مثلث جهالت انسان را از تعادل طبیعی خارج می‌کند

اولین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار روزهای پنج‌شنبه 1403/03/17 با استادی راهنما مسافر محمد؛ نگهبانی مسافر دانیال و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه «آداب معاشرت؛ ادب و بی‌ادبی؛ تعادل و بی‌تعادلی + تولد یک سال رهایی مسافر حمیدرضا» ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکرم که به من توفیق داد تا بار دیگر در خدمت شما دوستان عزیز باشم آموزش بگیرم و درنهایت خدمت کنم. دستور جلسه امروز شامل دو بخش است بخش اول مربوط به دستور جلسه هفتگی و بخش دوم مربوط به تولد یک سال رهایی مسافر حمیدرضا که از خدمتگزاران خوب شعبه هستند. تولدها معمولاً باعث خوشحالی همه ما هستند به فرموده جناب مهندس در روز جشن تولد که یک نفر در کره زمین احیا می‌شود فرشتگان از آسمان به زمین می‌آیند اکنون چقدر انرژی در سالن بالاست چقدر حال خوب زیاد است انشالله همیشه شاهد این جشن‌ها باشیم. در رابطه با دستور جلسه آداب معاشرت ادب و بی‌ادبی تعادل و بی‌تعادلی فرد مصرف‌کننده پس از مصرف مواد به مدت طولانی بی‌ادب و طعنه‌زن می‌شود الفاظ ناشایست به کار می‌برد و به‌راحتی توهین می‌کند القاب زشت می‌دهد. مصرف‌کننده مواد مخدر به دلیل بسته شدن حس‌هایش ارتباط خود را با هستی از دست می‌دهد وقتی این ارتباط قطع شود تعادل از بین می‌رود و از همه‌چیز و همه‌کس طلبکار می‌شود جهانی مملو از ترس؛ نگرانی و حقارت پیرامون خود به وجود می‌آورد چه دانسته و چه ندانسته از نادانی و ناآگاهی شخص حکایت می‌کند در این حالت فرد مصرف‌کننده وارد مثلث جهالت شده که جناب استاد امین آن را به‌خوبی ترسیم نموده است این مثلث شامل ترس؛ ناامیدی و منیت است.
فرد با همین تفکرات وارد کنگره می‌شود اوایل ورود به همه بی‌احترامی می‌کند و درگیر حاشیه‌ها می‌شود به خاطر بسته شدن حس و قطع ارتباط با هستی به کسی احترام نمی‌گذارد به همه خدمتگزاران توهین می‌کند ادب را رعایت نمی‌کند در مثلث جهالت قرار می‌گیرد کلاً هر کار اشتباهی که ما در زندگی انجام می‌دهیم به مثلث جهالت مربوط می‌شود ره‌جو به راهنمایش احترامی نمی‌گذارد چون دچار منیت شده است با خود می‌گوید من مهندس یا دکتری دارم و درجه‌ام بالاتر از راهنماست چرا بایستی به او احترام بگذارم سی دی نمی‌نویسد و بی‌ادبی می‌کند به خاطر منیت از تعادل خارج‌شده و به فرمان‌های راهنما نیز گوش نمی‌دهد و در حضور راهنما درست نمی‌نشیند. صحبت بحث احترام است به لژیون سردار اهمیت نمی‌دهد و ترس از فقیر شدن دارد ترس ناامیدی و منیت دقیقاً وقتی‌که وارد انسان شود ریشه تمام بی‌ادبی‌ها و بی‌حرمتی‌ها می‌شود مثلث جهالت انسان را از تعادل طبیعی خارج می‌کند. در کنگره یاد گرفته‌ایم که درمان فوق ترک و تعادل فوق درمان است بایستی تعادل را در زندگی‌مان کاربردی کنیم از تعادل خارج شدن باعث بروز اتفاقات ناگوار می‌شود باید در رفتار و کردار خود تعادل را رعایت کنیم در برخورد با خشم اگر تعادل را به‌جای آوریم وارد مراحل تزکیه می‌شویم زمانی هست که می‌توانید طرف مقابل را که انسانی ضعیف است کتک بزنید اما نمی‌زنید آن‌وقت است که تزکیه را در خود آغاز نموده‌اید. تو می‌توانی دروغ بگویی اما نمی‌گویی زمانی هست که می‌توانی ادب را رعایت نکنی اما حرمت را حفظ می‌کنی آنجا هست که تزکیه شروع می‌شود می‌توانید کاری را که قدرت انجام آن را دارید انجام بدهید اما انجام نمی‌دهید اینجا نقطه آغاز تزکیه است.
با انجام کارهای ساده مانند احترام گذاشتن به راهنما سی دی نوشتن و رعایت قوانین و حرمت‌ها در کنگره می‌توان به تعادل رسید. در تعریف سم آورده شده است هرگونه ماده خارجی که به‌صورت گاز؛ مایع و جامد وارد جسم گردد و جسم را از حالت تعادل طبیعی خارج کند و به سمت مرگ سوق دهد سم تلقی می‌شود. با مصرف مواد مخدر مواد مخدر طبیعی بدن خود را از تعادل خارج کرده‌ایم تعادل اعضای بدن را به‌هم‌ریخته‌ایم اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک خود را از تعادل خارج نموده‌ایم باعث شکل‌گیری بیماری‌ها شده‌ایم. من آداب معاشرت با طبیعت با هستی و با جسم خود را یاد نگرفته‌ام با پرخوری کردن جسم خود را از تعادل خارج کرده‌ام. آشغال‌های خود را در طبیعت به‌راحتی رها می‌کنیم با انداختن فیلتر سیگار و آدامس در طبیعت جان پرنده‌ای را خواهیم گرفت بایستی آداب را رعایت کنیم و از همین چیزهای ساده بیاموزیم تمامی دستور جلسات به خاطر این است که سیستم ایکس فعال شود و مواد مخدر طبیعی بدن فعال شود. بی‌ادبی باعث تخریب جسم می‌شود انجام کارهای ضد ارزشی سیستم ایکس را تخریب می‌کند تمامي دستور جلسات برای رسیدن من مسافر به حال خوش است. هر چیزی را که رعایت کنیم به نفع خودمان است بایستی از مثلث جهالت عبور کنیم همه در مسیر کنگره به مسافر خدمت می‌کنند. در کلینیک‌ها بایستی با لباس سفید و رأس ساعت حاضر شویم در غیر این صورت انسانی بی‌ادب هستیم بی‌ادبی در کنگره ۶۰ بی‌ادبی به یک شخص نیست بلکه بی‌ادبی به کل مجموعه است باید بتوانیم این آموزش‌ها را در زندگی‌مان کاربردی کنیم.
از اینکه سکوت کردید و به حرف‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم
بخش دوم جلسه تولد یک سال رهایی مسافر حمیدرضا
اعلام سفر مسافر حمیدرضا:

سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر؛ تخریب بیش از ۲۵ سال با انواع آنتی ایکس؛ آخرین آنتی ایکس مصرفی روزی پنج گرم شیره خوراکی؛ مدت یازده ماه و ده روز سفر کردم به روش DST؛ داروی درمان شربت ot؛ راهنما مسافر امیر هوشنگ؛ ورزش والیبال؛ رهایی یک سال و هفت ماه.
آرزوی مسافر حمیدرضا:

آرزوی قلبی من این است که در کنگره خدمت درست انجام بدهم انشالله زمینی خریداری کنیم تا شعبه وسعت پیدا کند کسی پشت درب‌ها نماند و همه بتوانند به حال خوش برسند.
سخنان راهنما مسافر محمد:

تولد یک سال رهایی مسافر حمیدرضا را به حمیدرضا و خانواده محترمشان همچنین به بنیان کنگره 60 و سایر خدمتگزاران؛ علی‌الخصوص راهنما امیر هوشنگ تبریک عرض می‌کنم. انشاالله که حمیدرضا همچنان خدمتگزار باقی بماند و جایگاه‌های بالاتر را کسب کند. از راهنما امیر هوشنگ عزیز که مردانگی و ایستادگی نمودند تا ما بتوانیم در کنار ایشان آموزش ببینیم و خدمت کنیم تقدیر و تشکر می‌کنم به‌راستی‌که در تولدها فرشتگان از آسمان به زمین می‌آیند و حضور می‌یابند. جهان‌بینی کنگره ۶۰ باعث شده است که یک فروشنده مواد مخدر به راهنما تبدیل شود حمیدرضا با مصرف پنج گرم شیره خوراکی به رهایی و حالا خوش رسید و اکنون تولد یک سال رهایی خود را جشن می‌گیرد. برای ایشان و همه مسافران و همسفران عزیز آرزوی سلامتی و خوشبختی دارم.

سخنان مسافر حمیدرضا:

سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر؛ ما مسافران کشتی شکسته‌ایم که به ساحل رسیده‌ایم و رقص و پای‌کوبی می‌کنیم؛ مردمان به خیالشان که ما دیوانه‌ایم حق‌دارند چون ندیده‌اند آن طوفانی را که ما دیده‌ایم. تقدیر و تشکر می‌کنم از همه عزیزان علی‌الخصوص راهنماهای عزیزم راهنما امیر هوشنگ و راهنما محمد که لطف و محبت بسیاری نسبت به من داشتند. در طول سفر بسیار من را تحمل نمودند شرمنده لطف و محبت آن‌ها هستم. وقتی به کنگره وارد شدم ازلحاظ مالی؛ جسمی و روحی اوضاع خوبی نداشتم باحال خراب وارد کنگره شدم به خاطر نوشتن سی‌دی‌ها نزدیک بود شعبه را ترک کنم اما در ادامه صحبت‌های راهنما باعث شد تا بمانم با نوشتن اولین سی دی در کنگره ماندنی شدم. شاکر خداوند هستم که توانستم با صبر و حوصله به رهایی برسم. مشکلات گوارشی‌ام در مسیر درمان برطرف شد به وزن ایدئال خود رسیدم در مراکز درمانی دیگر اتفاقی در من رخ نداد اما در کنگره ۶۰ درمان واقعی صورت گرفت. در طول این مدت رهایی هیچ وسوسه‌ای نداشته‌ام در این مسیر به لطف خدا از سیگار و مصرف مواد مخدر به کمک راهنماها و آموزش‌های ناب کنگره ۶۰ رهاشده‌ام. تازه واردین و مسافران لطفاً صبور باشید و تحمل کنید تا حال خوش نصیبتان شود انشاالله همیشه خوب و خوش باشید.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید ممنون و متشکرم
سخنان راهنمای همسفر ایجنت محترم خانم لیلا:

سلام دوستان لیلا هستم همسفر؛ خداوند را شاکرم که شاهد این تولد هستم تولد حمیدرضا را خدمت راهنماهای عزیزشان؛ راهنما امیر هوشنگ و راهنما محمد و همچنین خدمت بنیان کنگره 60 و خانواده مسافر حمیدرضا و همه عزیزان تبریک عرض می‌کنم. از راهنما امیر هوشنگ به خاطر همه لطف و محبتشان نسبت به شعبه تقدیر و تشکر می‌کنم انشالله همسفر حمیدرضا نیز بتواند سفر خود را شروع کند و در کنار مسافرشان خدمتگزار باقی بماند.
از اینکه به حرف‌های من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم
سخنان همسفر خانم مهین:

سلام دوستان مهین هستم یک همسفر؛ بابت این روز عزیز و بزرگ خیلی خوشحالم برای همه مسافران و همسفران آرزوهای خوب دارم. از بنیان‌گذار بزرگ کنگره ۶۰ جناب دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم. از راهنماهای مسافرم راهنما امیر هوشنگ و راهنما محمد نیز سپاسگزارم. از مسافر عزیزم نیز ممنونم که با تلاش و کوشش خود توانست به‌خوبی سفر کند و به درمان برسد انشاالله که این رهایی‌ها و تولدها شامل حال همه مسافران عزیز بشود.
از اینکه به حرف‌های من توجه کردید از همه شما متشکرم.

عکاس: مسافر غلامرضا لژیون سوم
تایپ: مسافر محسن لژیون یازدهم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار