در زمین زندگی کنید و بگذارید دیگران هم زندگی کنند. ابتدا باید خدا را شاکر باشم که من را امروزه در مسیر آموزشها قرار داد و به لطف آموزشهای کنگره۶۰ و الگو گرفتن از این جمله که بزرگترین دشمن انسان جهل و ناآگاهی اوست، توانستم مسیری را برگزینم که دیگر گذشته تلخ و پر از مشکلات، تاریکیها و ناآگاهی که مرا از زندگی کردن دور کرده بود را تکرار نکنم و این تنها به این موضوع برمیگردد که من هم مثل خیلی از انسانها قوانین زندگی کردن را نمیدانستم و وجود مشکلات زیاد بین انسانها نشان از همین مسئله دارد.
انسان برای اینکه بتواند زندگی کند؛ باید قوانین زندگی کردن را یاد بگیرد که در خیلی از کتابها به آن اشاره شده است که بزرگترین و کاملترین آنها کلامالله مجید یعنی همان قرآن است. انسانها یک هدف مشترک دارند و آن زندگی کردن با آسایش و آرامش است و اصلاً به همین دلیل است که کار میکنند، تلاش میکنند و در جنبوجوش و تکاپو هستند؛ ولی کم هستند انسانهایی که به این هدف میرسند و نهتنها این تلاشها جواب نمیدهد؛ بلکه در بیشتر اوقات ما را از ادامه زندگی باز میدارد و در تاریکی،سختی و باتلاق فرو میبرد و به این سبب است که ما تنها هدف را میبینیم و قوانین و شرایط رسیدن به آن را نمیدانیم و یاد نگرفتهایم.
اکنون به یکی از این قوانین که وادی دوازدهم است میرسیم که میگوید: «در آخر امر، امر اول اجرا میشود.» ما بهعنوان مخلوقات خداوند بر روی زمین بایستی از قوانین حاکم بر طبیعت و هستی پیروی کنیم که یکی از این قوانین مسئله زمان است؛ یعنی انسان برای رسیدن به خواستههای خود باید زمان لازم را طی کند و در این مدت باید تلاش، کوشش و تدبیر کند؛ اما ما انسانها میخواهیم بدون تلاش، کوشش و حتی فکر کردن و در کوتاهترین زمان به خواستههای خود برسیم. گرچه ممکن است در ظاهر اینگونه باشد، ولی باطن چیز دیگری را میگوید و با این عمل، هم زندگی را برای خود و هم برای سایر انسانها تلخ میکنیم. نمونه این اشخاص را بهوفور میتوانیم در اطراف خود مشاهده کنیم.
اگر دقت کنیم آخر امر و امر اول هر دو یک معنا را دارد، امر اول همان خواسته ما است که ما باید بذر آن را بکاریم تا یک روزی آن هسته شکافته شود. در چه صورتی این هسته شکافته میشود؟ وقتی بستر مناسب فراهم باشد، وادی دوازدهم، وادی زمان، مکان و فضا است که خدا را شکر در کنگره وجود دارد و هر کس خواستار رهایی باشد و بذر آن را بکارد، در آخر امر که همان هدف است به آن میرسد. این قانون یکی از بهترین قوانین زندگی برای هر شخصی است که میتوان آن را نهتنها برای درمان بلکه در تمام سطوح زندگی کاربردی کرد و به اهداف عالی رسید؛ پس باید بذر نیکو بکاریم و تخم و دانه باارزش تا قوت کافی و سایهبانها برافراشته گردند.
وقتی یک نفر وارد کنگره شد؛ در ابتدا باید بذرهایی را بکارد؛ باید فرایند زمان را که حداقل ۱۰ الی 11 ماه است در نظر داشته باشد مثل یک کشاورز برای رسیدن به محصول سه مرحله کاشت، داشت و برداشت را در نظر داشته باشد. وقتی دانه را کاشت؛ باید مراقبت و آبیاری کند و از آفات دورش کند تا محصول خوب برداشت کند. ما وقتی شروع به سفر کردیم؛ باید خواست قوی داشته باشیم، روی خواسته خود متمرکز باشیم، دانایی کسب کنیم تا بتوانیم در مقابل آفتها و نیروهای منفی مقابله کنیم و مشکلات سفر را حل کنیم؛ چون هر پله مشکلات خاص خودش را دارد و راه را سد میکند. مهم این است که ما شروع به تغییر کنیم؛ باید تغییرات در سه ضلع جسم، روان و جهانبینی باشد یا پندار، گفتار و کردار ما شروع به تغییر کند و این خاصیتها و صفات زشت ما به صفات نیکو تبدیل شود.
اگر تغییرات در جهت مثبت باشد آنوقت القاء مثبت به ما میشود و میتوانیم با حس خوب انرژی لازم و آموزش لازم را کسب کنیم، احیاء میشویم و گویی دوباره متولد شدهایم. وقتی ما سر ساعت به کنگره بیاییم، فرمانبرداری کنیم، وظایفمان را بهعنوان رهجو انجام دهیم، بهموقع سر جلسه عمومی حاضر شویم، مشارکت کنیم و از آموزشهای راهنما و دیگران استفاده کنیم، مسلماً ما میتوانیم تا آخر جلسه باک خود را پر کنیم و در زندگی روزمره برای حل مشکلات از آن بهره ببریم. نتیجه میگیریم که اصل مهم در این وادی تحرک است. ما باید هم حرکت درونی و هم بیرونی داشته باشیم تا یک مسافر باتجربه شویم، آنوقت به اهداف عالیه میرسیم.
منبع: سخنان دیدهبان مسافر علی
نویسنده: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر راحله (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر نازنین مرزبان خبری
ویرایش و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون اول)
همسفران نمایندگی سمنان
- تعداد بازدید از این مطلب :
256