جلسه اول از دوره سیزدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران آقا کنگره۶۰ شعبه شیخبهایی، با استادی دیدهبان محترم مسافر احمد حکیمی، نگهبانی همسفر امیرحسین و دبیری همسفر مهدی با دستور جلسه "وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من" شنبه ۲۹ دیماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد؛
هر مسیری را که انسان طی میکند و آموزشهایی که در آن مسیر میبیند بی حکمت نیست. بسیاری از انسانها اینگونه فکر میکنند که چرا اتفاقات و مشکلات فقط برای من اتفاق میافتد؟ به عنوان مثال حتی در امر اعتیاد فرد مصرفکننده نیز حکمتی وجود دارد، اذن ورود افراد به کنگره۶۰ برای انجام کار و هدف مشخصی صورت میگیرد.
ما میتوانیم با آموزش گرفتن و عمل کردن به آن آموزشها، افرادی را که در تاریکی قرار گرفتهاند نجات دهیم. میتوان فردی را که وارد تاریکیها شده و ما را نیز از نظر حسی با خود همراه ساخته، با آموزشهایی که در کنگره وجود دارد و عملکردن به آنها نجات داد.
حال این سؤال پیش میآید که آیا ما نحوه درست زندگی کردن و برقراری ارتباط با اعضای خانواده را میدانیم؟
آیا به عنوان یک همسفر جایگاه خود و چگونگی رفتار نسبت به برادر یا پدرم را میدانم؟
یا بالعکس اگر پدر هستم این مجوز را دارم که هر رفتاری با فرزند خود داشته باشم؟
در پاسخ باید گفت؛ خیر اینگونه نیست، بلکه ارتباط بین انسانها حتی در کوچکترین نوع خود دانش، جهانبینی و فرمول خاصی دارد که یک بخشی از آن را آقای مهندس در سیدی ابلیس عنوان کردند و اگر انسان توجه لازم نسبت به این چهار بند را داشته باشد، میتواند درصد بسیار زیادی از اضطراب و نگرانیهای خود را کاهش و اصطکاک و درگیریها را از میان بردارد.
اگر عضوی از خانواده درگیر است تغییر خواهد کرد، زیرا همه در حال تغییر هستند.
در جامعه کنونی افرادی میگویند، فردی که مصرفکننده شد، دیگر درمان نمیشود، در صورتی که علم کنگره بیان میکند؛ صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
دیپلماسی، در ارتباط همسفران آقا و خانم با مسافران بسیار اهمیت داشته و بر آن تأکید میگردد؛ اگر پدر و مادر در هر شرایطی قرار دارند، فرزندان به هیچ عنوان حق هیچگونه اظهار نظری راجع به آنها را ندارند و بالعکس پدر و مادر نیز اجازه ندارند هر رفتاری با فرزند خود داشته باشند، بلکه بایستی مسیر و بستری را برای وی مهیا و آماده کنند تا او به نقطه لازم برسد.
اگرچه هدف پدر و مادر، رسیدن فرزند به درجات بالا بوده ولی اکنون او مصرفکننده شده است؛ اما باید توجه داشت که از اصل انسانیت او کاسته نشده است. بنابراین باید صبرکرد، تا او تغییر کند، در صورت عدم تغییر نیز بایستی با او سازگار بود، روی نقاط مشترک کار کرد و تا جایی که ممکن است و خطری سایر اعضای خانواده و دیگران را تهدید نمیکند، او را حمایت نمود. دانستن چنین موضوعاتی نیاز به آموزش دارد.
تصور کنید گروهی از افراد به منظور تفریح وارد منطقهای میشوند. ابتدا با این فرض که میدانند مسیر و مقصد کجاست، حرکت خود را آغاز میکنند؛ اما پس از مدتی متوجه میشوند که راه را گم کردهاند.
انسانی که نمیداند از زندگی چه میخواهد و نمیتواند زندگی خود را مدیریت کند، گمشده درونی است.
فرض کنید این گروه سرگردان بالاترین مدارج علمی مختلفی را داشته باشند، ولی در این شرایط مهم این است که مسیر را نمیدانند، درحالی که ناامیدی آنها را احاطه کرده است به شخصی برخورد میکنند، که او از این گروه نمیپرسد مدارج علمی شما چیست؟ بلکه میگوید: در صورتی که شما پشت سر من حرکت کنید، شما را نجات خواهم داد و به مقصد میرسانم؛ این شخص راهنما نام دارد که راه و مسیر صحیح را برای ما نمایان میسازد، بنابراین من برای رهایی از تاریکیها بایستی فرمانبردار باشم.
مهم نیست که راهنمای من چند سال سن دارد یا ظاهرش چگونه است؟ مهم این است که او تجربه دارد و میتواند در طول مسیر و راهی که من از پیچ و خم آن اطلاعی ندارم من را راهنمایی کند. او به دانشی دسترسی دارد که من ندارم، بنابراین بایستی او را بپذیرم و در همان قالب و مسیری که من علم و تجربه ندارم، مطیع و فرمانبردار او باشم.
ما یکسری از قوانین هستی را نمیدانیم، کنگره مسیرِ رشد و توسعه دانایی است و هرچه انسان داناتر باشد از آرامش بیشتری در زندگی برخوردار است.
تفاوت انسانها در این است که مشکلات برخی از انسانها را خرد میکند و برای بعضیها که به درجهای از دانایی دست یافتهاند، پلهای برای رشد و ترقی میشود. یکی از مشکلات ما این است که با وجود اینکه خود منشا مشکلات هستیم، در بیرون از خود به دنبال منشأ مشکلات میگردیم. انسان موجودی است که برای رفع نیازهای خود به شدت نیاز به ارتباط با دیگران دارد در نتیجه باید شیوه صحیح ارتباط را فرا گیرد.
در سیدی معبد استاد میگوید؛ به هر انسانی اجازه دانستن داده نمیشود. زمانی تصور میکردم برای کنگره۶۰ خیلی زحمت کشیدهام و فراموش کرده بودم که برای درمان اعتیاد رحمت الهی شامل حال من شده است.
اگر فردی مسئولیتی را میپذیرد نباید منتظر قدردانی و تشکر دیگران باشد بلکه بایستی برای دستیابی به حال خوش وظیفه خود را به درستی انجام دهد.
تایپ: همسفر دانیال و براتعلی (لژیون سوم) و همسفر مهدی (لژیون دوم)
عکس: همسفر سبحان (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر سهیل (لژیون یکم)
نمایندگی شیخ بهائی، همسفران آقا
- تعداد بازدید از این مطلب :
778