دلنوشته یک مسافر (نمایندگی نسترن اصفهان)

به نام امواج عشق که از اوست
یاٰ اَیُهَا الَذیٖنَ آمَنُو کُتِبَ عَلَیکُمُ الصٖیاٰمُ کَمٰا کُتِبَ عَلیَ الَذٖینَ مِنْ قَبْلَکُمْ لَعَلَکُمْ تَتَقُونْ.
ای اهل ایمان، روزه بر شما مقدر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما، مقدر و لازم شد تا پرهیزکار شوید.
ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن بر پیامبر نازل شد، نه تنها قرآن بلکه دروازه ای به سوی انسان ها گشوده شد تا به جایی برسند که از آن انشعاب یافته اند، یعنی همان جایگاه اصلی انسانیت.
اگر امروز هزاران نفر از تاریکی اعتیاد خارج شدند و به آغوش گرم خانواده برگشتند به یُمن این ماه مبارک و به لطف و تلاش بی نهایت جناب مهندس دژاکام است. آقای مهندس با الهاماتی که از ماه رمضان گرفتند متد DST را اختراع نمودند و به درمان کامل رسیدند، اما این انسان بزرگ و وارسته فقط به درمان خود اکتفا نکردند بلکه توسط این متد ابداعی و تجربه شده، دست هزاران نفر دیگر را هم گرفتند و آنها را نیز از این گذرگاه سخت عبور دادند. این خدمت ارزنده و مهم را با کلمات و واژه ها نمی شود توصیف کرد، خانواده های زیادی در شُرف از هم پاشیدن بودند و جامعه رو به فنا و نابودی می‌رفت. اما خداوند هرگز بندگان خود را فراموش نمی کند، دستی از غیب می رسد برای یاری درماندگان و آنها را یکی پس از دیگری احیا می نماید. دستی پر از محبت که بوی عشق می دهد و سرشار از حس نوع دوستی و پر از عشق است، آن ها را از اعماق تاریکی به اوج نور و روشنایی هدایت می کند و از شهد شیرین رهایی به خستگان می چشاند.
من همیشه در زمان مصرف آنقدر بی انگیزه و کم توان بودم که حتی یک روز هم نتوانستم تکلیف خود را انجام دهم و روزه بگیرم ولی امروز به لطف خداوند و آموزش های کنگره، توانستم هم روزه بگیرم و هم به کارهای خانه رسیدگی کنم بدون ذره ای خستگی، برای خودم باعث بسی تعجب و شگفتی است، باوری است در ناباوری. خدا را شکر می‌کنم که یک مصرف کننده شدم تا به این طریق با کنگره آشنا شوم و به این حال خوش و رهایی برسم. از اساتید آقای مهندس، سپاسگزارم. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که با هدایت و مساعدت خود، مرا از تاریکی مطلق، خارج نموده و به آغوش پر محبت خانواده برگرداندند. من چگونه می توانم این همه محبت و ایثار را ارج نهم؟
از خداوند مهربان می خواهم مرا یاری کند تا با تلاش بی وقفه و آموزش مستمر، به مرحله بالایی از دانایی برسم تا وادی چهاردهم را که عشق و محبت است، به معنای واقعی در گوشه گوشه زندگی پیاده کنم و به مرحله ای از معرفت برسم که جزیی از دریافت های بی نهایت خود را پرداخت کنم و با عشقی بلا عوض در این سیستم سازنده، خدمتی بلا عوض و صادقانه ارائه بدهم. بار دیگر از جناب مهندس و تمامی خدمتگزاران لایق کنگره، تشکر و قدردانی می کنم.
نگارنده مسافر مونا، لژیون سوم، نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: مسافر کبری لژیون یکم نمایندگی نسترن اصفهان.

بازبینی و ارسال: همسفر سولماز