جلسه ششم از دوره پنجاه و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان، با استادی راهنمای محترم مسافر حبیب، نگهبانی، مسافر فرهاد و دبیری مسافر عباس با دستورجلسه «کمک من به کنگره و کمک کنگره به من» در 27 دی ماه ۱۴۰۳ راس ساعت 16:30 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حبیب هستم یک مسافر. خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا آموزش بگیرم و خدمت کنم. درواقع میبایست امروز علی آقا راهنمای محترم آقا امید در این جایگاه قرار میگرفت، ولی به دلایلی این افتخار نصیب من شد تا جشن آزادمردی آقا امید را بهخوبی برگزار کنیم. در مورد دستور جلسه کمک کنگره به من و کمک من به کنگره اگر بخواهم صحبت کنم باید بگویم، این دستور جلسه به ما یادآوری میکند که این قضیه دوطرفه است، در قبال کمک کنگره من نیز باید کمک نمایم. کمکی که کنگره به من میکند خیلی مهمتر و باارزشتر از کمک من به کنگره میباشد، مانند بخششی که در کنگره به ما میآموزند و با بخشش مقدار کمی از آن، خیلی بیشتر دریافت میکنیم، در هستی هم اینگونه میباشد که اگر ما شکرگزار نعمات الهی باشیم مسلماً مقدار بیشتری به من برمیگردد. در مورد همین دستور جلسه، مهندس مثلثی را معرفی میکند که میگوید کمک من به کنگره، کمک کنگره به من و قاعده آنهم میشود نوع کمکی که من به کنگره میکنم.
کمک کنگره به ما بیانتهاست، در بدو ورود به کنگره بعد از سه جلسه مشاوره، به ما اجازه انتخاب لژیون را میدهند و با آموزشهایی که به من میدهد باید قدردان کنگره باشم. کنگره به من، هم خدمت مالی کرده، هم علمی بهگونهای که در من آگاهی و دانشی را پرورش داده که بعد از 42 سال بتوانم به دانشگاه بروم، درصورتیکه افراد هم سن من در بیرون از کنگره افکار دیگری را در سرخود میپرورانند. کاربردی کردن آموزشهای کنگره در ارائه مطالب به دانشگاه بسیار فوقالعاده و لذتبخش بود و توانست مسیر زندگی مرا تغییر دهد، من باید قدردان این نعمات باشم و در قبال آنها باید به کنگره خدمت کنم. وقتی وارد مقوله خدمت در نشریات کنگره شدم، بازهم کنگره در قبال خدمت به من شال راهنمایی و اجازه خدمت در این جایگاه را داد. کنگره تنها جایی است که افراد در آن برای خدمت کردن و بخشش سعی در پیشی گرفتن از هم دارند و برای به دست آوردن آن بسیار کوشش میکنند، حتی افراد برای پهلوان شدن باید از جناب مهندس اجازه بگیرند و نیز برای انجام خدمت رایگان در کنگره باید در صف انتظار قرار گرفت.
در قسمت دوم دستور جلسه به تولد آزادمردی راهنمای محترم مسافر امید میپردازیم. امید یکی از خدمتگزاران کنگره 60 میباشد که در لژیون راهنمای محترم علی آقا آموزش گرفت این لژیون به مدت یک سال و نیم با سه رهجو برگزار میشد که هر سه رهجوی ایشان شال راهنمایی را دریافت نمودند. آقا امید بسیار منضبط و سختگیر در اموری که به ایشان محول میشد بودند. مدتی که در قسمت OT خدمت میکرد فوقالعاده به سروقت آمدن و لباس سفید پوشیدن حساس بود. در لژیون هم رهجویی بود که هر سی دی را چندین بار گوش میداد و با چالشها و سؤالات بسیار زیادی به لژیون میآمد و برای پاسخ سؤالاتش به دنبال جواب بود امیدوارم که حضور ایشان در کنگره پایدار باشد و خدمتگزار باقی بماند تا از وجود ایشان بهرههای لازم را ببریم.از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید متشکرم.
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم هر انسانی در مسیر مأموریت خودش در این حلقه حیات قرار بگیرد.
خلاصه سخنان مسافر: در ابتدا از شخص مهندس تشکر میکنم که اگر تفکر سی سال پیش ایشان برای درمان اعتیاد نبود، الآن من کجا بودم و چه سرنوشتی داشتم. مهمترین چیزی که در کنگره به ما آموزش میدهند یادگیری است همانطور که مهندس میگوید که یک اجتماع برای حرکت نیازمند سه مؤلفه نیروی انسانی، سرمایه و علم هست. با نوشتن سیدیها به علم خود میافزاییم و سعی میکنم در حد توانم نیروی انسانی خوبی باشم و بتوانم منابع مالی خودم را افزایش دهم من در قسمت OT که خدمت میکردم، چون انسان منضبط و وقتشناسی بودم کسی که تأخیر داشت را پذیرش نمیکردم از راهنمای نیکوتین عزیزم آقا حبیب تشکر میکنم که همانند یک برادر بزرگتر مرا درک میکرد و در بسیاری از مسائل راهنماییهای ارزشمندی از ایشان دریافت میکردم چون در پارهای از مسائل را با ایشان بسیار راحتتر مطرح میکردم از همسفر خوبم تشکر میکنم که در این مسیر درمان با من بود شما روی خوش من را همیشه میدیدید درصورتیکه آن روی دیگر سکه را ایشان میدیدند، امیدوارم که دوباره به کنگره برگردند و در مسیر آموزش قرار بگیرند چهار سال پیش پسرم به دنیا آمد و چون تاریخ تولدش با مرحوم پدرم یکی بود نام او را برای پسرم انتخاب کردم آموزشهای بسیار زیادی از همسفر کوچکم میگیرم چون حرفهایش را بدون حجاب و پوشش به من میگوید و معلم خوبی برای ما شده است امیدوارم که بتوانیم در کنگره حضورداشته باشیم و با خدمت کردن گوشهای از زحمات کنگره را جبران نماییم.
خلاصه سخنان راهنمای همسفر: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر بسیار خوشحالم که دوباره فرصتی شد که به بهانه تولد آقا امید در این جایگاه قرار بگیرم تولد ایشان را به همسفرشان خانم فاطمه و راهنمای محترمشان آقا حبیب تبریک میگویم امیدوارم که همسفر ایشان بیشتر در کنگره حضور پیدا کنند و آموزشهای ناب کنگره را دریافت نمایند. بهترینها را برایشان آرزومندم و امیدوارم مسیر زندگیشان همیشهسبز باشد. ممنونم که به صحبتهای من توجه نمودید.
خلاصه سخنان همسفر: سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر. خداوند را شاکرم که یکبار دیگر بهواسطه جشن تولد مسافرم این جایگاه را تجربه میکنم. این روز بزرگ را به جناب مهندس و خانم آنی تبریک عرض میکنم از راهنمای خوبم تشکر میکنم که با آموزشهایی که به من دادند، توانستم مسافرم را ببخشم و با ایشان همراه و همقدم بشوم از راهنمای DST مسافرم جناب آقای کرات تشکر میکنم و همچنین از راهنمای نیکوتین مسافرم آقا حبیب تشکر میکنم که از لطف و مرحمت ایشان است که ما در این جایگاه قرار داریم. روز پدر را به مسافرم و حاضرین در جلسه تبریک عرض میکنم و مسئلهای که شادی ما را دوچندان میکند مصادف شدن سالگرد ازدواجمان با جشن آزادمردی مسافرم میباشد. خداوند را شکر میکنم که پاسخ آنهمه گریه و صبر و بیاعتمادی را با قرار گرفتن در کنگره و دریافت حسهای ناب داد. از تمام کسانی که در این مدت با ما همراه بودند و در برگزاری این جشن در کنار ما بودند بسیار سپاسگزارم، از اینکه به صحبتهای من توجه نمودید متشکرم.
در ادامه رهایی مسافر حمید لژیون دوم رهجوی راهنمای محترم مسافر امیر
و ورود به سفر دوم جهانبینی همسفر قادر لژیون ششم رهجوی راهنمای محترم مسافر احسان
رهایی مسافر احمد لژیون ششم رهجوی راهنمای محترم مسافر احسان
رهایی مسافر مرتضی لژیون دوم رهجوی راهنمای محترم مسافر امیر
عکاس : مسافر علی لژیون چهارم
نگارش متن : مسافر میلاد لژیون چهارم
ارسال مطلب : مسافر مجید لژیون یازدهم
مرزبان خبری : مسافر رامین
- تعداد بازدید از این مطلب :
447