تشکر و قدردانی می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان، از راهنمایان خودم و مسافرم آقای رضا و خانم هدی که با آموزش‌های نابشان ما به حال خوش رسیدیم، ایشان بهترین الگو برای ما بودند، اکنون آرامشی که در زندگی داریم مدیون این عزیزان هستیم.

تشکر می‌کنم از راهنمای دوره مرزبانی خودم خانم منصوره عزیز ایجنت محترم و همچنین سپاس گزارم از راهنمای تازه‌واردینم خانم معصومه که اگر خانم معصومه نبود شاید من جذب کنگره نمی‌شدم، ایشان خیلی بامحبت با من برخورد کردند یک تشکر ویژه دارم از آقا محسن زیرا به‌واسطه ایشان بود که ما با کنگره آشنا شدیم به قول آقا محسن ما خودمان را خانواده کنگره‌ای صدا می‌زنیم و در زندگی با هم ارتباط خیلی خوبی برقرار کرده‌ایم و این جای شکرگزاری دارد. تشکر دارم خدمت عزیزانی که در جشن ما شرکت کردند، من با افکار منفی وارد کنگره شدم؛ اما در ادامه با آموزش‌هایی که از خانم هدی دریافت کردم توانستم مقداری افکار منفی را از خودم دور کنم و در این مسیر سی‌دی نوشتن خیلی به من کمک کرد و با استفاده از سی‌دی‌ها توانستم مقداری خود را سروسامان دهم و به آرامش برسم.

ما ۱۷ سال است که با یکدیگر زندگی می‌کنیم در این ۱۷ سال من چیزی کم نداشتم؛ پول، ماشین، دورهمی و همه این‌ها برایم فراهم بود؛ اما آن حال خوشی که الان دارم نداشتم همه این‌ها را مدیون کنگره و آموزش‌های راهنمایانمان هستیم ان‌شاءالله که همیشه سلامت باشند.

 

عکس و ارسال: مسافر محمد لژیون دوم

تایپ: مسافر علی لژیون سوم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .