پیام ‌ها انگار قوانینی است برای لحظه لحظه زندگی انسان

چهارمین جلسه از دوره پنجاه و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی پرستار؛ با استادی راهنما مسافر امین ، نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری موقت مسافر محسن با دستور جلسه « کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و تصاویر آن » و همچنین تولد 5 سال رهایی مسافر نورالدین در روز شنبه مورخ نوزدهم خردادماه  1403 راس ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

به نام قدرت مطلق الله

سخنان راهنما مسافر امین :
سلام دوستان امین هستم یک مسافر.خیلی خوش حال هستم که به واسطه تولد نورالدین امروز در این جایگاه قرار گرفتم.
فکر می‌کنم که در همان چند صفحه ابتدایی کتاب ۶۰ درجه آن چیزی که آدم باید برداشت کند از این کتاب را نوشته ،اولاً که نوشته این کتاب نقشه درمان اعتیادست. خب جمله اش خیلی ساده است.فکر کنم برای ما و برای کسانی که سال‌ها در کنگره هستند، خیلی قضیه برایشان  ساده میشود و شاید قضیه را آنقدر جدی نگیرند و چون به آن نزدیک اند ، عظمتش را متوجه نمیشوند ولی در بحث درمان اعتیاد،در دنیا هنوز میگویند ،بیماری مرموز، لاعلاج و پیشرونده است. یعنی بیماری ای که شاید قدیمی‌ترین بیماری بشر باشد ،اگر اغراق نباشد که نیست،انسان درگیر بوده و صورت مسئله این بیماری صورت مسئله همه مشکلاتی است که انسان به ویژه در قسمت فیزیولوژی و جسم با آن روی کره زمین درگیر است، در نتیجه انگار که ام المرضه، انگار صورت مسئله همه بیماری‌هاست و با حل شدنش درمان خیلی از بیماری‌ها ،خیلی از مشکلات و رنج‌ های بشر کشف شده است .حالا این کتاب کتابیست که راهکار و روش را به زبان خیلی ساده و زبانی که قابل استفاده باشد برای همه انسان‌ها، با هر سطح سوادی با هر مدلی و در جایگاه‌های مختلف اجتماعی.

این کتاب، کتابیست به قول  ادبیات خود کتاب ، کمک می‌کند به مصرف کننده‌ ها و خانواده‌هایشان که نقطه کور درمان‌های مختلف را پیدا کنند، یعنی چه نقطه کور؟ یعنی اینکه که سال‌های سال و قرن ها حاضر بودند در حد مرگ سقوط آزاد یا ترک مواد را تحمل کنند به خاطر اینکه بی اراده نباشند و  این نقطه کور در این کتاب برای خود مصرف کننده و خانواده‌ اش روشن شد.

از آن طرف برای مراجع اجتماعی مثل مراجع قضایی، پزشکان، مثل ساختمان تا پله پله حرکتشان را که طی می‌کنند تا نقطه آخر، آنجایی که باوری در ناباوریست، همه اش را تجربه می‌کنند. به علاوه آن پیام‌هایی که از استادان آقای مهندس است و فقط واقعاً نه برای درمان اعتیاد بلکه پیام ‌ها انگار قوانینی است برای لحظه لحظه زندگی انسان . همینطور که گفته میشود در این کتاب از سه تا مولفه استفاده کرده است، نوشتار و موسیقی دارد، تصویر دارد و خب آن حسی هم که با خواندنش، با شنیدن مطالبش ایجاد میشود،در نهایت آن جمله‌ ایست که در کتاب هست و خیلی شاید جمله عظیمی است و من خیلی راحت  حسش میکنم که میگوید، این تحقیق بین چند حلقه آفرینش وکاوش بین چند حلقه آفرینش است که باورش کار هر کس نیست و واقعاً هم  من هم که میگویم شاید مفهوم اش را متوجه نشده باشم.

در مورد دستور جلسه دوم،این تولد را خدمت آقای مهندس و همه اعضای کنگره ۶۰ تبریک عرض میکنم.نورالدین بسیار به نظر من قبل از اینکه سفرش را شروع کند مثل همه مصرف کنندگان خیلی ناامید بود و بسیار مشهود بود، برای من حداقل حس می‌شد، واقعا انگار که داخل تاریکی قرار داشت و میشد در حسش این را دید ولی حرکتش را شروع کرد و حالا با همه فراز و فرودهایی که در طول سفرش داشت، سفر اول نسبتا خوبی را داشت و رها که شد به حرکتش ادامه داد. یک تجربه ناموفق داشت من همیشه به کسانی یک زمانی برایشان مشکلی پیش می آید می گویم که،از لغت برگشت استفاده نکنند نورالدین هم در همین قاعده بود، واقعاً آمد سفرش را دوباره شروع کرد و خیلی خوب سفر کرد، مسیر تکاملش را توانست خیلی خوب به نظر من تا اینجا ادامه دهد و خدمت‌ های مختلف را تجربه کرد ،در پارک لاله خیلی حضور خوبی داشت، برای راهنمایی تلاش کرد. امیدوارم که به مسیرش همینطور ادامه بدهد، خیلی حرکتش در این لحظه خوب بوده است. برای خودش و اطرافیانش ولی من آن چیزی که ازش انتظار دارم و به خودش هم گفتم، امیدوارم که نشانی از خودش  در ادامه به جای بگذارد و در  لژیون اش هم موفق باشد.

سخنان راهنما مسافر نورالدین :

سلام دوستان نورالدین هستم یک مسافر امروز خیلی خوشحال هستم که در این جایگاه قرار گرفتم توی سفر اولم هر موقع این آهنگ تولد اجرا می‌شد یه بغضی من را می‌گرفت و همیشه این آرزو را داشتم که توی این جایگاه قرار بگیرم و هیچ وقت فکر نمی‌کردم که بتوانم ۵ سال در کنگره بمانم و جشن تولد ۵ سالگیم اجرا بشود. ابتدا از آقای مهندس و خانواده‌شان سیار تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند که افرادی به مانند من به اینجا بیایند و به درمان برسند و آموزش بگیرند. من در کنار درمان شدن به خیلی چیزها رسیدم. من قبلاً رسم زندگی کردن، آداب معاشرت که دستور جلسه هفته قبل بود را واقعاً نمی‌دانستم. توی کنگره خیلی چیزها آموزش گرفتم.
از راهنمای محترم خودم خیلی ممنونم از ایشان خیلی چیزها و آموزش‌ها یاد گرفتم و در ادامه مسیر به من خیلی کمک کردند چون زمانی که وارد کنگره شدم اصلاً حال خوبی نداشتم و یک سفر ناموفق داشتم و همیشه غر می‌زدم به مانند یک تازه وارد بد حال ترس و نا امیدی داشتم. راهنمایم به من گفت که شما باید بیایی و بروی و با یکی دو روز به حال خوش نمیرسی چون شما دو روزه مصرف کننده نشده اید، باید در مسیر باشی و به بیراهه نروی. به مانند رودخانه ای که در مسیرش به مشکلات و موانع زیادی برخورد می‌کند ولی به مسیرش ادامه می‌دهد تا به اقیانوس برسد.
وقتی یک سفر اولی مثل من وارد می‌شود مشکلات زیاد و نیروهای منفی زیادی در سر راهش بوجود می‌آید تا به سفرش ادامه ندهد ولی باید صبر داشته باشم تحمل و صبوری کنم و به پایان سفرم برسم. از راهنمای همسفرم تشکر می‌کنم چون ایشان دیر وارد کنگره شدند. چندین بار آمدند ولی جذب نشدند چون مقصر خودم بودم که با رفتارم نتوانستم ایشان را متقاعد به آمدن به کنگره کنم. ولی بعد از صحبت با خانم ملیحه به کنگره جذب شدند چون همسفر داشتن  در کنگره واقعاً نعمت بزرگیست. مسافرانی که همسفر ندارند پیشنهاد می‌کنم که با رفتارشان کاری کنند که همسفرشان جذب شود چون آموزش‌های کنگره باعث می‌شود که در خانواده جوی حاصل شود که مملو از آرامش باشد. امروز از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم که تشریف آوردید از همسفرم تشکر می‌کنم زیرا اگر همراهی ایشان نبود من در این سفرم که به گفته راهنمایم مسیری یخ زده بود نمی‌توانستم آن را تحمل کنم. در خوشی‌ها و ناراحتی‌ها همراه من بود در بعضی مسائل مشوق من بودند در نداری‌ها و تنگدستیها همراه من بودند. امیدوارم در ادامه مسیر بتوانم تمام محبت ها و زحمات ایشان را جبران کنم.از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم که با مشارکتهایتان و صحبت‌هایتان به من دلگرمی دادید و امیدوارم با  شالی که دریافت کرده ام بتوانم لژیونم را تشکیل بدهم و خدمتگزار خوبی برای خودم، خانواده ام و همینطور کنگره ۶۰ باشم. از اینکه به صحبت‌ های من توجه کردید ممنونم.

سخنان همسفر رویا :

سلام دوستان رویا هستم یک همسفر. خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم،از آقای مهندس تشکر می‌کنم که بستری به وجود آوردند که امثال من و مسافرم به درمان و آرامش برسیم و از آموزش‌های کنگره بهره‌مند شویم ، همچنین از راهنمای مسافرم آقا امین کمال تشکر را دارم که در این مسیر کمک‌های شایان ذکری به مسافر من کردند. از راهنمای خودم خانم فاطمه خیلی تشکر می‌کنم و خیلی دوستشان دارم. من هم در کنار ایشان چند ماهی هست که آموزش می‌گیرم و امیدوارم که بتوانم جبران کنم و در کنارشان بمانم.  به مسافرم خیلی تبریک می‌گویم ایشان با آموزش‌هایی که در کنگره گرفتند با آن فردی که قبل از ورود به کنگره بودند خیلی تفاوت دارند. از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم که در این جشن شرکت کردید همچنین از تمام هم لژیونی‌های خودم تشکر می‌کنم. برای تمام همسفران و سفر اولی‌ ها حال خوش و رهایی را آرزو می‌کنم و همچنین برای تمامی اعضای شعبه پرستار عاقبت بخیری را آرزومندم. از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید، ممنونم.

سخنان راهنما، همسفر خانم فاطمه :

سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر. به آقا نورالدین و همچنین راهنمایشان آقا امین تبریک میگویم و همچنین به آقای مهندس که سرشار از محبت و عشق و ایمان هستند. آقای مهندس، برای ما همسفران و همچنین برای خانم رویا ،تولد که چه عرض کنم تحول و تعادل را به ارمغان آورده‌اند. امیدوارم این دو عزیز عشق و نوری که اینجا بدست آورده‌اند را به عزیزان دیگر منتقل کنند و زکات رهایی شان را پرداخت کنند و خودشان و نسلشان را بیمه کنند. چون در کنگره راهنما شدن نوعی بیمه شدن است. بیمه خدمت، بیمه آموزش، بیمه نیروهای مرئی و نامرئی الهی‌ که اینجا وجود دارد. از خداوند مهربان درخواست دارم که ما مسافران و همسفران دراین مسیر شکرگزار و عاشق بمانیم و همیشه به منابع کنگره که کتاب شصت درجه است متصل باشیم.
یک درخت وقتی از خاک جدا شود پژمرده می‌شود. من همسفر هم اگر از آموزش‌های کنگره که همان کتاب شصت درجه می‌باشد، دور شوم، از آن بالندگی خودم بازمیمانم. رشد من دراینست که لحظه‌ به لحظه در حال تغذیه شدن باشم. از خداوند می‌خواهم که تمامی مسافران و همسفران و همچنین خانم رویا و مسافرشان در این راه عاشق و شکرگزار بمانند. ممنونم که به صحبت های من توجه کردید.

عکاس : مسافر حسن از لژیون دوم و مسافر حسین از لژیون دوازدهم

تایپ و ویراست :مسافر حسین و مسافر دانیال از لژیون دوازدهم

بارگزاری :مسافر دانیال

وبلاگ نمایندگی پرستار