اهمیت خواب شب و بیداری در صبح زود
در نوشته زیر سعی میکنم مطالبی را که خودم با آنها مواجه شدهام، ارائه کنم. به نظر من خواب شب رابطه متقابلی با سیستم X بدن دارد، یعنی یک سری ناقلهای عصبی، از طریق خواب باکیفیت و مناسب در بدن تولید میشود. خوابیدن هر فرد همبستگی به ترشح و تولید یکسری مواد شبه افیونی در زمان مناسب و در مقدار کافی است. همینطور انسان یکسری از نیروها و انرژیهای ضروری برای حیات را در طی خواب شب از هستی دریافت میکند. اگر ناقلهای عصبی و این نیروها در حالت تعادل نباشد، در اثر کمبود این عناصر فرد به گونهایی دچار نقص و یا شاید خماری میشود. ارتباطات کاری و اجتماعی هم همینطور، رفتار شخص تحت تأثیر این اختلاف قرار میگیرد و ممکن است موجب بروز صدمات جبرانناپذیری برای خود و دیگران شود. همان چیزی که باکمال تأسف برای من اتفاق افتاد.
من سالها دچار بههمریختگی ریتم خواب بودم و به خاطر برخی مشکلات و بیماریها، بین روز چندساعتی میخوابیدم. از طرف دیگر شب دیگر تا دیروقت نمیتوانستم بخوابم و به طبع آن صبح هم با احساس خستگی و رخوت آنهم ساعت ۹ و ۱۰ از خواب بیدار میشدم؛ حالا بماند که چقدر روی روابطم با خانواده و اطرافیان تأثیر نامطلوب گذاشت و چقدر تأخیر حضور در محیط کار مرا دچار مشکلات کرد، این داستانی است طولانی و رنجآور.
در مقاطعی هم با تجویز پزشک داورهای خوابآور مصرف میکردیم که نتیجهاش این بود که دوز داورها بالا میرفت و من صبح با رخوت بیشتر بیدار میشدم. در طول روز و در محیط کار تمرکز نداشتم، همیشه خوابآلوده بودم، حتی یک روز بعدازظهر که از سر کار میآمدم به خود آمدم و دیدم که در داخل اتوبوس در حالتی که دستم را به دستگیره گرفته بودم، سر پا خوابیده بودم و چرت مرغوب میزدم.
یکی از دریافتهای من از کنگره ۶۰ این بود که خواب شب باید تنظیم شود و این با بیدار شدن صبح اول وقت اتفاق میافتد. این مسئله برای من تدریجی بود و به کمک حضور اول وقت در استخر شیرودی در روزهای زوج و بعد از مدتی هم حضور در جلسات صبحگاهی پارک لاله اتفاق افتاد. امیدوارم تجربیات من برای سایر دوستان عزیز مفید باشد.
نگارش: علیاصغر همسفر لژیون ششم همسفران آقا
- تعداد بازدید از این مطلب :
983