فهم نشان‌ها بعد از عملیاتی کردن آنها اتفاق می‌افتد

سومین جلسه از دوره چهارم لژیون سردار نمایندگی بیهقی سبزوار با استادی پهلوان احمد، نگهبانی مسافر علی، دبیری مسافر جواد و خزانه‌داری مسافر مجید با دستور جلسه «پهلوان» سه‌شنبه 8 خرداد 1403 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم    از بد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم؛

سلام دوستان احمد هستم یک مسافر، خدا را بابت حضورم در کنگره 60 و همچنین بابت حضورم در جمع شما دوستان، جهت آموزش گرفتن و خدمت کردن شکر می‌گویم. از نگهبان لژیون سردار راهنما مسافر علی و دبیر مسافر جواد و خزانه‌دار مسافر مجید تشکر می‌کنم، خیلی خوشحالم که در جمع شما هستم، موضوعی که برای من مهم است و همیشه به آن فکر می‌کنم این است که ما خیلی از اتفاقاتی را که می‌بینیم.

دقیقاً آن چیزی نیست که فکر می‌کنیم! بلکه کاملاً برعکس است، مثلاً ما همیشه فکر می‌کردیم خورشید از شرق طلوع می‌کند و در غرب غروب می‌کند و خورشید نمی‌چرخد، بلکه کره زمین  می‌چرخد یا مثلاً در زمان اعتیاد فکر می‌کردیم هرچه بیشتر مواد مصرف کنیم نشئه‌تر می‌شویم ولی چنین چیزی درست نبود. هرچه مصرف مواد کمتر باشد سرحال‌تر هستی. در جامعه نیز برای بالا رفتن بایستی افتاده باشی.

افتادگی آموز اگر طالب فیضی    هرگز نخورد آب، زمینی که بلند است. بنابراین در مسیر زندگی خیلی وقایع برعکس آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم. اوایل وقتی‌که به‌عنوان استاد جلسه شرکت می‌کردم تصور من بر آن بود که بایستی بروم و آموزش بدهم تا بقیه چیزی یاد بگیرند اما دقیقاً برعکس است و از مشارکت‌های مسافران و همسفران است که آموزش می‌گیریم.

باید بدانیم همه ما برای خدمت و آموزش پا به حیات نهاده‌ایم، قرار است به دانایی خودمان اضافه کنیم و بعد با دست‌پر از جلسات خارج شویم و آن‌ها را در زندگی‌مان کاربردی کنیم، متأسفانه در جامعه کسی که عملکرد داشته باشد خیلی کم است، البته در بین مسافران و همسفران کنگره زیاد دیده می‌شود، در بیرون از کنگره برای کمک کردن به دیگران حرف و سخن زیاد گفته می‌شود، اما کمکی انجام نمی‌شود در کنگره حرفی که می‌زنیم بایستی تبدیل به فهم شود و با عملکردمان قابل‌مشاهده باشد، آقای اختراعی در جلسه‌ای فرمودند که ما راجع به مهر و محبت پدر و فرزندی زیاد شنیده‌ایم اما چه موقع آن را درک می‌کنیم، وقتی‌که ازدواج می‌کنیم و صاحب فرزند می‌شویم.
در لژیون سردار القاب و صفاتی که جناب مهندس در نظر گرفته‌اند مثل سردار، دنور، پهلوان و نشان بی‌نشان را وقتی عملیاتی کنیم، فهم آن‌ها برایمان اتفاق می‌افتد. به عبارتی فهم نشان‌ها بعد از عملیاتی کردن آن‌ها اتفاق می‌افتد، ما باید عملی را انجام بدهیم تا درک درستی از آن داشته باشیم، قبلاً تصور من از حضور در لژیون سردار این بود که بایستی فقط از پول صحبت کنیم.

پول جمع‌آوری شود و به تعهدها و قول و قرارهای مالی عمل شود، اما اکنون دریافته‌ام که هدف از حضور، فهمیدن و یادگیری است، بخشش را یاد بگیریم و اینکه چه چیزی رو بایستی ببخشیم، هدف فقط بخشش ۵۰ میلیون تومان پول و گرفتن نشان دنور نیست، این القاب را جناب مهندس آورده‌اند که روی آن‌ها تفکر کنیم، این‌گونه نیست که کسی که توانش ۵ میلیون تومان است  و آن را می‌بخشد دیگر دنور نیست.

بخشش با مقدار سنجیده نمی‌شود با نیت است که سنجیده می‌شود، ممکن است کسی ۵۰۰ هزار تومان ببخشد و از ۵۰۰ میلیون تومانی که من می‌بخشم ارزشش بیشتر باشد، چون تلاش بیشتری کرده است و از هیچ، بخشیده است.
جناب مهندس برای هرکدام از القاب جایگاهی تعیین کرده است، ما بایستی روی این القاب و بخشنده بودن تفکر کنیم تا بفهمیم منظور چیست و کجا و چه چیزی را بایستی ببخشیم، بخشش فقط شامل پول نیست در مسائل دیگر زندگی نیز وجود دارد. مثلاً در فرایند درمان بخشش آن است که یک‌پنجم مواد مصرفی خود را ببخشیم تا به همان اندازه دانایی کسب کنیم. پهلوانی به این نیست که فقط زور و بازوی قوی داشته باشی.

پوریای ولی گفت: که صیدت به کمند است. پهلوانی یعنی اینکه توان انجام کاری را داشته باشی اما در بعضی از جاها که خیر و صلاح دیگران در آن است از حق خودت بگذری.

در دستور جلسات کنگره 60 در مورد تأثیر آن‌ها روی خودمان تفکر کنیم. واژه پهلوانی را که جناب مهندس در دستور جلسات لژیون سردار قرار داده‌اند، چه تأثیری روی من گذاشته است، کجای زندگی‌ام  توانسته‌ام پهلوان باشم، ما تشکیلات خودگردان هستیم و بایستی هزینه زمین و ساخت شعبه خودمان را مهیا کنیم، کنار بحث علمی و نیروی انسانی مسئله مالی خیلی مهم است، نگاه ما نسبت به لژیون سردار بایستی تغییر کند، ان شاالله همه ما به یک جایگاهی برسیم و به یک تفکر زیبایی برسیم و روی هر اتفاقی که برایمان می‌افتد تفکر کنیم از همه دوستانی که کمک کردند تا شعبه بیهقی به این جایگاه برسد تقدیر و تشکر می‌کنم.

ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

عکاس وتایپ: مسافر محسن لژیون یازدهم
تنظیم: سایت بیهقی سبزوار