اولین جلسه از دوره بیستم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران آقا، نمایندگی پرستار، به استادی همسفر چنگیز، نگهبانی همسفر جواد و دبیری همسفر محمود، با دستور جلسه «سیگار» پنجشنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، چنگیز هستم، یک همسفر. خدا را شاکرم که امروز توانستم در جمع شما باشم و شما را سالم میبینم، از این بابت خوشحالم. دستور جلسه امروز، سیگار است و اگر بخواهم از مضرات سیگار بگویم، بسیار زیاد است؛ ولی طبق گفتههای آقای مهندس، آمار تلفات ناشی از سیگار، بسیار بیشتر از حادثههای غیرمترقبه مثل زلزله، سیل، تصادفات و غیره است.
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240531_155329(2).jpg)
مرگومیر ناشی از سیگار بسیار زیاد است. ورود به دنیای نیکوتین، دستکمی از ورود به دنیای مواد مخدر ندارد؛ هیچ فرقی نمیکند، بلکه سنگینتر هم هست. آقای مهندس دریکی از سیدیها فرمودهاند که چرا در سیگار از توتون استفاده شده است و گیاهان دیگری مانند یونجه، شبدر و کاه استفاده نشده است. مادهای که از سوختن توتون تولید میشود، نیکوتین است. این ماده از سد خونی مغز عبور میکند و جایگزین نیکوتین طبیعی تولید شده در بدن میگردد. تخریب نیکوتین خارجی و جایگزینی آن با نیکوتین داخلی بدن، همانند جایگزینی مواد مخدر خارجی با مواد طبیعی است و ممکن است سنگینتر هم باشد و به قسمتهای دیگری هم آسیب برساند.
ورود من به دنیای نیکوتین در سنین پایین شروع شد و وقتی وارد کنگره شدم، فهمیدم که چرا وارد آن شدهام. در ابتدا، نیروهای منفی بدون گرفتن هزینه و پولی از شما، دعوت میکنند و کلید طلایی قصر را در اختیار شما قرار میدهند و بهمرور و آرامی، شما وارد تاریکی و دخمههای بسیار سنگین میشوید که بهراحتی نمیتوانید از آن خارج شوید. این مصداق سخنان آقای مهندس است که میفرمایند: از اسب پیاده شدن، همانند سوارشدن آن، کاری سخت است. چراکه در آوای کنگره داریم که جان و تن در چنگ شیطان برده شده و رهایی از یوغ بردگی، کار سادهای نیست. وارد شدن به دنیای تاریکی یا ضد ارزشها، نیازی به آموزش و مهارت ندارد. من طی سه یا چهار روز، در سیگار کشیدن به مهارت رسیدم، بدون گرفتن آموزش؛ در هنگام مصرف سیگار، برای خودم شخصیتسازی میکردم، مثلاً یک روز فردین میشدم، روز بعد آلن دلون. هنگام مصرف سیگار، نقشهای متفاوتی را بازی میکردم و از آن لذت میبردم. زمان زیادی سپری شد تا توانستم از این دنیای تاریکی خلاص شوم و خدا را شکر میکنم که تنها راهی که توانست مرا نجات دهد، کنگره بود. در هنگام شروع به ترک سیگار با روش کنگره، من خریدار خوبی نبودم و به چشم خریدار خوب به آن نگاه نمیکردم؛ دیر اقدام کردم، ولی پایان خوشی برایم داشت. هنگام تی زدن و خدمت در شعبه آکادمی بودم که راهنمایم، حسن آقا، به من گفتند: چون سیگار مصرف میکنید، نمیتوانید خدمتگزار باشید. به ایشان گفتم که همین امروز در جلسات ویلیام وایت شرکت کردهام. جناب استاد امین میفرمایند: خارج شدن از تاریکیها دست شما نیست و بهسادگی انجامپذیر نیست. چندین سال با آن عشق و عاشقی کردهاید و رهایی از آن در کوتاهمدت امکانپذیر نیست.
متشکرم که به حرفهای من توجه کردید
تایپ، ویراستاری و بارگزاری: خدمتگزاران سایت همسفران آقا- شعبه پرستار
- تعداد بازدید از این مطلب :
247