از درمان سیگار وحشت داشتم

جلسه سوم از دوره چهل و یکم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگرۀ ۶۰، نمایندگی ارتش؛ با استادی راهنمای محترم مسافر پیمان، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «سیگار» در روز چهارشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر. خدا را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر فرصت شد تا در این جایگاه خدمت کنم. از نگهبان و دبیر ارجمند هم تشکر و قدردانی می‌کنم که این فرصت را به من دادند.
سیگار هم‌زاد و برادر دوقلو ی مواد مخدر است که من مصرف‌کننده همیشه با آن عجین بوده‌ام. من همیشه به ابن موضوع فکر می‌کردم که اگر من سیگار نکشم چه‌کار کنم؟ من نمی‌دانستم که در مواجه با اتفاق‌های خوب و بد باید چه عکس‌العملی داشته باشم و به همین دلیل از درمان سیگار وحشت داشتم.
آنزیمی در بدن وجود دارد به نام ACE2 که به دستگاه تنفسی و گوارشی انسان می‌چسبد و باعث افزایش فشارخون و ضعف دستگاه ایمنی می‌شود. کشیدن سیگار این آنزیم را به‌شدت افزایش می‌دهد. ۶۰۰ نوع ماده سمی در سیگار وجود دارد که در اثر سوختن تبدیل به ۷۰۰۰ سم می‌شود. اما باید بگویم که شاید هیچ‌کدام از ما به‌خاطر آسیب‌هایی که سیگار به ما وارد می‌کند، سیگار را درمان نکردیم.
من همه مضرات سیگار را می‌دانستم؛ ولی به آن توجهی نمی‌کردم. درمان سیگار برای من جای دیگری اتفاق افتاد. خوشبختانه کنگره آن قدر عرصه را بر من تنگ کرد که باید این کار را انجام می‌دادم. کنگره با افراد سیگاری مشکلی ندارد؛ ولی کسی که می‌خواهد خدمتی انجام دهد یا راهنما شود باید سیگار خودش را درمان کند. اگر درک کردم که لازم است در کنگره بمانم باید خیلی چیزها را کنار بگذارم و یکی از آنها سیگار است.
کنگره من را به جایی رساند که عاشق این شدم که اینجا بمانم و آن موقع این تصمیم را گرفتم که سیگارم را درمان کنم و راهی جز این وجود نداشت. درمان سیگار برای من به‌شدت سخت‌تر از مواد مخدر بود، چون مواد در جامعه کاملاً مذموم است؛ ولی سیگار را با افتخار می‌کشند.
مسئله دیگر موضوع لژیون‌های ویلیام وایت است. راهنمای سیگار من در آن زمان لژیون نداشت و من هر طور که بود لژیون دیگری را انتخاب کرده و در آن شرکت کردم. چراکه من یاد گرفتم بعد آموزشی قضیه مهم است و مصرف‌کردن یا نکردن اهمیتی ندارد. مهم این است که جهان‌بینی شکل‌گرفته و با انجام‌ندادن این کار به حال خوب برسیم.
خیلی متشکرم که به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر محمدرضا
ویرایش و ارسال: مسافر حامد و مسافر محمدرضا
نمایندگی ارتش