تعادل یعنی پایداری، خارج نشدن از تعادل در برابر مشکلات

هشتمین جلسه از دوره شصت و ششم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی ابن‌سینا به استادی راهنمایی ایجنت محترم مسافرجمشید، نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه " آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی" و جشن اولین سال رهایی مسافر علیرضا در روز شنبه 12 خردادماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان جمشید هستم یک مسافر، خدا را شکر می‌کنم که در خدمت شما هستم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم، از لژیون مرزبانی و نگهبان عزیز تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه قرار بگیرم. دستور جلسه امروز در مورد آداب معاشرت، ادب و بی‌ادبی، تعادل و بی‌تعادلی و قسمت دوم در مورد جشن اولین سال رهایی مسافر علیرضا می‌باشد. نگاهی به فرهنگ لغت انداختم تا ببینم در مورد ادب چه توضیحی شرح داده‌شده که نوشته بود ادب به مجموعه رفتاری گفته می‌شود که جزء ارزش‌های یک جامعه است. که این رفتار در تمام سطوح زندگی ما جاری است. انسان‌ها موجودات اجتماعی هستند و باهم کار می‌کنند، دادوستد می‌کنند و... که نیاز هست یکسری آداب را رعایت کنیم تا به مشکل برنخوریم. در مورد اعتیاد همیشه صحبت از ترک اعتیاد بوده و هم هست، اما در کنگره 60 جناب مهندس فرمودند ما به ترک اعتیاد کاری نداریم و کار ما درمان اعتیاد است. هرکسی که در کنگره60 به درمان می‌شود، این درمان در بخش جسم و روان اتفاق می‌افتد و در مورد جهان‌بینی نیز شخص به تعادل می‌رسد؛ معنای دیگر تعادل پایداری هست. یک سیستم یا یک انسان زمانی می‌توانیم بگوییم به پایداری رسیده که در مواجه با مشکلات و مسائل پیش رو از تعادل خارج نشود. کسی که تعادل دارد نه به خودش و نه به دیگران لطمه نمی‌زند که اگر به یکی از موضوعاتی که در جامعه هست توجه کنیم متوجه این موضوع می‌شویم مثلاً در رانندگی کسانی که تعادل ندارند هم به خودشان و هم دیگران در حین رانندگی این لطمه را می‌زنند. در کنگره60 هم همین است، کسی که به درمان و تعادل می‌رسد دیگر به اعتیاد بازگشت ندارد چون به تعادل رسیده است به همین دلیل تعداد برگشتی‌های کنگره 60 کم است. در مورد آدابی که در کنگره 60 داریم توضیح مختصری می‌دهم، در خصوص وضعیت ظاهری قوانین کنگره می‌گوید: تی‌شرت و زنجیر گردن، ریش نامتعارف، کفش پاشنه‌خوابیده، پیراهن روی شلوار و... ممنوع می‌باشد ، اگر به وضعیت ظاهری وزیران و مسئولین هر کشور نگاه کنید هیچ‌کدام وضعیت ظاهری نامتعارفی ندارند و وضعیت ظاهری هر شخصی در برخورد اول نشان‌دهنده شخصیت آن شخص است و در وهله دوم گفتار شخص هست که منش فرد را نمایان می‌سازد. در مورد احوالپرسی هم بزرگ‌تر می‌تواند صحبت را شروع کرده و از اوضاع‌واحوال سؤال کند و شخص کوچک‌تر و مقام کوچک‌تر نمی‌تواند از اوضاع‌واحوال مقام بالاتر پرس‌وجو کند. بنده وقتی نزد آقای مهندس می‌روم ابتدا سلام و صبح‌به‌خیر عرض می‌کنم و دیگر حرفی نمی‌زنم و آقای مهندس از حال و احوال جویا می‌شوند.

اما در مورد قسمت دوم دستور جلسه که جشن اولین سال رهایی مسافر علیرضا می‌باشد؛ علیرضا حدود دو سال پیش وارد لژیون بنده شدند و خودش را هم مصرف‌کننده نمی‌دانست و با لحن خاصی می‌گفت من چند تا قرص می‌خوردم؛ ابتدای سفرش کمی نامنظم بود اما در ادامه با اتفاقاتی که برایش در زندگی افتاد خیلی محکم‌تر و بهتر سفر کرد و رها شد و تبدیل به فرد خدمتگزار و مسئولیت‌پذیر شد که امروز مبصر کلینیک هست و چند ماه هم در قسمت سایت مشغول خدمت بود؛ امیدوارم در امتحانات پیش رو قبول‌شده و دین خود را نسبت به کنگره ادا کند. من این روز را به علیرضا و هم‌سفرانش و راهنمای هم‌سفرانش و راهنمای سیگارش تبریک عرض می‌کنم و از زحمات ایشان تشکر می‌کنم. در انتها از اینکه به صحبت‌های بنده توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.

اعلام سفر تولد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر؛ آنتی‌ایکس ، روش درمان DST، داروی درمان OT، به مدت 10 ماه و 7 روز به راهنمایی آقا جمشید سفر کردم، در حال حاضر 1 سال و 2 ماه و 18 روز هست که رها هستم. در ادامه سفر سیگار داشتم به راهنمایی آقا جمشید در حال حاضر 10 ماه و 18 روز هست که رها هستم.

آرزوی مسافر:

آرزو دارم هیچ هم‌سفری ناامید از کنگره خارج نشود.

سخنان مسافر:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر؛ ابتدا از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم کردند، از آقا جمشید تشکر می کنم که برای من پدری کردند، من بواسطه مصرف پدرم از داشتنش محروم بودم؛ از آقای ایمانی تشکر می کنم که 6 ماه از سفر سیگارم را در لژیون ایشان آموزش گرفتم، از آقامجتبی تشکر می کنم که در قسمت سایت ازایشان آموزش گرفتم. از مادرم تشکر تشکر می کنم که در کنارم بود، من بیش از خودم به مادرم لطمه زدم امیدوارم بتوانم جبران کنم و از همین جا دست و پایش را می بوسم. حال و حال و روز خوبی نداشتم کلا ۶ الی ۷ ماه اول اعتیاد اوضاع خوب بود و به اصطلاح دوران طلایی اعتیادم بود بعد از آن تشنج های ناشی از مصرف قرص باعث شد تا به فکر ترک باشم و این لطف و رحمت خدا و کنگره است که توانستم نه به ترک بلکه به درمان برسم و به این حال دست پیدا کنم. در اواخر سفرم با مشکلات جسمی روبرو شدم که به خاطر خواسته ای که داشتن اجازه تزریق هیچ دارویی در بیمارستان ندادم تا هیچ اختلالی در درمانم بوجود نیاید در آخر امیدوارم تک تک سفر اولی ها این جایگاه را تجربه کنند. 

سخنان راهنمای همسفر:

سلام دوستان سولماز هستم یک همسفر؛ خدارا شکر می کنم که یکبار دیگر در این شعبه حضور دارم و شاهد تولد دیگری هستم؛ از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم، این روز را به علیرضا و اعظم عزیز تبریک می گویم، اعظم در سفر اول در لژیون حضور داشتند و با صبر حوصله ای که داشتند توانستند به رهایی برسند، در سفر دکم به دلیل مشغله هایی که داشتند نتوانستند مرتب حضور پیدا کنند، امیدوارم در مسیر سبز کنگره حضور داشته و موفق باشند.

سخنان همسفر: 

سلام دوستان اعظم هستم یک همسفر؛ صحبت های زیادی برای مشارکت آماده کرده بود اما صحبت هایم را با تشکر خلاصه می کنم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می کنم که این بستر را فراهم نمودند، از آقای جمشید و خانم سولماز تشکر می کنم که برای ما زحمات زیادی کشیدند و باعث شدند تا این روز را تجربه کنیم، از اینکه در جشن ما شرکت کردید و به صحبت های من توجه نمودید از همه شما متشکرم.

عکس: مسافر محسن مرزبان خبری

نگارنده و تایپ: مسافر مجتبی لژیون ۳