English Version
English

راهنمایی ابتدای کار است

راهنمایی ابتدای کار است

جلسه دوازدهم از دوره سی‌ و دوم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره۶۰؛ نمایندگی امین قم، با استادی راهنما محترم مسافر اکبر، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر محمدباقر، با دستورجلسه «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟» و در ادامه «جشن تولد دهمین سال رهایی راهنما محترم مسافر اسماعیل» پنجشنبه 27 اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان اکبر هستم مسافر
از نگهبان، دبیر و عزیزانی که نوشتارها را قرائت کردند تشکر می‌کنم و خوش‌حالم که یک بار دیگر در جمع شما عزیزان حضور دارم.
دستور جلسه از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش اول "در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کرده‌ام؟" و در ادامه تولد راهنمای محترم مسافر اسماعیل.

در مورد بخش اول دستور جلسه که می‌گوید من چه کرده‌ام و علامت سؤالی که آمده است نکته بسیار جالبی است. من باید در تمام کارهایم حس بدهکارانه داشته باشم، در غیر این صورت از آموزش محروم می‌شوم. اگر حس من در خانواده، جامعه و یا کنگره طلبکارانه باشد، درواقع هیچ رشدی نخواهم داشت؛
اما وقتی حس من بدهکارانه شود، بسیاری از مشکلات حل می‌شود و می‌توانم آموزش‌های زیادی دریافت کنم. این علامت سؤال آمده است که من تفکر کنم؛ البته کنگره در حال طی کردن مسیر است و همانند مشعلی است که روشن شده و خاموشی ندارد.
اتفاقاتی که اکنون در درمان بیماری‌ها در حال رخ دادن است، بیماری اعتیاد که سال‌ها پیش درمان شد و شعبات متعددی که در سراسر کشور تشکیل شده است که همه این‌ها نشان می‌دهد کنگره در ابتدای کار بزرگی است و دارد مسیر خود را طی می‌کند. کنگره نیاز به شخص خاصی ندارد و هیچ وقت کارش متوقف نمی‌شود. هر کس هر کاری انجام می‌دهد برای خودش است و همان گونه که در وادی هشتم آمده است، مسیر برگشت در همین سفر است.

وقتی آقای مهندس بنیان کنگره می‌گوید من در قبال آن رهایی هیچ کاری نکرده‌ام، دیگر تکلیف ما مشخص است. اگر کسی کار علمی انجام دهد، همراه او می‌ماند و تبدیل به دانایی می‌شود؛ همچنین اگر شخصی در قسمت مادی خدمت کند، هر دانه‌ای بکارد از آن دانه هفت خوشه و از آن هفت خوشه، هفتاد خوشه به عمل می‌آید. اگر کمی هوشیار باشیم می‌فهمیم که برای خدمت درست، ابتدا باید عملکرد ما در خانواده و بیرون از کنگره مناسب باشد تا در کنگره نتیجه مطلوبی حاصل شود. اگر مراقب عملکرد خود باشیم، می‌توانیم بزرگ‌ترین کار را در قسمت علمی انجام دهیم. سفر اولی اگر مرتب باشد از چهره‌اش قابل تشخیص است.
وقتی فردی که در زمان مصرف تا ظهر می‌خوابد، از همه طلبکار است، با همه درگیر جنگ و دعواست و کلی مطلب منفی دیگر دارد تغییر می‌کند، کارهایش منظم می‌شود، دفتر سی‌دی، کتاب و مطالعه وارد خانه‌اش می‌شود، بزرگ‌ترین کار را برای استحکام پایه‌های علمی کنگره انجام می‌دهد. چون اطرافیان راجع به آن فرد سؤال می‌کنند که او تا مدتی قبل مصرف کننده بود و همه از دست او عاصی بودند، چگونه این‌قدر تغییر کرده است و این برای همه قابل مشاهده است، اگر بوی گل یا چمنی حقیقی باشد، نیاز به بیان نیست، از فاصله دور هم می‌شود آن را حس کرد؛ خود عملکرد بیانگر همه چیز است و این می‌تواند نشانی از کنگره باشد تا مصرف کننده دیگری نیز به اینجا بیاید و درمان شود و این بزرگ‌ترین ثواب است.

قانون عملکرد در جهان‌بینی می‌گوید مسیر حرکت، سفر و آموزش‌ها که همان صراط مستقیم است، ضرب‌ در حس یا نیرو مساوی است با انرژی‌ که به دست می‌آوریم. حالا در این مسیر درست، این موضوع که با چه تفکری در حال پیشروی هستم بسیار مهم است؛ مثلاً در سفر اول اگر تفکر من این باشد که بخواهم خودم را به دیگران اثبات کنم، اشتباه است. وقتی که سفر دومی شدم، خدمت‌گزار شدم، راهنما شدم و... با چه تفکر و اندیشه‌ای خدمت می‌کنم؟ با چه تفکر و اندیشه‌ای سر لژیون می‌روم؟ آیا تفکر من این است که من راهنمای شما هستم یا هدفم خدمت است؟ وقتی در قسمت مادی خدمت می‌کنم، با چه تفکر و اندیشه‌ای این کار را می‌کنم؟ نباید انتظاری داشته باشم. هر کاری که انجام بشود خود خداوند به وقتش پاداش آن را می‌دهد، زندگی بر اساس شانس نیست، بر اساس عملکرد و تفکر و اندیشه است.
درواقع هر کاری که انجام می‌دهیم برای خودمان است و باید دراین‌بین مراقب شیطان نیز باشیم، همان‌گونه که ما در مسیر درست حرکت می‌کنیم، همان‌طور شیطان می‌خواهد ما را از مسیر خارج کند و باید حواسمان بسیار جمع باشد. انشالله که همیشه هم در قسمت علمی و هم در قسمت مادی هر کاری که از دستمان بر می‌آید را انجام بدهیم، البته آنچه اندازه و تکلیف من است، نه بیشتر و نه کمتر.

اما تولد آقای اسماعیل یوسفی که از قدیمی‌های شعبه هستند را به ایشان تبریک می‌گویم. پیام تولد ایشان پیام قشنگی است که می‌گوید سفر حقیقی ادامه‌دار به سبب راه یافتن به آفریدگار است و برای این است که انسان مکان اصلی خودش را بیابد و به هستی ارزش بگذارد. باید آزمایش‌ها را انجام بدهد.» و درباره مسیر برگشت است. هم ما و هم آقا اسماعیل هیچ‌وقت نباید عجله کنیم و انتظار زیاد از خود داشته باشیم. برای درست شدن یک شخص شاید صدسال زمان نیاز باشد. ولی کسی که همانند اسماعیل کارش را درست انجام می‌دهد و رونده در روشنایی‌هاست، مسیر مشخص است. من تازه راهنما شده بودم و فکر می‌کردم باید همه‌کاره‌ایم درست شود.
ولی این تازه ابتدای کار بود و باید آزمایش‌های زیادی را پس می‌دادم. در کلام‌الله آمده است، آیا تصور می‌کنید زمانی که ایمان آوردید، شمارا به حال خود رها می‌کنیم؟ تازه باید امتحان پس داد. برای این‌که هر کس تغییر جایگاه بدهد بدون امتحان ممکن نیست. امیدوارم آقا اسماعیل نیز کارش را درست انجام بدهد. هر شخصی با یک وضعیتی به کنگره می‌آید و آقا اسماعیل با مصرف شیشه و توهماتی که داشت وضعیت بدی را برای خود رقم‌زده بود.

ولی با آن شرایط، همانند جمله آقای مهندس که می‌گوید بر خاک افتاده اما دست به آسمان گشوده، وضعیت خیلی سخت ولی خواست قوی‌ای داشت. خواسته تمام معادلات را در هر زمینه‌ای برهم میزند. اگر در هر وضعیتی باشی هر چه بخواهی همان می‌شوی و آقا اسماعیل خواسته قوی‌ای داشت و به درمان رسید. از همان ابتدا که من از تهران می‌آمدم و برمی‌گشتم، این بچه‌ها بودند که شعبه را می‌چرخاندند و کلید دست آقا اسماعیل و دیگر پیشکسوتان بود و خدمت می‌کردند. ایشان همیشه چشم می‌گفتند و خدا را شکر باعث پیشرفت شعبات قم شدند.
آقا اسماعیل رهجوهای خوبی پرورش داد والان نیز لژیون درمان سیگار دارد و ان‌شالله در ادامه مسیر موفق باشد.

اعلام سفر مسافر اسماعیل:
سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر. آخرین آنتی‌ایکس مصرفی تریاک و شیشه، روش درمان DST، دارو درمان OT،  مدت سفر اول ۱۰ ماه و ۱۸ روز، به راهنمایی اکبر آقا، رهایی 10 سال 7 ماه و 3 روز.

آرزوی مسافر اسماعیل:
آرزو می‌کنم آقای‌مهندس در آینده اجازه یک شعبه در شهر قم برای خانم‌های مسافر را بدهند.

سخنان مسافر اسماعیل:
خداوند را شاکرم که اجازه داد یک‌بار دیگر این روز را ببینم و تشکر می‌کنم از بنیان کنگره ۶۰ و همچنین اینت محترم مرزبانان و همچنین راهنمای عزیز اکبر آقا که مثل سالهای قبل قبول زحمت کرده و تشریف آوردند و همچنین افرادی که با مشارکت‌هایشان  مرا تشویق کردند تا در مسیر درست بهتر خدمت کنم. بخش عمده اهمیت این جشن برای من قدردانی از زحمات راهنمای عزیزم اکبر آقا است همچنین هفته بزرگداشت راهنما را خدمت ایشان تبریک عرض می‌کنم. اگر لطف خداوند و محبت‌های اکبر آقا شامل حال من نمی‌شد  زندگی من در همان سال‌ها دچار فروپاشی می‌شد. نمی‌دانم لطف خداوند بود یا در تقدیرم این‌گونه نوشته شده بود که خداوند یک فرصت دیگر به من داد و من در کنگره ماندگار شدم. البته خواسته شد و حس چندان قوی برای ماندن در کنگره نداشتم؛ اما این سیستم به حدی قدرتمند بود که مسیر خدمت را برای من، آقای بصیری، آقای پوربیک، آقا مجتبی، آقای فهیمی و آقا مهران  باز کرد.

من در همه مسیرهای زندگی خود به بن‌بست رسیده بودم و هیچ دلیلی برای ادامه دادن نداشتم، همچنین شنیده بودم در تهران تشکیلاتی تحت عنوان کنگره ۶۰ برای درمان اعتیاد فعالیت می‌کند؛ چندین بار تماس گرفتم که به من گفتند برای درمان باید سفر کنم، حتی چندین بار جناب مهندس را در تلویزیون در برنامه شروع خوب مشاهده کردم اما آغاز سفر من روزی بود که حال بسیار بدی داشتم برای حل مشکل خود به دی آی سی رفته بودم، در آنجا به من گفتند که تو شرایط حضور در این مکان را نداری و آدرس کلینیک صدوق را به من دادند. درمان در کنگره ۶۰ بسیار آسان است به شرط گوش به فرمان بودن و ایمان داشتن به سیستم و اینکه تمام دانسته‌های خود را پشت در گذاشته و به زندگی، آینده و خانواده چشم بگوییم و قدر فرصتی که خداوند در اختیارمان قرار داده را بدانیم. از اکبر آقا ممنونم چون اگر با او آشنا نمی‌شدم نمی‌دانم اکنون در چه وضعیتی به سر می‌بردم. محبت‌های او در هیچ شرایطی از من دریغ نشد مخصوصاً در سخت‌ترین لحظاتی که مادرم را از دست داده بودم درست مثل پدر پشتوانه من بود و دست مرا رها نکرد.

انشالله که همیشه سایه اکبر آقا، آقای خدامی و آقای مهندس بر سر ما باشد و ما نیز قدر این جایگاه را بدانیم.

طبق فرمایشات استاد سردار اعمال ما می‌تواند مسیر تقدیر را تغییر بدهد، انشالله که شاکر و قدردان معلم و داشته‌های دیگر خود باشم چراکه داشتن عادی‌ترین مسائل زندگی مثل خواب منظم، مشاجره نداشتن و آرامش نسبی که امروز دارم برای من آرزو شده بود. دست‌بوس راهنمای عزیزم هستم چراکه بودن در همین لحظه را به اکبر آقا مدیونم، جایگاه راهنما بسیار عظیم است؛ علی بن ابیطالب می‌فرمایند هر کس به من چیزی آموزش دهد من بنده او هستم. انشالله که برای کنگره ۶۰ شاگرد خوبی باشم، در کنگره در هر جا به من خدمتی نایت کنند به دیده منت می‌پذیرم چراکه این مسیر بازگشت به صراط مستقیم است.

تایپ: مسافر احمدعلی لژیون سوم
ویراستاری: مسافر محمد جعفری لژیون دوم
ارسال خبر: مسافر صادق لژیون دوم
تهیه و تنظیم توسط گروه وبلاگ نمایندگی امین قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .