اولین جلسه از دوره چهل و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دانیال اهواز به استادی راهنما همسفر زهره نگهبانی همسفر فریبا و دبیری همسفر بهشته با دستور جلسه «وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۲۷ اسفند ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
از نگهبان جلسه تشکر میکنم که به من اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و همچنین جایگاه نگهبان و دبیر را خدمتشان تبریک میگویم و انشاءالله جایگاههای دیگر را هم تجربه کنند. پیشاپیش عید نوروز را تبریک میگویم و انشاءالله سال آینده سالی پربار و خوبی برای عزیزان باشد و اتفاقات قشنگ برای همه رقم بخورد. خسته نباشید میگویم خدمت گروه آشپزی چه در بخش مسافرین و چه در بخش مسافرها، که در این مدت با دستپختهای خوشمزهٔ خودشان برای ما آشپزی کردند و ما استفاده کردیم و لذت بردیم و لذت ماه رمضان را برای ما دوچندان کردند.
دستور جلسه امروز وادی چهاردهم، وادی عشق و محبت است. آنقدر وادی چهاردهم گسترده و وسیع است که جناب مهندس دوازده ساعت، در دوازده سی دی در مورد عشق و محبت صحبت کردند و هنوز هم ادامه دارد. در اکثر سیدیهایی که جناب مهندس بیرون میدهند در آنها دربارهٔ عشق و محبت صحبت شده است. در سی دی معرفت گفته شد که پایهٔ محبت معرفت است، پایهٔ محبت دانایی است. حالا دانا به چه چیزی؟ خب من باید دانا شوم که بتوانم آن محبت و عشق را در قلب و وجودم حس و ابراز کنم. خب آن دانایی چطوری است؟ من میگویم باید دانا شوم به اینکه قدر خود را بدانم، خودم را دوست داشته باشم و وقتی من خودم را دوست داشته باشم میتوانم بقیه را هم دوست داشته باشم؛ وقتی عاشق خود باشم، عاشق دیگران هم میشوم؛ باید دانا شوم که بتوانم ببخشم، اول خودم را.
در وادی هشتم میگوید؛ اول خودت را ببخش، اول از خودت جبران خسارت کن و بعد دیگران. خب یعنی اینکه من این را یاد بگیرم که با بخشیدن خودم بتوانم بقیه را هم ببخشم و به این وسیله کمکم دانایی من بالا برود، تااینکه بتوانم معنی عشق و محبت را بفهمم. کلاً وادی چهاردهم همهوهمه عشق است، خداوند وقتی که هستی را خلق کرد، چون خدا خودش عاشق و عشق است تمام هستی را هم با عشق خلق کرد. در این وادی گفته شده که: تمام هستی در عشق شناور هستند! چون اگر عشق نباشد، جذبی نیست و اگر جذبی هم نباشد هیچ پیوند و ارتباطی هم وجود نخواهد داشت و زندگی و حیاتی هم نخواهد بود و همه چیز رو به نابودی خواهد رفت، پس این عشق است که باعث میشود همهٔ وصلها انجام شود.
وادی چهاردهم وادی عشق است، عشق به خود، عشق مخلوق به مخلوق، عشق مخلوق به خالق و عشق خالق به مخلوق است. من باید اینجا یاد بگیرم که چطور عشق بورزم و چطور عاشقی کنم، عشق و محبت را بشناسم، من فکر میکنم عشق مانند نور است! شمع نور است و خورشید هم نور است؛ ولی وادی چهاردهم میخواهد من را تبدیل کند به آن خورشیدی که میتابد؛ بدون آنکه انتظار پسگرفتن داشته باشد، خورشید به خار، به گلها و… میتابد و برای او هیچ فرقی نمیکند، اصلاً نیازی نیست که تلاش کند برای تابیدن و صفتش این شده که عشق بورزد و نور بتابد. وادی چهاردهم میخواهد من را تبدیل کند به آن بارانی که وقتی میبارد برایش فرقی نمیکند و سقف حرم و بتخانه برایش یکی است.
رسیدن به وادی چهاردهم خیلی سخت است؛ ولی شدنی است، فقط شرط دارد و آن شرط این است که؛ من وجودم را از کینه، نفرت، حسد خالی کنم. همانطور که مولانا گفته است: (باید هفت بار سینهات را از کینهها بشویی، تا بتوانی آن شراب عشق را پیمانه شوی) در وادی چهاردهم هم گفته شده که: تمام امواج هستی پراز عشق است، تو فقط کافی است که دستت را دراز کنی و آن امواج را دریافت کنی و تنها شرط این است که دستت خالی باشد. وقتی دستت از کینه، حسد، نفرت، انتقامجویی خالی باشد آن موقع میتوانی امواج عشق را دریافت کنی. واقعاً رسیدن به وادی چهاردهم سخت است، من همسفر، من مسافر وقتی وارد کنگره میشوم به من میگویند که باید سفر کنی، شروع میکنم از وادی اول، همان سرزمین اول، بعد سرزمین دوم و... همینطور ادامه میدهم و سیزده وادی را مینویسم و میرسم به وادی چهاردهم، دوباره به من میگوید بروم از اول!
دستور جلسات هرسال تکرار میشوند، وادیها هرسال تکرار میشوند؛ چون کنگره میخواهد توشهٔ من را پر کند، هر موقع که بازگردم به هرکدام از این سرزمینها، قرار است من یک چیزی را بگذارم در توشهام، کنگره قرار است ظرف محبت من را بزرگ کند و لازم است که من از تفکر درست، از تجربه و از آموزش درست استفاده کنم تا برسم به آن دانایی و معرفت که نتیجهاش همان عشق میشود. ما در کنگره الگو زیاد داریم و بهترین الگوی ما جناب مهندس است، از ساعت چهار صبح بیدار میشوند، رهایی میدهند، مطالعه میکنند، تحقیق میکنند، مکاتبه میکنند، اعتیاد را درمان کردند، برای درمان بیماریهای لاعلاج تلاش میکنند و تا آخرین لحظهای که در روز فرصت دارد، در تلاش است که حال من و شما و امثال ما خوب شود و این یعنی عشق، یعنی وادی چهاردهم!
دیدهبانان الگوی ما هستند که فرسنگها مسیر را طی میکنند، از جان، مال، همهٔ تعلقات خود و از همه چیز خود میگذرند که یک نفر به رهایی برسد و حال من و شما خوب شود! من باید استفاده کنم و یاد بگیرم که باایمان سالم، عقل سالم، تفکر سالم و حس سالم میتوانم به عشق سالم برسم. انسانی که به عشق سالم میرسد به یک انسان کامل تبدیل میشود. من میگویم: زمانی که یک انسان به معنای واقعی به وادی چهاردهم میرسد، خداوند او را به ساکنین آسمان نشان میدهد و میگوید؛ ببینید این همان انسانی است که من خلق کردم و نام او را اشرف مخلوقات نهادم و از شما خواستم که به او سجده کنید و چقدر خداوند به وجود چنین انسانی ببالد! کنگره میخواهد من را به آن انسان تبدیل کند؛ اما شرط آن دانایی است و شرط آن دانایی این است که؛ من حضور داشته باشم، اینطور نباشد که یک جلسه به کنگره بیایم و دو جلسه نیایم، یک سی دی بنویسم و یک سی دی ننویسم.! اینها را من به خودم میگویم که اگر میخواهم به وادی چهاردهم برسم پس باید درست سفر کنم، باید بیایم و خدمت بگیرم، باید در کنگره حضور مداوم داشته باشم تا به وادی چهاردهم برسم و بتوانم عشق بورزم و عاشق باشم.
سومین افطاری طبخ شده در بخش همسفران دانیال اهواز
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر زهرا، مسافر حسین
عکاس: همسفر لیلا رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون دهم)
تایپ: همسفر صفا رهجو راهنما همسفر مریم (لژیون یازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر ملیکا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
168