هفتم از دوره سی و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی شفا مشهد به استادی همسفر ناهید، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر فهیمه با دستورجلسه «هفته همسفر» روز دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد
خداوند را هزاران بار شاکرم که این جایگاه را تجربه میکنم؛ ابتدا از جناب مهندس، خانواده محترم ایشان تشکر میکنم که این بستر را برای ما فراهم نمودند؛ از ایجنت، مرزبانان، نگهبان، دبیر و راهنمای خود همسفر نجمه تشکر میکنم که به من اعتماد کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه «همسفر»
ابتدا با شعری آغاز میکنم.
از تو ممنون همسفر با دردهایم ساختی / سوختی اما کمی مهر، از قلم ننداختی/ غرق لذت سالها بر اسب جهلم تاختم/ این تو بودی لحظههایت را به من میباختی/ بودنم در قعر تاریکی، بهایی سخت داشت/ داشتههایش را تو میپرداختی/ این سفر تنها نمودن لحظهای امکان نداشت/ گر که امکان شد تو بارش را به دوش انداختی/ ای مسافر شعر سرودی در وصفش هنوز خوب میدانی که او را هنوز، نشناختی/
این هفته باشکوه را به اولین همسفر کنگره۶۰، سرکار خانم آنی بزرگ و دیگر همسفران جناب مهندس، خانواده محترم ایشان که بسیار زحمت کشیدند تا ما آموزش بگیریم تبریک میگویم.
در ابتدا فعالیت همسفران در سال ۱۳۷۸ به مسئولیت سرکار خانم آنی بزرگ آغاز شد؛ پیشرفت خوبی تا به امروز داشتهایم.
در کنگره۶۰، درمان مسئله اعتیاد با سفر کردن انجام میشود؛ فرد مصرف کننده که خواهان درمان و رهایی است، مسافر و به همراه آن «همسفر» گفته میشود؛ همسفر نیز در این مسیر در کنار او سفر میکند تا با آموزش از ناامیدی، مشکلات و ضدارزشها دوری کند.
در این سفر ابتدا با دانستن قوانین کنگره۶۰، فرمانبرداری، آموزش، کسب آگاهی و دانش اعتیاد بتوانم در پیشبرد اهداف کنگره۶۰، به مسافر خود، کمک کنم.
منِ همسفر باید این آموزشها را به خوبی، کاربردی کنم؛ چرا که من در مثلث درمان قرار گرفتم و این به من بستگی دارد که با اعمال و رفتار خود این فضا را حفظ و عطر آگین کنم، یا با عمل ضدارزشی یا حرکت بیجا به سفر خود لطمه بزنم.
من باید یاد بگیرم، مسئوليت سفر مسافرم را به او واگذار کنم، کنترل گر نباشم و حساسیت زیادی نداشته باشم.
خدا را شکر چند ماه بعد از مسافرم وارد کنگره۶۰، شدم؛ چون اطلاع و آگاهی راجع به کنگره۶۰، نداشتم بنابراین برخورد خوبی با مسافرم نداشته و دائما او را کنترل میکردم؛ اما آموزشهای کنگره۶۰، باعث شد دید من به موضوع بازتر شود؛ به فرموده جناب مهندس، ما همسفران بال پرواز مسافران هستیم باید صبر، تحمل یا استپ کردن را یاد بگیریم؛ تا به بهترین نحو ممکن سفر خود را تمام کنیم و طعم شیرین رهایی را بچشیم؛ اینکه مسافران باید در هفته همسفر از همسفران خود تقدیر و تشکر به عمل آورند؛ زیرا برای حفظ زندگی و استحکام آن، تلاش کردند؛ تا بیشتر از این به خانواده لطمه نزنند و اکنون که در کنگره۶۰، هستند به حال خوب، یا در حال سفر هستند؛ این عمل تقدیر را باید از همسفران انجام دهند عمل زیبای تشکر کردن به خوبی در کنگره اجرا میشود.
یکی از جشنهای مهم کنگره۶۰، محسوب میشود، در هفته همسفر، مسافران از همسفران خود تقدیر میکنند؛ انجام این امر، موجب عزت و اعتماد به نفس همسفر و مسافر میشود؛ خدا را شکر، اکنون در کنگره۶۰، هستم.
سعی کنیم، با فرا گرفتن آموزشها به خوبی سفر کنیم؛ تا با وضعیت مناسب به هدف و مقصد خود برسیم و در این مسیر سبز و پربرکت بمانیم.
این تولد مجدد را، مدیون آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستیم.
امیدوارم، قدر این مکانی را که در آن قرار گرفتیم، بیشتر بدانیم و کلمه «همسفر» را درک کنیم.
برای شما همسفران، آرزوی بهترینها را دارم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید، از همه شما صمیمانه تشکر میکنم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر صدیقه، رهجوی راهنما همسفر اکرم
مرزبانان کشیک: همسفر ناهید و مسافر احمد
تایپ: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون یازدهم) همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر هما (لژیون سوم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
315