نهمین جلسه از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بیهقی سبزوار، روز یکشنبه 13 خرداد ۱۴۰۳ با استادی راهنمای تازه واردین حمید و نگهبانی مسافرعلی اکبر و دبیری مسافر محمدرضا با دستور جلسه «آداب معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی» ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر، تشکر میکنم از نگهبان عزیز، دبیر و مرزبانی محترم که اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. ما در کلاس اول ابتدایی اگر خاطرمان باشد یک جملهای داشتیم که می گفت : ادب آداب دارد. و هیچوقت بهش فکر نمیکردیم که منظور این جمله چی هست، تازه در کنگره فهمیدیم که آداب یعنی راه و روش یعنی من بهعنوان یک انسان باید یک اصول و یک روش و قوانین را رعایت بکنم تا یک انسانی باادب باشم که این در تمام سطوح زندگیمان نهتنها نقش دارد بلکه شخصیتمان را نشان میدهد، حتی ریزترین چیزها مثل لباس پوشیدن، حرف زدن، غذا خوردن، راه رفتن، رانندگی وهر چیزی که ما فکرشو میکنیم این آداب و ادب شخصیت ما را به بقیه نشان میدهد، بهطور مثال لباس پوشیدن، من یک نوع لباسدارم که در خانه استفاده میکنم و یک نوع لباس برای بیرون دارم که میپوشم، یک لباس هم دارم برای مهمانی و لباسی هم دارم که میروم کنگره، بالباسی که میام کنگره هیچوقت نمیروم سرکار و این نشان میدهد که هر چیزی باید جای خودش باشد، هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی یا مثلاً صحبت کردن با همسر و با بچه و یا با همکار یا حتی صحبت کردن باراهنما و یا با داداش لژیونی هامون آدابی دارد، ما در خانه وقتیکه با بچه هامون صحبت میکنیم فکر میکنیم یاد میگیرند ولی بچه چیزی را که میبیند یاد میگیرد. من باید با همسرم جوری برخورد کنم تا فرزندم از برخورد من و همسرم یاد بگیرد، بهطور مثال در خانه تلفن زنگ میزند، میگویم بگو نیستم، ولی جای دیگِ به بچه میگم دروغ نگو، دروغ بد است، ولی بعداً میبینم که این بچه دروغگو شده، پس چیزی که او از من دیده را یاد گرفته است، نه چیزی که من بهش گفتم، من باید دقت کنم حرفهایی که با بچهام میزنم نمیتوانم با یک کارمند اداری صحبت بکنم، هر چیزی آداب خودش را دارد، وقتی میروی بازار، اون برخوردی که در بیرون از خانهداری، نمیتوانی همان برخورد را هم در داخل خانه داشته باشی، من حتی با بچه خودم به بهانه اینکه میخواهم تربیتش بکنم نمیتوانم وارد حریم خصوصیاش بشوم، گوشیشوچک بکنم یا کیفشو چک بکنم و یا نمیتوانم جیبشو چک بکنم، تربیت جای دیگری انجام میگیرد، تربیت جایی انجام میگیرد که من بهش نزدیک باشم، روزی یک ساعت برای بچهام وقت بگذارم و با مهر و عطوفت باهاش صحبت کردم و از مشکلاتش بپرسم، چون این کارها را نکردهام احساس میکنم فرزند من و همسرم از من دور شدند، برای اینکه بخواهم کنترلشان بکنم مجبورم بروم و حریم خصوصیشان را بگردم و جستجو بکنم و این دقیقاً عمل عکس را انجام میدهد، جناب مهندس درباره غذا خوردن توضیح دادند، غذا خوردن یک کار عادی است ولی من در کنگره ۶۰ فهمیدم که غذا خوردن واقعاً اصول دارد، در لژیون تغذیه سالم بود که فهمیدم غذا خوردن اصولی دارد، ما در مهمانی و یا در میزبانی باید درست غذا خوردن را یاد بگیریم و اصولش را رعایت کنیم، در رانندگی باید تعادل داشته باشیم، اگر از چراغقرمز رد شویم و یا از پیادهرو با موتورسیکلت عبور بکنیم، با این حرکات از دید دیگران یک آدم مؤدب نیستیم، اینیک فرد بیادب و بیتعادل است که احترام به قوانین رانندگی را بلد نیست.
من در زمان مصرف از اینکه جسم من درگیر مواد افیونی بود، افکار و جهانبینی من هم درگیر مواد افیونی بوده، حتی رفتار و معاشرت و آداب من افیونی بوده است، در کنگره مثلثی داریم به اسم مثلث درمان جسم، روان، جهانبینی، این سه تا ضلع باید باهم رشد بکنند تا من به درمان برسم، جسم را با داروی اوتی و پروتکل به درمان میرسانیم، اگر بخواهیم جهانبینیمان به درمان برسد باید در همین جلسات عمومی و سیدیهایی که راهنماها معرفی میکنند باعث رشد جهانبینی میشود.
وقتی جهانبینی و جسم رشد کرد، روان هم خودبهخود به تعادل میرسد، در کنگره ما داریم که درمان فوق ترک هست و تعادل فوق درمان است. جناب مهندس میفرمایند: شخصی که مؤدب هست حتماً آدم با تعادلی هست و شخصی که تعادل ندارد قطعاً مؤدب نیست. مطلبی که جناب مهندس فرمودند: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک را سرلوحه کارمان قرار بدهیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید ممنونم متشکرم.
اعلام رهایی از اضافه وزن، سفر تغذیه:مسافر علی اکبر به راهنمای همسفر جواد
عکاس: مسافر غلامرضا لژیون سوم
تایپ: مسافر رضا لژیون هشتم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار
- تعداد بازدید از این مطلب :
136