گام اول درمان ، گام دوم تغییر تفکر

سومین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ خیام نیشابوری، در روزهای سه شنبه با استادی مسافر حسین و نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن»  در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان حسین هستم مسافر.عرض ادب و احترام دارم خدمت تمام دوستان عزیزم. به خودم واجب می‌دانم که از تمام خدمتگزاران شعبه تشکر کنم، چه خدمتگزارانی که دوره‌ی خدمتی را تمام کردند و چه افرادی که در حال خدمت کردن هستند. زیرا اگر این افرادِ خدمتگزار نبودند و خدمت نمی کردند من هم نمی توانستم این جایگاه را تجربه کنم. کتاب عبور از منطقه۶۰درجه زیرصفر، دلیل نامگذاری به این خاطر است که تمام حس های ما یخ زده بود، به این معنا که حس های ما عملکرد واقعی خودش را نداشت به همین دلیل ما به آن درجه و آن تخریب ها رسیده بودیم. بین همه ما که در اینجا حضور داریم مصرف مواد مخدر نقطه مشترکمان است و اینجا،در قدم نخست به دنبال درمان خود هستیم و در گام بعدی وشاید بتوان گفت مساله مهم تر، به دنبال تغییر دیدگاه و تغییر طرز تفکرهستیم. و این را مطمئن هستم، اگر دیدگاه و تفکرما تغییر نکند ما به نتیجه خوبی دست پیدا نمی‌کنیم. مطلب مهم تعادل است و معنا و مفهوم تعادل این است که در کارها نه افراط کنیم و نه تفریط و از کارهای ضد ارزشی دوری کنیم.کارهای ضد ارزشی مانند دروغ گفتن، دزدی کردن، غیبت کردن و... است، ما باید این کارها را انجام ندهیم و برای اینکه این کارها را کنار بگذاریم نیاز ب زمان و همچنین خواسته ی قوی داریم. خواسته ی درونی قوی یکی از مهم ترین نیازها برای قدم برداشتن در صراط مستقیم است. به قول جناب مهندس ذره ذره و به قول استاد امین یواش یواش باید کارهای ضدارزشی را کنار گذاشت. و برای کنار گذاشتن ضد ارزشی‌ها ما نیاز به آگاهی و آموزشی داریم، که منابع آموزشی اعم از کتاب ۶۰درجه،کتاب چهارده مقاله،کتاب عشق (14 وادی)و...است و راهنماها مکمل این منابع آموزشی هستند چون اگر راهنماها این کتاب و جزوات را برای ما تفسیر نکنند مطمئناً خیلی از مطالب کتاب را متوجه نمی‌شویم.

جناب مهندس خودشان فرمودند که من بعد از۲۰سال دوباره که کتاب ۶۰درجه را میخوانم مطالب جدیدی دستگیرم می شود. راهنماها نشانه های راه ما هستند، البته اگر بخواهیم و ببینیم. چون از هرکدام از راهنماها، می توان مطلبی آموخت. از یک نفر می توان صبر را آموخت، از یک راهنما افتادگی را میتوانیم بیاموزیم واز یک راهنما تلاش و کوشش را، ما باید اینهارا در خود نهادینه کنیم تا بتوانیم در زندگیمان استفاده کنیم. زیرا آموزه های کنگره فقط مختص به محیط کنگره نیست و ما باید بتوانیم آموزش ها را در جامعه، عملی و کاربردی کنیم و با بازخوردی که از دیگران،خانواده،اقوام و جامعه می گیریم می‌توانیم متوجه شویم که ما تغییر کرده ایم یا نه.

طرز فکر ما در زندگی بسیار تاثیرگذار است. گاهی اوقات ما خودمان را با تفکرمان زندانی می کنیم و من خودم از این دست افراد بودم. همیشه ترس از خماری گریبان گیر من بود ولی خداروشکر الان توانسته ام به درمان برسم البته در راه رسیدن به سلامتی و درمان زحمات فراوان و تاوان های زیادی پرداخت کرده‌ام دستورات راهنما را تمام و کمال انجام دادم همیشه سر سپرده بودم و همیشه چشم گفتم، و این چشم‌گفتن را به اجرا در آوردم  و نکته پایانی اینکه سعی کنیم تعادل را حفظ کنیم، استاد امین در این باره یک مثال زیبا می‌زنند، اگر به یک درخت زیاد آب دهیم، ریشه های درخت در سطح زمین باقی می مانند و این باعث می شود که با کوچیکترین بادی درخت از خاک بیرون بیاید ولی اگر  آبیاری به اندازه و متناسب باشد ریشه درخت در زمین محکم می شود و باد و طوفان نمی تواند به درخت آسیب برساند، پس نتیجه می گیریم تعادل داشتن ما را از خیلی خطرات حفظ می کند. از همه شما ممنونم که به صحبت های من گوش کردید.

تایپ و بارگزاری: خدمتگزار سایت، مسافر محمد(لژیون سوم)

عکس: مسافر حسین (لژیون دهم)