آقای مهندس در سیدی آداب معاشرت، ادب و بیادبی و همینطور در کارگاه جهانبینی روز چهارشنبه، توضیحات بسیار جالب و شنیدنی را در این مورد ارائه نمودند. ایشان میگویند: "من مصرفکنندهای که کارتنخواب باشد؛ اما ادب داشته باشد را با صد نفر پروفسور و دانشمند عوض نمیکنم.
مسائل ادب و نزاکت را در سیدیها صحبت کردند که میتوانیم گوش کنیم. اولین چیزی که در ادب باید یاد بگیریم این است که باید به فرزندانمان یاد بدهیم. اگر بچه بلد نیست؛ به این دلیل است که پدر و مادر به او یاد ندادهاند. ما باید به فرزندانمان، تشکرکردن را یاد بدهیم؛ اگر اشتباهی میکنیم؛ باید عذرخواهیکردن را بلد باشیم؛ باید به بزرگتر سلام کنیم؛ در مکانهایی که وارد میشویم حتماً باید اعلام ورود کنیم.
![](/EditorFiles/Image/008197C3-AEF1-478A-AF03-FA868031AE92(2).jpeg)
همانگونه که میدانیم کنگره به کرات این مسئله را عنوان نموده است که درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان. به واقع کنگره ۶۰ مرکزی برای ترک اعتیاد نیست مرکزی برای صرف درمان اعتیاد هم نیست؛ کنگره ۶۰ جایی است؛ برای رسیدن به درمان قطعی اعتیاد همراه با تعادل.
واژهی تعادل به مفهوم پایداری است. هر ساختاری که در مقابل نیروها و فشارهای وارده قوام، استحکام و پایداری خود را حفظ نماید؛ میتوانیم بگوییم که تعادل دارد. بنابراین یکی از دلایل درمان موفق و پایدار در کنگره ۶۰ رسیدن به تعادل است. اگر درصد برگشت به اعتیاد در رها شدگان کنگره ۶۰ بسیار پایین است به این دلیل است که آنها نه تنها به درمان رسیدهاند؛ بلکه به موازات درمان به تعادل نیز رسیدهاند؛ یعنی به پایداری در زندگی رسیدهاند.
تعادل مفهوم دیگری نیز دارد؛ در ریشهی این واژه عدل و عدالت نهفته است. پایداری نتیجهی عدالت است. انسان نیز زمانی که نیروها و انرژیهای خویش را به جای خود استفاده نماید میتواند مفهومی از عدالت باشد که این مسئله بیانی از مفهوم تعادل است.
ممکن است ذهن ما به طور ناخودآگاه با شنیدن واژهی عدالت به یاد برابری و یکسانبودن بیفتد؛ اما باید بدانیم که عدل بالسویه نیست. عدالت، یعنی هر چیزی در جای خودش و به قدر خودش شاید یکی کمتر و یکی بیشتر جایی کم و جایی زیاد باشد.
در مثالی که عرض شد؛ بر یک پایه نیروی کم وارد میشود و بر پایهی دیگر نیروی زیاد و این مفهوم عدالت است. تعادلی که مد نظر کنگره ۶۰ میباشد؛ به استناد کتاب "عشق، ۱۴ وادی برای رسیدن به خود" و تشریح انسان تکبعدی تعادل در تمامی سطوح زندگی است.
انسانهایی که در زندگی به کار، تفریح، ورزش، ارزش خانواده، مادیات، معنویات و همهی امور خود توجه دارند و برای آنها برنامهریزی میکنند؛ میتوان گفت؛ نیروهای خود را به صورت عادلانه در بخشهای مختلف زندگی تقسیم کردهاند و از زندگی لذت میبرند.
یک مصداق بارز مفهوم تعادل در زندگی انسان، موضوع آداب معاشرت و ادب است. آداب جمع واژه ادب است؛ یعنی اگر ادب را در امور مختلف آموخته باشیم و رعایت کنیم در حقیقت آداب معاشرت را رعایت کردهایم. معاشرت نیز هم خانوادهی عشیره و عشرت است و به نوعی مفهوم زندگی اجتماعی. پس زندگی اجتماعی و روابط اجتماعی با دیگر انسانها یا معاشرت، آداب، آیین و رسوم خاص خود را دارد که باید بلد باشیم.
نویسنده: راهنمای تازهواردین محترم همسفرفریبا
عکس،ویرایشوارسال: همسفرسکینه رهجوی راهنما همسفرمریم (لژیون یکم)
مرزبان خبری: همسفرنسیم
همسفران نمایندگی دامغان
- تعداد بازدید از این مطلب :
169